در آدم هم بیگمان نرینه زیباتر است, ولی روشنه به چشم مردان زنان زیباتر میایند (مگراینکه همجنسگرا باشند) و به چشم زنان نیز مردان زیباتر میایند (باز مگر اینکه همجنسگرا باشند),
ولی از دیدگاهِ فرگشتیک زیبایی همان نمودهای آشکار شدهیِ تندرستی است و نمودهایی فراگیر میشوند که گزیننده زیبا ببیند. در تاووسها, تاووسهایِ مادینه پرهای بزرگ و سنگینِ
نرینه را زیبا میبینند (نمودِ تندرستی تاووس نرینهای که میتواند چنین پرهای شگرف و سنگینی را با خود بکشد) و پس آنها را میگزینند و در زادمان[1] پسین باز این زابها[2] به چشم میخورند.
در آدمی نیز موی سینهیِ مردان و دیگر زابهایِ ایشان بهمینسان فرگشتهاند[3] و جادویِ ویژهای ندارند: به چشم نیاکان مادینهیِ ما زیبا آمدهاند.
روشنه زابهایی داریم که کارکردی مهادین[4] و ناگستتنی در فرگشت دارند, ولی موی تن یکی از آنها نیست, زیرا
اگر بود هرگز نمونههایِ کم یا بیموی آن در مردان را نداشتیم و هم اینکه زنان بی موی تن به دشواریای برنمیخورند.
همین ولی دربارهیِ موی شرمگاه گویا درست نیست, زیرا انگار کارکردِ مهادینی در انباشت 'فرومون'هایِ جنسی داشته که خود فاکتوری مِهند[5] در گزینش طبیعی بوده است.
ایران کشور پهناوری بوده و هست ایرانبانو, هر جور چهره و دیسی[6] در آن فراوان یافت میشود, کممو, پرمو, چشم کلاغی, چشم رنگی, ...
ولی استانداردهایِ زیباییِ هر بازهای[7] از تاریخ از فرهنگ میایند و دگرنده[8] هستند, در اینکه شکی نداریم؟
امروز هم کممویی مردان در جایگاهِ یک استاندارد بیشتر جاافتاده, ولی ١٠٠%ای نیست و این هم میگذرد.
در تاریخ بگردیم زمانههایِ[9] بوده که زنان هم موی پرپشت و سیبیل میگذاشتهاند (از آنجاییکه همهیِ زنان میدانیم کرک یا موهای ریز روی تن و چهرهیِ خود دارند), نمونهیِ خوب دمِ دست آن قاجار! (:
----
1. ^ zâd+mân::Zâdmân || زادمان: نسل Ϣiki-En generation
2. ^ Zâb || زاب: صفت; فروزه Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org attribute; adjective
3. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
4. ^ meh+âd+in{pasvand}::Mehâdin || مهادین: اصلی Ϣiki-En, Ϣiki-En principal; main
5. ^ meh+and::Mehand || مهند: مهم important; significant
6. ^ dis+idan::Disidan || دیسیدن: فرم گرفتن; دیس گرفتن to form
7. ^ bâz+e::Bâze || بازه: فاصله Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ interval
8. ^ degar+ande::Degarande || دگرنده: دگرگون Ϣiki-En changing
9. ^ zamân+e::Zamâne || زمانه: دوران Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ era; times
10. ^ Zibâyišenâsi || زیباییشناسی: شناخت زیبایی; دریافت زیبایی Ϣiki-En aesthetics



















































پاسخ با گفتآورد