Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
زن‌ستیزی عفونی [+18]
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 267

    جُستار: زن‌ستیزی عفونی [+18]

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      It doesn't need to be falsified you moron
      تئوری علمی که نیست این، مُدل علمی‌ست. مدل علمی هم نه لازم است ابطال‌پذیر باشد، نه لازم است اثبات‌پذیر باشد، نه می‌تواند حتی درست یا غلط باشد، فقط کافی‌ست بتواند شرایط موجود را توضیح بدهد. بپر دوباره روی ویکی‌پدیا. این مدل می‌تواند شرایط موجود میان نر و ماده‌ی موجودات زنده را به بهترین نحوی که با ابزار حقیر کنونی شناخت برای ما میسر است توضیح بدهید.
      cargocult science؟! :))
      با چسوبدن یک "علمی"قرار هست علمی بشه!؟این تعریفی که دادی نهایت مرزهای دانش نمایی هست،اگر با همه تفاسیر این یک مدل علمی هست پس مدلی که علمی نباشه چیه!؟:)

      صد سال اخیر. هرچند همیشه مردان شاخه‌ی کوتاه‌تر نی گیرشان آمده و بازنده‌ی بازی بوده‌اند، اما تفاوت مدل سنتی ِ «زن‌ستایی» با مدل مدرن «زن‌پرستی» این بود که هرچند اولی ناعادلانه و غیراخلاقی بود، حداقل کار می‌کرد(و همینکه ما اینجا هستیم گواه آنست)، اما دومی نه اخلاقی‌ست، نه عادلانه‌ است، و نه هرگز ذره‌ای کار می‌کند.
      clear enough :)

      بله ولی برخی شیر شرژه‌ی صحرا هستند و عده‌ای کرم روده.
      شکار آهو هم دست کمی از چسبیدن به روده نداره:))
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-08-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      cargocult science؟! :))
      با چسوبدن یک "علمی"قرار هست علمی بشه!؟این تعریفی که دادی نهایت مرزهای دانش نمایی هست،اگر با همه تفاسیر این یک مدل علمی هست پس مدلی که علمی نباشه چیه!؟:)
      چون تو نام آنرا نشنیده‌ای به معنای وجود نداشتن آن نیست. یا مدل بهتری از تحت تاثیر و سلطه‌ی مداوم هورمنهای جنسی بودن برای توضیح کوری عامدانه‌ی مردان به هنگام رسیدن بوی کُس به دماغشان پیشنهاد بدهید، یا :

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      clear enough :)
      Good, now piss off :)

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      شکار آهو هم دست کمی از چسبیدن به روده نداره:))
      اینرا نگی چی بگی؟

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-08-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      چون تو نام آنرا نشنیده‌ای به معنای وجود نداشتن آن نیست. یا مدل بهتری از تحت تاثیر و سلطه‌ی مداوم هورمنهای جنسی بودن برای توضیح کوری عامدانه‌ی مردان به هنگام رسیدن بوی کُس به دماغشان پیشنهاد بدهید، یا :
      با شوالیه خیالی مبارزه میکنی؟!:))انگار منبع خواستن هم جرمه:)مخصوصا برای جعلیاتی به نام علم:))
      چرا پرسش من رو میپیچونی!؟:))چه چیزی باعث میشه که این مدل علمی باشه و مدل های دیگه علمی نباشند!؟:)
      آه البته امیدوارم خودت رو منبع معتبر حساب نکرده باشه:))
      Good, now piss off :)
      sorry im not famous for my generocity :))
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      اینرا نگی چی بگی؟
      blah blah blah یا سوت زدن، چطوره!؟:))
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    6. #4
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      با شوالیه خیالی مبارزه میکنی؟!:))انگار منبع خواستن هم جرمه:)مخصوصا برای جعلیاتی به نام علم:))
      چرا پرسش من رو میپیچونی!؟:))چه چیزی باعث میشه که این مدل علمی باشه و مدل های دیگه علمی نباشند!؟:)
      آه البته امیدوارم خودت رو منبع معتبر حساب نکرده باشه:))
      نه به آدم بی‌اخلاقی که اینطرف آنطرف دنبال کسان راه می‌افتد و «منبع/منبع» می‌کند با این هدف که حریف را خسته و از میدان به در بکند سگ محلی می‌کنم.
      من یک وضعیت را تشریح کردم، برای توضیح دلیل آن از طریق فرضیات موجود در علم یک مدل ارائه کردم که طبق آن می‌توان چرایی و چگونگی آن وضعیت را بهتر فهمید. با ابزار کنونی ما گزینه‌ی بهتری وجود ندارد، از هیچ طریق دیگری نمی‌توان پی برد چرا مردان منطقی و بالغ و عاقل، هنگام زوج‌گزینی و ارتباط با زنان که می‌رسد رفتاری یکسره غیرمنطقی و کودکانه ارائه می‌کنند. این مدل علمی‌ست چون بر داده‌های علمی موجود استوار شده(اینکه زوج‌گزینی بطور طبیعی در انحصار زن است، اینکه نرها برای جلب نظر بهترین ماده‌ها با هم رقابت می‌کنند، اینکه تولید مثل از منظری بیولوژیک از خود زندگی هم مهمتر است، اینکه تمام جانداران زنده برای جاندار زنده محسوب شدن باید تولید مثل بکنند و ...)، اگر شما می‌توانید مدلی بهتر ارائه بدهید مشتاق هستیم به دانستن آن، اگرنه باید ساکت باشید و خودتان را از این سبک‌تر نکنید.

    7. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (04-08-2013),undead_knight (04-08-2013)

    8. #5
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      نه به آدم بی‌اخلاقی که اینطرف آنطرف دنبال کسان راه می‌افتد و «منبع/منبع» می‌کند با این هدف که حریف را خسته و از میدان به در بکند سگ محلی می‌کنم.
      من یک وضعیت را تشریح کردم، برای توضیح دلیل آن از طریق فرضیات موجود در علم یک مدل ارائه کردم که طبق آن می‌توان چرایی و چگونگی آن وضعیت را بهتر فهمید. با ابزار کنونی ما گزینه‌ی بهتری وجود ندارد، از هیچ طریق دیگری نمی‌توان پی برد چرا مردان منطقی و بالغ و عاقل، هنگام زوج‌گزینی و ارتباط با زنان که می‌رسد رفتاری یکسره غیرمنطقی و کودکانه ارائه می‌کنند. این مدل علمی‌ست چون بر داده‌های علمی موجود استوار شده(اینکه زوج‌گزینی بطور طبیعی در انحصار زن است، اینکه نرها برای جلب نظر بهترین ماده‌ها با هم رقابت می‌کنند، اینکه تولید مثل از منظری بیولوژیک از خود زندگی هم مهمتر است، اینکه تمام جانداران زنده برای جاندار زنده محسوب شدن باید تولید مثل بکنند و ...)، اگر شما می‌توانید مدلی بهتر ارائه بدهید مشتاق هستیم به دانستن آن، اگرنه باید ساکت باشید و خودتان را از این سبک‌تر نکنید.
      im a bad pervert dog :))

      خب اگر به ایرادی که گرفتم رجوع کنی میبینی که با توضیحی که دادی عملا روانکاوی و انرژی درمانی هم میتونند علمی باشند!چون هدف من مدل نبود هدف من چرایی علمی بودن بود:)
      البته که مدل بهتری دارم:
      تک همسری مثل سیستم حرم سراگونه یک راهکار پایدار فرگشتیک هست،راهکارهای پایدار فرگشتیک هم به سختی تغییر میکنند.
      اینکه تک همسری رایج هست بیش از اینکه به خاطر عاشق شدن مردان باشه به این خاطر هست که تن کامگی جنسی راهکار پایدار فرگشتیک نیست(و حداقل نیم دیگش به زنان مربوطه).تن کامگی راهکاری هست که از دید فرگشتیک راحت سقوط میکنه.( اگر مخالفت داشتی حتما توضیح بیشتر میدم)
      این از زاویه فرگشتیکش بود،یعنی اینکه در جمعیت مورد نظر بدون در نظر گرفتن فرهنگ و آگاهی،تک همسری یا سیستم حرام سراگونه راهکار پایدار فرگشتیک هست.
      با این حال راهکار پایدار فرگشتیک به این معنا نیست که مردان ژنتیکی باید خواهان تک همسری باشند.اتفاقا ویژگی های ژنتیکی مردان حکم میکنه که بیشتر از زن ها دست به خیانت بزنند یا به دنبال جفت های بیشتری باشند(که از دید ژنتیکی کارشون سراسر منطقیه چون باعث پراکنده و گسترده شدن بیشتر ژن هاشون میشند)
      ستیز جنسی باعث میشه که این میل فرگشتیک مردان یا به یک تعادل برسه(تک همسری)یا شماری از مردان فدای مردان برتر بشند(حرم سرا)

      تک همسری و حرم سرا از دید ژنتیکی این برتری رو دارند که انتقال ژن رو خیلی بیشتر تضمین میکنه(زنده موندن و پرورش کودک)در صورتی که تن کامگی شانس انتقال ژن رو کاهش میده،چون با تنها گذاشتن ژن ممکن هست کودک بمیره یا دچار مشکل بشه.بنابراین از دید ژنی تک همسری کودکانه و غیر منطقی نیست.
      در شرایط جدید هم با کاهش اهمیت ادامه نسل و داشتن بچه در کشور های پیشرفته با گذشت زمان آمار ازدواج داره کاهش پیدا میکنه،مثل مورد آمریکا:

      یعنی اینکه جذابیت های ازدواج با در دسترس بودن راه های دیگه برای رابطه جنسی داره کمتر میشه و نقش آگاهی اینجا مشخص میشه و میبینی که مردها هم فقط با کیرشون فکر نمیکنند:))
      در این فرض ها حتی نیازی به وارد کردن فرهنگ یا سلطه نظامی! زنان هم نبود،همه چیز از دید فرگشتیک توضیح داده میشه.

      چون ۹۹.۹٪ مواقع شما از غریزه‌ی خود پیروی می‌کنید نه از آگاهی‌تان، به قول لاشخورهای فمینیست «با کیرتان فکر می‌کنید». بجای آنکه حقیقت عریان پیش چشمان خود را ببینید و بسنجید که زن هرگز رابطه‌ای با شما نخواهد داشت «بخاطر خودتان» و به محض قطع شدن نفعی که بابت آن به شما آویزان شده رهایتان خواهد کرد، خودفریبی و توجیه می‌کنید. یک مثال: به مردی بگویید که یک موقعیت برای سرمایه‌گذاری هست که پس از سه سال، ۹۰٪ احتمال شکست آن وجود دارد، و پس از آن نه فقط همه‌ی آنچه تا آن لحظه سرمایه‌گذاری کرده‌اید را از دست خواهید داد، بلکه سالها بعد همچنان باید بابت آن زیان بدهید، و در صورت عدم توانایی پرداخت آن «زیان» به زندان خواهید افتاد و ... به شما می‌گویم که هیچ تاجر عاقلی، هرگز حاضر به پذیرفتن آن نخواهد شد. اما وقتی پای ازدواج به میان می‌رسد مردان تاجر عاقل نیستند، قمار باز حرفه‌ای می‌شوند و می‌نشینند پای رولت روسی، آنهم با پنج گلوله داخل اسلحه‌ی شش لول. زیرا تمایل بیولوژیک قبلی (Biological predisposition) دارند به اینکه زنی را پیدا بکنند و عاشق او بشوند و به خدمت او در بیایند. نگاهی بیاندازید به مرد بدبخت ایرانی که در آن کشور کذایی از گوشت و پوست و خون خود مایه می‌گذارد تا مبادا پولی پیدا بکند، ماشین گران قیمت و لباس خوب و خانه‌ی مجللی مهیا بکند و یک فقره زن مبتلی به هایپرگمی را از آن خود بکند.
      ایرادات:
      1-این ترجیح دادن غریزه به آگاهی برای توضیح رفتار چه مبنایی داره؟مسلما اعتراض من فقط به این خاطر نیست که برای توضیح رفتار مردان استفاده شده بلکه به این خاطر هست که مشخص نیست از راهی ما به این نتیجه رسیدیم.

      2-"به خاطر خودتان"یعنی چی؟دقیقا چه چیز به خاطر خود کس دیگه هست و چه زمانی به خاطر سود؟سود رو چی تعریف میکنی؟
      اگر دیدگاه ژنتیکی باشه که قطعا هیچ چیز به خاطر هیچ کس دیگه نیست مگر اینکه سودی درش نهفته باشه!:)اگر هم از زاویه دیگه هست خوشحال میشم روشنگری بکنی.

      3-عاشق شدن ریشه ژنتیکی داره ولی کجا اثبات کردی "عاشق یک زن شدن" و در نتیجه تک همسری و یا وفاداری هم ریشه ژنتیکی داره!؟

      4-هنوز نگفتی حفظ ژن الان چه اهمیتی داره!؟الان که زن ستیزی یا مخالفت با سلطه زنان! از راه ژنیکی طبق فرض تو باید در اقلیت باشه،و تلاش برای گسترش میم اینها هست،چرا باید حفظ ژن اهمیت داشته باشه،خب ژن تهدید بشه،که چی؟!آیا میشه با تهدید یک ژن ناموجود(از سوی زنان) به جنگ مردان رفت؟
      از دید من ژن فوق العاده الان بی اهمیت هست و قدرت فرهنگ به قدری هست که تهدید ژن به یک شوخی شبیه هست.مگر اینکه بخوای بگی ژن ما به ذات خودش ارزشمنده که خب مسئله رو جالب تر میکنه:)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    9. 4 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (04-08-2013),Mehrbod (04-08-2013),Ouroboros (04-08-2013),sonixax (04-08-2013)

    10. #6
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      خب اگر به ایرادی که گرفتم رجوع کنی میبینی که با توضیحی که دادی عملا روانکاوی و انرژی درمانی هم میتونند علمی باشند!چون هدف من مدل نبود هدف من چرایی علمی بودن بود:)
      البته که مدل بهتری دارم:
      تک همسری مثل سیستم حرم سراگونه یک راهکار پایدار فرگشتیک هست،راهکارهای پایدار فرگشتیک هم به سختی تغییر میکنند.
      اینکه تک همسری رایج هست بیش از اینکه به خاطر عاشق شدن مردان باشه به این خاطر هست که تن کامگی جنسی راهکار پایدار فرگشتیک نیست(و حداقل نیم دیگش به زنان مربوطه).تن کامگی راهکاری هست که از دید فرگشتیک راحت سقوط میکنه.( اگر مخالفت داشتی حتما توضیح بیشتر میدم)
      این از زاویه فرگشتیکش بود،یعنی اینکه در جمعیت مورد نظر بدون در نظر گرفتن فرهنگ و آگاهی،تک همسری یا سیستم حرام سراگونه راهکار پایدار فرگشتیک هست.
      با این حال راهکار پایدار فرگشتیک به این معنا نیست که مردان ژنتیکی باید خواهان تک همسری باشند.اتفاقا ویژگی های ژنتیکی مردان حکم میکنه که بیشتر از زن ها دست به خیانت بزنند یا به دنبال جفت های بیشتری باشند(که از دید ژنتیکی کارشون سراسر منطقیه چون باعث پراکنده و گسترده شدن بیشتر ژن هاشون میشند)
      ستیز جنسی باعث میشه که این میل فرگشتیک مردان یا به یک تعادل برسه(تک همسری)یا شماری از مردان فدای مردان برتر بشند(حرم سرا)

      تک همسری و حرم سرا از دید ژنتیکی این برتری رو دارند که انتقال ژن رو خیلی بیشتر تضمین میکنه(زنده موندن و پرورش کودک)در صورتی که تن کامگی شانس انتقال ژن رو کاهش میده،چون با تنها گذاشتن ژن ممکن هست کودک بمیره یا دچار مشکل بشه.بنابراین از دید ژنی تک همسری کودکانه و غیر منطقی نیست.
      آشکار است که شما نمی‌دانید مدل علمی چیست، و وظیفه‌ی منهم نیست که برایتان توضیح بدهم.

      این مهملاتی که نوشته‌اید دقیقا کجای ادعای مرا رد می‌کنند؟ من ادعا کرده‌ام که ۱. مردان تحت کنترل غرایز جنسی خود هستند، ۲. این غرایز جنسی همان میل به تولید مثل است، و ۳. این میل به تولید مثل را زنان برای سواری گرفتن = فاحشگی مورد استفاده قرار داده‌اند. اراجیفی که نوشته‌اید همه در نظر اول درست هستند، و مطلقا بی‌ارتباط به همه‌ی آنچه من گفته‌ام، اینکه تک همسری سیاست بهتری برای جمعیت بیشتری از مردان است در قیاس با چند همسری اثبات نمی‌کند که چرا مردان زیر بار تک همسری در برابر تجرد می‌روند، کسی اینجا در حال قیاس اینها با هم نیست. سوال اینست که چرا وقتی آشکارا مرد بازنده‌ی تمام و کمال رابطه‌ی میان زن و مرد در قالب کنونی آنست باز هم با همه‌ی خفت و خاری به آن تن در می‌دهد، پاسخ من اینست که چون در حال پیروی کور کورانه از غریزه‌ی تولید مثل خود است، ایراد و جواب شما به این پاسخ اینست که در بالا آمده.

      این قصه‌ها را نمی‌دانم چه کسی برایتان تعریف کرده، اما استراتژی جنسی مطلقا وابسته به شرایط محیطی‌ست، «این خوب است» و «آن بد است» مال کتب آشپزی‌ست، در این بحث جایی ندارد. بی‌بند و باری جنسی برای شامپانزه‌ها به اندازه‌ی گرایش به تک‌همسری در انسانها خوب عمل کرده و آنها را به اینجا که هستند رسانده. برای انسان بله، بی‌بند و باری جنسی استراتژی بسیار بدی می‌بوده(چراکه ماده برای همه چیز خود مطلقا وابسته به نر بوده و نر ناتوان از اداره کردن بیش از یک زن تا همین چند هزار سال پیش)، این حقیقتا چه ربطی می‌تواند داشته باشد به اینکه چرا اکثریت قاطعی از مردان مدرن و به قول شما تحت تاثیر فرهنگ هنوز زیر بار ازدواج می‌روند؟ چون فارغ از اینکه چقدر فلش شما روبه پائین است، این حقیقت دارد که هنوز در همان ایالات متحده بیشینه‌ی مردان تن به ازدواج می‌دهند، با آنکه قوانین آشکارا بر پاد آنها تنظیم شده، و همانطورکه گفتم در سه سال اول ۹۰٪ احتمال جدایی وجود خواهد داشت.

      تنها توضیحی که می‌توان برای «این» پیدا کرد، اندیشیدن مردانی بسیار تنها با کیرشان است. «این» چیست؟ «این» این است که مرد آشکارا سود عینی و ضمنی خود را در ارتباط با زنان فراموش می‌کند و حاضر است برای آنها همه کاری بکند، از کشتن مردان دیگر تا به کشتن دادن خودش. من می‌گویم این تصمیمی حقیقتا منطقی نیست و از نیازهای فرگشتیکی انسان برای تداوم نسل، و سوء استفاده‌ی سیستماتیک و آگاهانه‌ی زنان در سرتاسر تاریخ از این نیاز برآمده، شما جواب می‌دهید که بله مرد این نیازهای بیولوژیک را دارد، پس به این دلیل و به آن دلیل بیولوژیک است که منطق و دوراندیشی و منفعت‌طلبی را از پنجره بیرون می‌اندازد!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      ایرادات:
      1-این ترجیح دادن غریزه به آگاهی برای توضیح رفتار چه مبنایی داره؟مسلما اعتراض من فقط به این خاطر نیست که برای توضیح رفتار کردان استفاده شده بلکه به این خاطر هست که مشخص نیست از راهی ما به این نتیجه رسیدیم.

      2-"به خاطر خودتان"یعنی چی؟دقیقا چه چیز به خاطر خود کس دیگه هست و چه زمانی به خاطر سود؟سود رو چی تعریف میکنی؟
      اگر دیدگاه ژنتیکی باشه که قطعا هیچ چیز به خاطر هیچ کس دیگه نیست مگر اینکه سودی درش نهفته باشه!:)اگر هم از زاویه دیگه هست خوشحال میشم روشنگری بکنی.

      3-عاشق شدن ریشه ژنتیکی داره ولی کجا اثبات کردی "عاشق یک زن شدن" و در نتیجه تک همسری و یا وفاداری هم ریشه ژنتیکی داره!؟

      4-هنوز نگفتی حفظ ژن الان چه اهمیتی داره!؟الان که زن ستیزی یا مخالفت با سلطه زنان! از راه ژنیکی طبق فرض تو باید در اقلیت باشه،و تلاش برای گسترش میم اینها هست،چرا باید حفظ ژن اهمیت داشته باشه،خب ژن تهدید بشه،که چی؟!آیا میشه با تهدید یک ژن ناموجود(از سوی زنان) به جنگ مردان رفت؟
      از دید من ژن فوق العاده الان بی اهمیت هست و قدرت فرهنگ بیش به قدری هست که تهدید ژن به یک شوخی شبیه هست.مگر اینکه بخوای بگی ژن ما به ذات خودش ارزشمنده که خب مسئله رو جالب تر میکنه:)
      1. ترجیحی وجود ندارد، شما حق انتخاب چندانی ندارید و در پایان روز بنده‌ی رانه‌های بیولوژیک خود هستید. می‌بینید که حتی من با وجود باور بر انحطاط مطلق این روابط سرتاسر سلطه‌ورزی و سوء استفاده‌، هنوز زیر آواتارم نوشته عاشق.

      2. بخاطر خودتان یعنی نه بخاطر چیزی که می‌توانید برای او فراهم بکنید = سوالات بی‌مورد و معنی برای خسته کردن مخاطب.

      3. اینکه عشق احتمالا چیزی بجز تحریک غدد و ترشح هورمنها نیست و این تحریکها رندم نمی‌توانند باشند. ازدواج هم نگفتم برآمده از عشق است، نوعی شرط نوکری‌ست که زن، مرد را از طریق کنترل و شرطی کردن سکس به آن وادار می‌کند.

      4. هنوز داری تجاهل می‌کنی، چون گفته شد که این تهدید آن میل را هدف گرفته، و ما می‌توانیم با برسی قدمت و عمق این توهینهایی که در آن مرد اگر استفاده‌ای برای زن ندارد، یا ارضای جنسی او به نحوی به زن سود نمی‌رساند را با زیست شناسی انسان پیوند بدهیم.

      > اینجا درباره‌ی روانشاسی فرگشتیک صحبت می‌کنیم نه بیولوژی. روانشناسی «علم» نیست، و توانایی ارائه‌ی اثبات علمی ندارد. ادامه‌ی این روند که شما طی آن خواستار توجیه رفتار انسانی با دقتی به اندازه‌ی همان ِ فیزیک می‌شوید چیزی بجز لات‌بازی برآمده از عدم آشنایی با علم نیست.

    11. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (04-08-2013),sonixax (04-08-2013)

    12. #7
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      آشکار است که شما نمی‌دانید مدل علمی چیست، و وظیفه‌ی منهم نیست که برایتان توضیح بدهم.
      Argument from ignorance ؟! :)
      خب مثل اینکه اختلاف سابق سر مفهوم "پوچش پذیری" به اینجا هم کشده میشه و خب من هم طبق رویه ای که دارم این رو هم باید توضیح بدم:)) (اصولا هم مشکل اصلی من با ادعاهای علمیت هست)
      اتفاقا یکی از مهمترین ویژگی های مدل علمی اینه که آزمایش پذیر(پوچش پذیر)باشه یا پیش بینی های پوچش پذیر داشته باشه.
      It doesn't need to be falsified you moron
      تئوری علمی که نیست این، مُدل علمی‌ست. مدل علمی هم نه لازم است ابطال‌پذیر باشد، نه لازم است اثبات‌پذیر باشد، نه می‌تواند حتی درست یا غلط باشد، فقط کافی‌ست بتواند شرایط موجود را توضیح بدهد
      و بزار اضافه بکنم که نه حتی لازم علمی باشد:))
      مدل اتمی بور،مدل اتمسفری لورنز یا مدل مارپیچی دی ان ای همگی بدون استثنا پوچش پذیر هستند.
      نکته این هست که وقتی یک مدل علمی از داده های علمی استفاده میکنه خواه ناخواه باید پوچش پذیر باشه چون اون داده ها از روش علمی بدست اومدند:)
      مثلا هم قرار هست با متهم کردن من به نادانی و قرار از زیر بار اثبات؛علمی بودن یک مدل رو بپذیریم!؟لااقل یک نمونه مدل علمی معتبر نشون بده که پوچش پذیر نباشه:)

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      > اینجا درباره‌ی روانشاسی فرگشتیک صحبت می‌کنیم نه بیولوژی. روانشناسی «علم» نیست، و توانایی ارائه‌ی اثبات علمی ندارد. ادامه‌ی این روند که شما طی آن خواستار توجیه رفتار انسانی با دقتی به اندازه‌ی همان ِ فیزیک می‌شوید چیزی بجز لات‌بازی برآمده از عدم آشنایی با علم نیست.
      البته این ادعا که روانشناسی علم نیست رو قبلا پاسخ دادم ولی جدا از اون استفادت از روان شناسی فرگشتیک که قبلا بهش اینقدر تاختی هم جالبه:))
      ادعا درباره‌ی ریشه داشتن «مردسالاری» و مزیت مردی» در تکامل فارغ از نادرستی آن تا مرز تخیلی بودن، می‌رود در شاخه‌ی روانشناسی-مردم‌شناسی فرگشتیکی قرار می‌گیرد که هنوز در مرحله‌ی نونهالی و پیشاعلمی هستند و خودشان جای پای محکمی پیدا نکرده‌اند، نه بخشهای به راستی دانشیک آن که پیشتر ذکر شده‌اند. در نتیجه همانطورکه گفتم شما تلاش کرده‌اید ادعاهای فمینیستی را با جعل کردن مفاهیمی در روانشناسی فرگشتیکی(که البته آنها را هم تحریف کرده‌اید، هیچ جای روانشناسی قرگشتیکی نمی‌گوید مردان بطور سیستماتیک اقدام به سرکوب زنها و زنانگی کرده‌اند)، که خود انباشته از ادعاها و فرضیه‌های درون‌تهی و غیرعلمی‌ست اثبات بکنید، یا به عبارت بازهم ساده‌تر، به ریسمان پاره‌ی بدرد نخوری چنگ زده‌اید.
      حالا بماند که انتخاب اینکه کدوم بخشش علمی هست کجا علمی نیست هم باید به استاد بزرگ واگذار بشه:))

      من ادعا کرده‌ام که ۱. مردان تحت کنترل غرایز جنسی خود هستند، ۲. این غرایز جنسی همان میل به تولید مثل است، و ۳. این میل به تولید مثل را زنان برای سواری گرفتن = فاحشگی مورد استفاده قرار داده‌اند. سوال اینست که چرا وقتی آشکارا مرد بازنده‌ی تمام و کمال رابطه‌ی میان زن و مرد در قالب کنونی آنست باز هم با همه‌ی خفت و خاری به آن تن در می‌دهد، پاسخ من اینست که چون در حال پیروی کور کورانه از غریزه‌ی تولید مثل خود است، ایراد و جواب شما به این پاسخ اینست که در بالا آمده.
      تنها توضیحی که می‌توان برای «این» پیدا کرد، اندیشیدن مردانی بسیار تنها با کیرشان است. «این» چیست؟ «این» این است که مرد آشکارا سود عینی و ضمنی خود را در ارتباط با زنان فراموش می‌کند و حاضر است برای آنها همه کاری بکند، از کشتن مردان دیگر تا به کشتن دادن خودش. من می‌گویم این تصمیمی حقیقتا منطقی نیست و از نیازهای فرگشتیکی انسان برای تداوم نسل، و سوء استفاده‌ی سیستماتیک و آگاهانه‌ی زنان در سرتاسر تاریخ از این نیاز برآمده، شما جواب می‌دهید که بله مرد این نیازهای بیولوژیک را دارد، پس به این دلیل و به آن دلیل بیولوژیک است که منطق و دوراندیشی و منفعت‌طلبی را از پنجره بیرون می‌اندازد!
      Symptoms of Advanced Alzheimers :))
      چنان است که «مردان کافر به الهه‌ی مقدس» را در محیط مجازی، بی‌استثنا، دیر یا زود به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم به محرومیت از دسترسی به کُس، یا به عبارت دیگری نابودی کامل ژنتیکی تهدید می‌کنند
      چون ۹۹.۹٪ مواقع شما از غریزه‌ی خود پیروی می‌کنید نه از آگاهی‌تان، به قول لاشخورهای فمینیست «با کیرتان فکر می‌کنید». بجای آنکه حقیقت عریان پیش چشمان خود را ببینید و بسنجید که زن هرگز رابطه‌ای با شما نخواهد داشت «بخاطر خودتان» و به محض قطع شدن نفعی که بابت آن به شما آویزان شده رهایتان خواهد کرد، خودفریبی و توجیه می‌کنید.
      آماری که گذاشتم نشون داد که نرخ ازدواج داره سقوط میکنه،یعنی اینکه 99 درصد حتی در این مورد هم چرت محضه،اوکی!؟:))بماند اینکه حتی اثبات تک مورد هم ربطی به این ادعای گزاف نداره که آگاهی رو به هیچ حساب کرده.اینکه ادعات رو بعدا تغییر بدی ادعای اولیه رو عوض نمیکنه:)

      ادعای تو زمینه تاریخی هم داره و بنابراین مدلت مشکل داره،من نشون دادم که نیازی به وجود این نیست که آگاهانه زنان این سیستم رو پیاده کرده باشند.

      این قصه‌ها را نمی‌دانم چه کسی برایتان تعریف کرده، اما استراتژی جنسی مطلقا وابسته به شرایط محیطی‌ست، «این خوب است» و «آن بد است» مال کتب آشپزی‌ست، در این بحث جایی ندارد. بی‌بند و باری جنسی برای شامپانزه‌ها به اندازه‌ی گرایش به تک‌همسری در انسانها خوب عمل کرده و آنها را به اینجا که هستند رسانده. برای انسان بله، بی‌بند و باری جنسی استراتژی بسیار بدی می‌بوده(چراکه ماده برای همه چیز خود مطلقا وابسته به نر بوده و نر ناتوان از اداره کردن بیش از یک زن تا همین چند هزار سال پیش)، این حقیقتا چه ربطی می‌تواند داشته باشد به اینکه چرا اکثریت قاطعی از مردان مدرن و به قول شما تحت تاثیر فرهنگ هنوز زیر بار ازدواج می‌روند؟ چون فارغ از اینکه چقدر فلش شما روبه پائین است، این حقیقت دارد که هنوز در همان ایالات متحده بیشینه‌ی مردان تن به ازدواج می‌دهند، با آنکه قوانین آشکارا بر پاد آنها تنظیم شده، و همانطورکه گفتم در سه سال اول ۹۰٪ احتمال جدایی وجود خواهد داشت.
      غیب گویی میکنیا:))مشخص هست که وابسته به شرایط محیطیه.ولی من در مورد ESS حرف میزنم،promiscuity میتونه وجود داشته باشه ولی برای تولید مثل راهکار پایدار فرگشتیک نیست:)
      خب دقت نکردی دیگه،با از دست رفتن امتیازاتی که مردان در ازدواج داشتند نرخ ازدواج هم داره کم میشه و حدود 20 تا 30 سال دیگه نزدیک صفر میشه!اگر تئوری تخیلی 99 درصد درست بود اصلا یک همچین روندی نباید وجود داشته باشه:)

      1. ترجیحی وجود ندارد، شما حق انتخاب چندانی ندارید و در پایان روز بنده‌ی رانه‌های بیولوژیک خود هستید. می‌بینید که حتی من با وجود باور بر انحطاط مطلق این روابط سرتاسر سلطه‌ورزی و سوء استفاده‌، هنوز زیر آواتارم نوشته عاشق.
      blaming the nature!؟ :))
      تو به ازدواج حمله کردی مگرنه در رابطه ای که محدودیت های ازدواج رو نداره قرار نیست کسی مسئول نیازها و خواسته های ما باشه:)
      2. بخاطر خودتان یعنی نه بخاطر چیزی که می‌توانید برای او فراهم بکنید = سوالات بی‌مورد و معنی برای خسته کردن مخاطب.
      سکس=چیز.پول=چیز.عذا=چیز.سرپن اه=چیز!؟خب اگر این خود "شخصیت" محسوب میشه آیا احساسات مرد یا ارضای احساس زن "چیز" محسوب میشه یا نه!؟خط کشی رو برای این تعاریف گسترده باید مشخص کرد و البته اثبات علمی هم سرجاش مورد نیازه مگر اینکه مدعی علمی بودنش نباشی.

      3. اینکه عشق احتمالا چیزی بجز تحریک غدد و ترشح هورمنها نیست و این تحریکها رندم نمی‌توانند باشند. ازدواج هم نگفتم برآمده از عشق است، نوعی شرط نوکری‌ست که زن، مرد را از طریق کنترل و شرطی کردن سکس به آن وادار می‌کند.
      زیرا تمایل بیولوژیک قبلی (Biological predisposition) دارند به اینکه زنی را پیدا بکنند و عاشق او بشوند و به خدمت او در بیایند.
      و تو هم داری بحث رو میپیچونی:))
      این فرضت دقیقا در مورد تمایل بیولوژیکی صحبت میکنه در مورد تک همسری و وفاداری!(خدمت!؟) هست،خب همچنان برای فرضت شواهدی ندادی:)
      4. هنوز داری تجاهل می‌کنی، چون گفته شد که این تهدید آن میل را هدف گرفته، و ما می‌توانیم با برسی قدمت و عمق این توهینهایی که در آن مرد اگر استفاده‌ای برای زن ندارد، یا ارضای جنسی او به نحوی به زن سود نمی‌رساند را با زیست شناسی انسان پیوند بدهیم.
      > اینجا درباره‌ی روانشاسی فرگشتیک صحبت می‌کنیم نه بیولوژی. روانشناسی «علم» نیست، و توانایی ارائه‌ی اثبات علمی ندارد. ادامه‌ی این روند که شما طی آن خواستار توجیه رفتار انسانی با دقتی به اندازه‌ی همان ِ فیزیک می‌شوید چیزی بجز لات‌بازی برآمده از عدم آشنایی با علم نیست.
      من خواستار دقت هستم ولی بیشتر خواستار شواهد و پوچش پذیری هستم،یعین اون چیزهایی که ظاهرا علم شما بهش احتیاجی نداره:)
      BTW maybe you are not very good at theoretical science ;)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •