بگوش من "لـختی دِرنـگْ " بهتر از هر دو ئه. be باید جایی به کار برود/رود که بخواهیم اندکی "تاکیدِ" افزوده کنیم/بکنیم. درنگیدن هم یک
کارواژهیِ[1] کهنه:
درنگیدن | لغت نامه دهخدا این "کردن/نمون/گشتن" و .. گزارهها را بیخود دراز و بدریخت میکنند. به دید من باید تنها به گاه نیاز یا برای رساندن
چم[2] ویژهای کاربرد اشان. در
ادبسار[3] پارسی نیز بنگرید یا
هتا[4] نوشتههایِ نیاکان امان را بخوانید از هر چیزی کارواژهیِ 'خودسر' میساختهاند و هتا یک دوستی میگفت که از "پل" هم کارواژهیِ "پُلیدن" داشتهایم که معنی "از پل گذشتن" میدهد! ----
1. ^ kâr+vâže::Kârvâže || کارواژه: فعل verb 2. ^ Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie meaning 3. ^ adab+sâr{pasvand}::Adabsâr || ادبسار: ادبیات Ϣiki-En literature 4. ^ Hattâ || هتا: حتی; این واژه پارسیکه و نیازی به نوشتن آن بریخت حتی نیست; ساییدهیِ هاتا (اوستا) Ϣiki-En even