• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 18

    جُستار: بر علیه زنانگی

    Threaded View

    1. #5
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      سپاس از دوستان. آنچه در اینباره ناگفته ماند، حضور این برتری در عرصه های پیچیده تر از بطن جامعه مانند نهادهای روشنفکری و «اندیشه» در مفهوم عام آنست. چند ماه پیش با عده ای از دوستان پیرامون ِ واقعه ای که در هند رخ داده بود گفتگو می کردیم. ماجرا از این قرار بود که یک شرکت چند ملیتی بر اثر فشار جامعه ی مذهبی هند پیرامون تولید نوعی دستگاه صنعتی با استفاده از روغن گاو(چیزی شبیه به همین)عقب نشسته بود. به اعتقاد برخی از دانشمندترین اشخاص حاضر در جمع این نوعی پیروزی برای «مالتی کالچریسم» و مقاومت دربرابر فرهنگ مصرف و یک پیروزی دربرابر گلوبالیزاسیون محسوب می شد. درپی ِ اشاره ی من به این حقیقت که گاو یک حیوان معمولی ست و مقدس بودن ِ آن چیزی بیش از یک باور ابلهانه ی مذهبی نیست، شدیدا متهم به دگماتیسم وعدم تسامح شدم. و واقعیت روزمره هم به همین سرنوشت ِ دردناک دچار شده، ما حفظ احترام طرف مقابل را به بیان ِ حقیقت ترجیح می دهیم. و اینها مخرب است.
      این «احترام به عقیده» یکی از بی‌خودترین و آسیب‌رسان‌ترین هنجارهایی است که ما امروز داریم.

      اما من نمی‌توانم به خوبی پیوند این به زنانه یا مردانه بودنش را ببینم،
      می‌توانید بیشتر در اینباره توضیح بدهید و اینکه چرا این را زاب و صفتی زنانه می‌دانید؟



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      مثال ِ دیگر بحث سیگار کشیدن و ارتباط ِ آن با مفهوم ِ «سلامت» است. ما دیگر بر مبنای علایق و سلایق خود رفتار نمی کنیم، بلکه یک مجموعه ی ِ بسیار کنترل شده و غیرعقلانی از هنجارهای انتزاعی برای افزایش طول عمر علم کرده ایم که خود زندگی کردن را فدای ِ آن می کنیم. دست زدن به سیگار ممنوع، هر نوع غذای لذیذ(چرب، شیرین..)مطلقا ممنوع، مواد مخدر و الکل، بد. من هیچ مخالفتی با اهمیت دادن به سلامتی ندارم، وانگهی بدل کردن آن به نوعی مفهوم متافیزیکی که در هر لحظه ی ِ زندگی حاضر و دخیل باشد را حرکتی بسیار ابلهانه ارزیابی می کنم.

      این اندکی زیاده‌روی نیست؟ بیشتر کسانی که دست‌کم من می‌شناسم
      از همان دسته‌ای هستند که بر مبنای علایق و سلایق خود رفتار می‌کنند.

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (09-25-2012),Russell (01-17-2011),sonixax (01-17-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •