
نوشته اصلی از سوی
undead_knight
برگردان تن خوانی رو میپسندم ولی پایمندِش[9] درآختی[10] خیلی جالب نیست به نظرم زیادی سره هست:)
البته یک نکته دیگه اینکه اینجا سابجکتیو به معنای ذهنی و درونی نیست و بهتر بود این توضیح رو قبلش میدادم:
Subjective validation, sometimes called personal validation effect, is a cognitive bias by which a person will consider a statement or another piece of information to be correct if it has any personal meaning or significance to them
مشابه های شخصی و فردی و... براش بهتره.برای ولیدیشن واژه ای نیست که به زبان فعلی نزدیک تر باشه؟
واژههایِ آهنجیک[1] برابرهایِ سادهتر ندارند (و نباید هم داشته باشند), برآخت[2] و درآخت[3] واژگان بس درخوری هستند به دید من, باید کم کم جا انداخت اشان.
برای روشنگری برای خوانندهیِ هام[4] ولی روشنه به هیچ روی هیچکدامِ اینها پیشنهاد نمیشوند, همان "تایید" و "تثبیت" و ... را به کار ببر که فراخورتره, یک چند درسد پارسیِ بیشتر میبسندد[5].
درآختی[6] برای بالا هم به درست به کار میرود, با این همه برای خالی نبودن عریضه:
معتبر = ارجدار, باپشتوانه
اعتبار = پشتوانه, ارج / ارجدهی
cognitive bias =
سوگیری[7] مغزی/روانی
پشتوانهیِ خود-سوگیرانه ≈ subjective validation
ارجدهی خویش-سوگیرانه ~
همچنین:
شخصی =
خودین[8], کسین
محرمانه =
خودویژه[9]
----
1. ^ Âhanjidan || آهنجیدن: انتزاع کردن; بیرون کشیدن Ϣiki-En To abstract
2. ^ Barâxt || براخت: ابژه Object
3. ^ Darâxt || دراخت: سابجکت Subject
4. ^ Hâm || هام: عام General
5. ^ Basandidan || بسندیدن: بسنده کردن; کفایت کردن Ϣiki-En To suffice
6. ^ dar+âxt+i{pasvand}::Darâxti || دراختی: ذهنی ⚕Heydari☉ Subjective
7. ^ su+gereftan::Sugereftan || سوگرفتن: تعصب داشتن; پیورزیدن; تمایل بسوی ویژهای داشتن To be biased
8. ^ xod+in{pasvand}::Xodin || خودین: شخصی Personal
9. ^ xod+viž+e::Xodviže || خودویژه: محرمانه; شخصی Ϣiki-En Private