ببین داریوش عزیز،من در مورد سکونت یهودیان در اسرائیل مخالفتی ندارم،قبلا هم گفتم.حتی این فرایند هم واگذاری هم باز یک اشغال گری کلاسیک نیست(یکی از دلایلی که من با تشکیل اسرائیل مشکلی ندارم اینه).خلاصه اینکه از دید من اینکه چرا اسرائیل در حال حاضر باید وجود داشته باشه خیلی دلایل محکم تری داره تا اینکه چرا اسرائیل باید اصلا تشکیل میشده.
استدلال گرفتن یک خاک خیلی مهمه و هر کدوم جداگانه باید بررسی بشند.چیزی که در دید من هست اینه که اشغال از لحاظ تاریخی مسئله جدایی از اشغال به عنوان یک عمل قابل بررسی اخلاقی هست.
ستم دیده بودن ممکنه گرایش احساسی بوجود بیاره ولی واقعا دلیل محکمی نیست و توجیه کننده هر چیزی نمیتونه باشه،به جز هلوکاست هم در هیچ موردی چنین فاحعه ای وجود نداشته.بله یهودی ها در معرض خطر هستند ولی همین خطرها برای اقلیت های دیگه هم به نسبت های متفاوت هست،این به نظر من یک دروغه که بگیم یهودیان در همه جای دنیا در معرض خطر یکسانی هستند(پس اگر خطر نسبی هست سکونت در جایی به جز اسرائیل هم میتونه مطلوبیت داشته باشه)
بازپس گیری یک خاک هم مشکلاتی داره،ممکنه اشغال گران در مدت طولانی در اون سرزمین وابستگی های فرهنگی و تاریخی پیدا کرده باشند و اینکه از زاویه تقدم تاریخی بخوایم حق رو به یک عده بدیم هم باعث میشه عملا بسیاری از کشورهای امروزی مشروعیت نداشته باشند و هر اقلیتی که زمانی صاحب یک سرزمینی بوده میتونه روی کلش ادعا داشته باشه.
یک نکته ای که شاید اختلاف من با بعضی دوستان آنتی و پرو اسرائیل :)) هست اینه که نسبت به اینکه سرزمین یک دارایی عادی هست شک دارم،چون سرزمین محصول نیست که نتیجه کار و تلاش انسان باشه و به نطر من برای اخلاقی بودن مالکیت یا تغییر مالکیت چیزهایی جز سکونت هم میتونه اهمیت داشته باشه.(مثلا سود و زیانی که در نتیجه این مالکیت یا تغییرش بوجود میاد)