Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
اخلاق چیست؟
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 233

    جُستار: اخلاق چیست؟

    Threaded View

    1. #11
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اندکی از جایگاه اخلاقی خودتان پایین بیایید و بجای یلخی چسباندن پنداره‌ها به هم بنگرید ببینید که سخن ما اینجا تنها درباره‌یِ «وسوسه کردن = to tempt» است.
      در شور حسینی هستی متوجه نمیشوی من چه گفتم.
      در مثال من کلاهبرداری=قتل ، کشتن=وسوسه.
      مشخص است که کسی کتاب قانون بنویسد بگوید قتل بد است،کشتن ایراد ندارد !!
      خوب تمام نکته این است که کی کار اخلاقیست و کی نااخلاقیست،خود این تفاوت واژگان هم معنای چندانی ندارد مسخره است.
      من هم کتاب قانون نوشتم:بد را انجام ندهید خودب را انجام دهید.
      پایان کتاب

      سخن از واژگان را هم خودت پیش کشیدی،من گفتم میشود با بازی با واژگان هر کلاهبرداری (عمل نااخلاقی) را اخلاقی جا زد:با مزه‌ترین بخش ماجرا هم خود تعریف دیکشنری وسوسه (Temptation) است که من نگاه کردم (از دیکشنری آکسفورد) که خودت مثلا برای تعریف آورده بودی

      وسوسه (temptation) ≠ متقاعد کردن (persuasion) ≠ فریفتن (deception) ≠ کلاهبرداری (fraudulence)
      temptation {speaker} noun
      1 [C,U] the desire to do or have sth that you know is bad or wrong:
      the temptation of easy profits * to give way to / yield to temptation * I couldn't resist the temptation to open the letter. * Don't put temptation in her way by offering her a cigarette.
      2 [C] a thing that makes sb want to do or have sth that they know is bad or wrong:
      An expensive bicycle is a tem

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-23-2013),nirvana (04-10-2013),undead_knight (03-23-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •