Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
گیس‌خنده‌ها
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 210

    جُستار: گیس‌خنده‌ها

    Threaded View

    1. #10
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      یعنی شما میفرمائید زن یا مردی که وارد رابطه(مثلا ازدواج یا دوستی) میشند غیر قابل تجاوز هستند؟!آیا نمیتونند به همدیگه تجاوز کنند؟!
      من باور نمی‌کنم شهریار چنین چیزی گفته باشد، شما آخر شب است و خسته هستید و نمی‌توانید ترول‌های خوبی بکنید. او صرفا مسخره بودن این ایده که باید از دوست دختر یا همسر خودتان رضایت‌نامه بگیرید را به چالش می‌کشد.

      اما حتی اگرهم چنان چیزی می‌گفت، هرچند اشتباه می‌بود(و فارغ از این اشتباه بودن)، من مایلم اندکی درباره‌ی انگیزه‌ی این باور که «شوهر نمی‌تواند به زنش تجاوز بکند» بگویم، و نشان بدهم که چرا در ذات خود و برخلاف ظاهری که در نظر خام ِ بیننده‌ی ناوارد دارد بیشتر از آنکه ضدزن باشد، از مردستیزی جامعه‌ی سنتی‌ست حکایت دارد. چنانکه پیشتر هم به تفصیل و بارها گفته‌ام در نرمهای سنتی بیشتر جوامع بشری، سکس نه رابطه‌ای دو طرفه و متقابل که در آن زن لذتی برابر(یا حتی بیشتر از مرد)می‌برد و اشتیاق و میل او به آن یکسان یا دستکم همسان با همان ِ مرد است، بلکه «امتیازی» جلوه داده می‌شود که زن باید آنرا در برابر دریافت «چیزی» به مرد بدهد. این چیز در ازدواج، تعهدی قانونی، اخلاقی، اقتصادی، مذهبی، اجتماعی و فردی‌ست به زن که (برخلاف بیولوژی ِ بیشتر بی‌بند و بار خود از منظر جنسی) تا پایان عمر با زن می‌ماند و از امنیت، آسایش و رفاه او و بچه‌های او در برابر هزینه‌ای شخصی اطمینان حاصل می‌کند.بنابراین ارزش این «چیز» در جوامع سنتی بی‌اندازه بالاست، و مرد برای دسترسی به آن بهایی بسیار سنگین پرداخت می‌کند که بی‌کم و کاست در معنی اخذ «کلید طلایی» برای کنترل/مراقبت از آنست:

      سکشوالیته‌ی زن گنجی‌ست که مرد پس از طی کردن راهی دور و دراز و دشوار و پدید آوردن شرایط خواسته‌شده(که اغلب با نیازهای عینی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند هماهنگ شده)و انجام کارهایی نمادین و طی کردن مناسکی مذهبی و بی‌معنا(در یک کلام «ازدواج»)، حق استفاده از آنرا، و از این بسیار مهمتر، وظیفه‌ی مراقبت از آنرا برعهده می‌گیرد. کُل انگیزه‌ی زنان از ازدواج همین «مراقبت در برابر مردان دیگر» بوده، که طی آن شما از دست درازی «مردان کهتر» به زنی که همسرتان شده جلوگیری می‌کنید، امنیت و آرامش او را فراهم می‌کنید و در مقابل این سرویس دستگاه تولید مثل او را صاحب می‌شوید.

      با پیشرفت تکنولوژی (که تحت «مردسالاری» رخ داد و توسط «مردان» پدید آمد)نیاز به سازوکار اینچنینی جامعه از میان رفت، زنان دیگر نیاز نداشتند که همچون سابق، در نظم اجتماعی که به سود آنها و برای آنها پی ریزی شده بود باقی بمانند و دریافتند که می‌توانند با رها کردن آن سود بیشتری ببرند، و وظیفه‌ی مراقبت در برابر «دیگران» را هم برعهده‌ی «قانون» و «دولت» بگذارند، دیگر نیازی به «یک» مرد مراقب نیست، می‌توان بخشی از آنها را برای این کار استخدام کرد و ... این همان موج طلاق‌های میلیونی‌ست که در دهه‌ی هفتاد اتفاق افتاد، زنان خیلی ساده تصمیم گرفتند که «دیگر نیازی به مردها ندارند» و به راحتی آنها را «ول» کردند.

      بحث بسیار مفصلی‌ست، اما در کل این تصور بخاطر اینست که طبق نگاه سنتی به روابط میان دو جنس، هیچ شوهری نمی‌تواند به همسرش «تجاوز» بکند، زیرا چگونه می‌توانید چیزی را که از آن ِ خودتان است(و بهای آنرا پرداخت کرده‌اید و می‌کنید)را بدزدید؟ امروز اما، که بازار با «تورم» روبرو بوده و «مرض هلندی» گرفته و ازدواج‌ها کاریکاتوری از جسد آنچه بودند و می‌باید می‌بودند هستند، البته که شوهر می‌تواند به زنش تجاوز بکند، فمینیستها اندک‌اندک مطرح می‌کنند که مرد اختیار بدن خودش را هم ندارد چه برسد به بدن دیگری را.

    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (03-18-2013),Nevermore (03-18-2013),sonixax (03-19-2013),Tinnitus (06-08-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •