برای کامیابی در زندگی باید فربودگرا (realist) بود, باور کنید یا نه این راهکارها بسیار کاربردی هستند و روی آروین من دستکم بخوبی کار کردهاند و میکنند.
همه ما پسران یک زمانی در زندگی نادان و بی دست و پا بودهایم و میاندیشیدهایم نمیدانم اگر در زندگی راستگو و درستکار باشیم یک دخترِ خوب دوستمان خواهد داشت و سپیدبخت میشویم و از این داستانها (در همان مایههایِ اگر در زندگی خمس و زکات بدهید میروید بهشت),
ولی دیرتر برایمان روشن میشود که این خبرها نبوده و برای کامیابی در این بازیهایِ دوستیابی باید به دروغگویی و دلبریهایِ فریبگرانهیِ هرچه بیشتر روی آورد که اگرنه کلاهمان پس معرکه است.
چرا نیاز به دروغگویی و فریبگری میرود؟ به نگر من بزرگترین بخش آنرا میشود روی سر فرگشت خراب کرد, جدای آن و فرهنگیاش نمیدانم که چگونه و چرا
ما (دختر و پسر) وادار این همه به دروغگویی و فریبگری و هتا خودفریبی میشویم, ولی آن اندازه در تارپود این سیستم فرورفتهایم که براستی پنداشت ریخت دیگری از آن اگر نگوییم ناشدنی, دستکم بسیار سخت است.