kourosh_bikhoda (01-08-2011),Russell (01-08-2011)
تمام 50 دقیقه برنامه ی "ماهواره ها " رو دیدم از خنده ترکیدم!
واقعا وضع اسفناک تلوزیون های آبدوخیاری لس آنجلسی رو به زبان طنز نشون داد!
این برنامه های صد من یک غاز لس آنجلسی رو تا حالا ندیدم آدم های تحصیل کرده و کاردرست حتی تو خود امریکا نگاه کنند!
همون چیزی رو نشون میداد که هست!
نمیدونم چرا بعضی دوستان کم لطفی میکنند و از مسخره شدن دلقک های تلوزیون های 24ساعته که الحق از جمله نون به نرخ روز خور ترین هموطنان هستند ناراحت میشن. حیف این همه سرمایه مفت که افتاده دست این عقب مونده ها تا باهاش تلوزیون بزنن و فحش پخش کنند و مردم رو تیغ بزنن و بخاطر منافعشون همه رو به جون هم بندازن...
کجای این برنامه که مدیری ساخته بود دروغ بود؟
همش همین الان داره از ماهواره پخش میشه!
آدم تو امریکا زندگی کنه و پول و سرمایه و اون همه امکانات داشته باشه فقط باید خنگ باشه که شبکه های به این بی کیفیتی راه بندازه!
من که چندین ساله پکیج شوتایم میگیرم و شبکه های خارجی تماشا میکنم.
ویرایش از سوی Reactor : 01-09-2011 در ساعت 12:15 PM دلیل: بنا به درخواست یکی از کاربرها منگل به خنگ تغییر کرد
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
نظری راجع بهش ندارم. چون اطلاعاتی دربارش ندارم.
فقط میدونم یک زمانی چماق بدست بوده و تو یالثارات مینوشته و الان هم شده فیلمنامه نویس و کاگردان!
اونقدر اطلاعات کاملی ازش ندارم که بخوام کلی نظر بدم
علاقه ای هم بهش ندارم که بخوام برم دنبالش ببینم چیکار میکنه
چیشو مستند کنم؟ این که تو امریکا زندگی میکنن یا تلوزیون هاشون بی کیفیته یا خنگن؟این بند از حرفتون رو هم مستند کنید ، بی زحمت .
ویرایش از سوی Reactor : 01-09-2011 در ساعت 12:15 PM دلیل: بنا به درخواست یکی از کاربرها منگل به خنگ تغییر کرد
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
امکانات که 100% دارند! اونجا امریکاست!
دستگاه میکسری که تو ایران خیلی جدیده و فقط یک دونه ش موجوده تو امریکا خیلی وقته دیگه قدیمیه!
در مورد پول و سرمایه مطمئنم از جوون های اینجا که با جیب خالی آلبوم موزیک و موزیک ویدئو میسازن خیلی وضع بهتری دارند!
ولی حیف که هوش و خلاقیت این ها رو ندارند!
اجاره کردن فرکانس ماهواره به تنهایی سالی چند صد هزار دلار هزینشه!
انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
sonixax (01-09-2011)
و یادتون نره آمریکا کشوریه که اگر آبونمان آتشنشانیتو ندی - آتشنشانها میاند وای میسند خونه زندگیت بسوزه و فقط بر بر نگاه میکنند و حواسشون هست آتش به خونه کناری ها که پولشونو دادند سرایت نکنه ، پس امکانات در آمریکا یعنی توانایی پرداخت هزینش وگرنه از یه چیز ساده مثل آتشنشانی هم خبری نیست .
http://www.wpsdlocal6.com/news/local...104052668.html
خوب من این رو میذارم به پای بی اطلاعی شما از بابت این داستان ، ایران تنها کشوریه که خود دولت روی واردات این وسایل سوبسید میذاره ، چون میدونه جامعه در این زمینه 30 سال تحریم بوده و تشنه ی این داستانهاست در نتیجه همه حجوم میارند به سمتش و توجه عمومی منحرف میشه .
برای مثال یک مترونوم از این نوع :
آهنگهایی که در ایران در اومده و در میاد از هر 200 تا یکیش ارزش هنری داره و قشنگه و باقی همه چرت و پرت هست - اصولن موسیقی که توش خلاقیت هنری وجود داشته باشه ماندگار میشه مثل آهنگهای ابی و داریوش و گوگوش و امید و سیاوش قمیشی و بنان و الهه و ... ولی آهنگهایی که در ایران تولید میشند همگی به صورت موجی هستند یعنی یک موجی میاد همه تهیه میکنند خودشون رو باهاش خفه میکنند و بعدش تمام .
در ایران 25 هزار تا 30 هزار تومان قیمتشه ولی در خارج از ایران اگر دستساز نباشه 135 دلار قیمت داره و اگر دستساز باشه بیش از 300 دلار :
http://www.activemusician.com/item--...ome+-+Mahogany
میکسر هم معمولا برای اجراهای زنده و یا در استودیو های خیلی بزرگ و اجراهایی متشکل از چندین ساز استفاده میشه و در ایران که تمام کار با یک کامپیوتر و Cubase و یک کیبورد انجام میشه ازش خبری نیست - هر چند که همون میکسر هم در ایران ارزون تره تا اینجا .
خود برنامه ی Cubase هم که تمام کار رو باهاش انجام میدند میری سی دی فروشی سر کوچتون با تمام مخلفات و افکت ها و پلاگین ها میخری 500 تومن در صورتی که اینجا خودش 600 یورو قیمتشه و پلاگین ها و افکت هاش رو هم باید جدا بخرید که ارزون هم نیستند .
http://www.steinberg.net/en/shop/buy.../cubase-5.html
اجاره ی استودیو هم اون زمانی که من ایران بودم ساعتی 5 هزار تومان بود و همان زمان در اینجا ساعتی 100 یورو ، تازه اکثرن توی خونه همه کارهاشون رو انجام میدند و استودیو هم نمیرند .
برای آموزش هم در ایران حد اکثر با 200 هزار تومان طرف آموزش میبینه و هزینه ی کلاسش جور میشه ولی در اینجا ساعتی 50 یورو باید پرداخت کنه .
پس تا اینجا به شما نشون دادم نه تنها در ایران گرون تر تمام نمیشه ، بلکه خیلی هم ارزون تر تمام میشود .
یک وقتهایی هم ملت جو گیر میشند یک مزخرفی مثل این : "بازم کلان پیچید تو کوچه همین الان !" رو میکنند موسیقی اعتراضی اجتماعی سیاسی اقتصادی هنری نظامی ، انقدر گوش میدن که آدم میخواد بالا بیاره .
اون زمان که این در اومده بود سوار هر ماشینی میشدی این رو گذاشته بود دیگه داشت حالم به هم میخورد .
از نظر شعری و ادبی که بیش از 99% شون هیچ ارزشی ندارند و فقط طرف نشسته قافیه سر هم کرده و حتا وزنش هم درست نیست چه برسه به مفهوم ، از نظر موسیقی هم که اکثرن یا دزدیه (بیشتر موسیقی اسپانیایی) و چون شما اصلش رو نشنیدی فکر میکنی خلاقیت دارند - یا یک دلنگ و دولونگ فاقد هارمونی هست که شنونده معمولا بیشتر از یک بار گوش نمیده - یا با ریتم 6 و 8 هست که به درد رقصیدن میخوره مادامی که آهنگ جدید تری نیومده و این موسیقی ها به شکل فاجعه باری عوام پسند هستند .
اون چند تا آهنگی هم که درست و حسابی در میاد وقتی میرید پشت صحنه رو میبینید - یک نفر که با ادبیات آشنایی داشته و یحتمل رشتش هم بوده شعرش رو گفته ، یک نفر که با موسقی به خوبی آشنایی داره و ذوق هنری هم داره آهنگش رو درست کرده و یک نفر که معمولا مهندسی صدا هم خونده ادیتش کرده و هیچ کدومشون هم بدبخت بیچاره نیستند و بعد از بیرون دادن چند تا آهنگ از اروپا و آمریکا و همین لس آنجلس سر در میارند - مثل کیوسک .
یک سری هم که اصلن از بیخ و بن هنری ندارند و فقط پول دارند برای همین 4 تا آهنگ میخونند و بعدش میزنن بیرون - مثل حسین تهی .
پس اون خلاقیت و جیب خالی که ازش حرف میزدید عملن دیده نمیشه و به خصوص برای کسی مثل من که به خاطر موقعیت شغلی که توی ایران داشت با خیلی از اینها (مثل : حسین استیری ، نیما مسیحا ، رضا یزدانی) از نزدیک رابطه داشته و قشنگ میدونه پشت پرده ی کارشون چیه این حرف شما قابل قبول نیست .
و اما در این مورد ، چند صد هزار دلار هزینه ماهیانه میدونید یعنی چی ؟
قیمت اجاره یک ترانسپوندر اختصاصی 50 مگاهرتزی با پهنای باند 100 مگابیت ماهیانه 100 تا 150 هزار دلاره ، یک ترانسپوندر یک فرکانس یگانه داره یعنی کسی که یک ترسنپوندر رو اجاره میکنه میتونه تا سقف پهنای باندش که معمولن 100 مگ هست هر چند تا کانال که میخواد روش بیاره بالا - مثل شبکه های جمهوری اسلامی روی هاتبرد که ترانسپوندر اختصاصی دارند و همشون روی یک فرکانس هستند .
ولی برای شبکه هایی که ترنسپوندر اختصاصی ندارند و از ترنسپوندر های Share استفاده میکنند و پهنای باندشون هم 3 تا 5 مگ هست این هزینه تقسیم میشه - یعنی هزینه اجاره ی پهنای باند 3 مگی روی یک ترنسپوندر Share میشه یک پنجاهم و یک پنجاهم 150 هزار دلار میشه 3 هزار دلار و پهنای باند 5 مگی که بیشتر کانال های ایرانی مثل جم یا من و تو و ... روشونه میشه 7500 دلار به صورت ماهیانه که از هزینه اجاره ی یک آپارتمان نسبتن خوب در آمریکا کمتره .
برای گرفتن لیست قیمت ها و ظرفیت ها و قیمت های هر ترنسپوندر و شعاع پوشش دهی و ... روی هاتبرد یا یوتلست میتونید از طریق این سایت و با کمک این چارت :
http://www.eutelsat.com/business/secure-capacity.html
باهاشون تماس بگیرید و قیت ها رو بگیرید .
در مورد تجهیزات هم اگر شبکه مثل PMC یا Farsi1 که همه چیزشون به صورت تمام اتومات انجام میشه تجهیزاتی که لازمه حدود 40 هزار دلار هزینش میشه که میتونید از ادیوس یا استریم لبز بخرید :
http://www.stream-labs.com/products/
یادمه توی نمایشگاه کامپیوتر توی تهران به روز ترین ویدئو سرور رو آورده بود میگفت 150 میلیون تومن قیمتشه . درست به بزرگی یک اتاق بود و تمام تجهیزات لازم رو توی خودش جا داده بود از میکسر صدا بگیرید تا سخت افزار های Real Time Rendering برای اعلام برنامه و تبلیغات و ...
و در مورد شبکه هایی مثل شبکه شبخیز که همه چیز دستی انجام میشه همین هزینه هم حذف میشه .
میمونه اینکه مدیا رو چه طوری برسونید به ماهواره که از طریق فرکانسی که اجاره کردید برای محدوده ای که توی قرارداد مشخص کردید Broadcast کنید .
برای این کار شما یک نرم افزار لازم دارید که خود یوتل ست به صورت رایگان بهتون میده - همچنین یک پورت با ظرفیتی بیشتر از پهنای باندی که اجاره کردید لازم دارید - مثلن اگر 5 مگ گرفتید یک پورت 10 مگی با یک IP استاتیک لازم دارید که هزینش در اروپا بیشتر از ماهی 100 دلار نیست که معمولن همون رو هم خود یوتل ست در اختیارتون قرار میده .
خیلی ساده بگم شما با حدود 100 هزار دلار سرمایه اولیه و هزینه ی ماهیانه 10 تا 15 هزار دلار میتونید یک شبکه با کیفیتی در حد من و تو یا فارسی 1 داشته باشید ، فقط میمونه تامین برنامه که فیلم ها و کارتون هایی که از تولیدشون بیش از 10 سال گذشته باشه حق Broadcast شون رایگانه و اونهایی هم که نیست با عضویت در نهاد های مربوطه میتونید فیلم های تجاری رو بسته به حق اشتراکی که میدید Broadcast کنید که معمولا بر حسب سال محاسبه میشه - مثلن میگن شما میتونی تا آخر 2008 هر فیلمی که توی آمریکا تولید شده رو توی شبکت پخش کنی .
من این اطلاعات رو به خاطر این دارم چون خودم خیلی دنبالش بودم و وقتی که با شرکت برادران وارنز تماس گرفتم که بدون چه طوری میشه اجازه ی Broadcast کردن محصولاتشون رو گرفت و حقش رو خرید اونها من رو راهنمایی کردند و گفتند با اینها :
http://www.swank.com/
تماس بگیر و اینها هم همون چیز هایی رو به من گفتند که من بالاتر بهتون گفتم ، این هم شماره تلفنشون :
1-800-876-5577
پس نه تنها بر خلاف تصور شما راه اندازی یک شبکه ی تلویزیونی کار خیلی خفنی نیست و سرمایه آنچنانی هم نمیخواد - بلکه خیلی راحت میشه یک شبکه راه انداخت .
حالا شما بخوای هزینه ی اجاره جا و استودیو و حقوق کارمندهارو هم اضافه کنی خوب طبیعتن هزینه بیشتر میشه .
ولی یه اوشگولی مثل داور که فقط خودشه و خودش و یه کامپیوتر نفتی و یک ویدئو سرور زغالی و پهنای باند 1 مگ (کیفیت در حد همون یوتیوب و حتا کمتر) ماهی 2000 تا هم هزینه نداره .
در اینکه همایون شارلاتانه و با دروغ گفتن که هزینم سنگینه از مردم پول میگیره هیچ شکی نیست ولی مگه بقیه این کار رو نمیکنند ؟ مگه همین مهران مدیری دروغ نگفت ؟
آیا مهران مدیری گفت که همش 3 میلیارد تومن خرج سریالش شده و تاحالا بیشتر از 10 میلیارد تومن در آمد برای برنامش وجود داشته و اگر برنامش از صدا و سیما پخش میشد بیشتر از 5 میلیارد نصیبش نمیشد ؟ که همون 5 میلیارد هم همش مال این آقا نبوده ؟ اون هم دروغ گفت - توی تجارت اگر راستشو بگی میکوبنت زمین نابودت میکنند .
از طرفی هم اون فحاشی ها رو میبینیم که صدای همه رو در آورده - از توهین به زنان بگیر تا همجنسگرایان و مادر اشخاص حقیقی و ...
برای یکی مثل من که میدونه شبکه های لوس آنجلسی با چه هزینه ای راه اندازی شدند و چه قدر سرمایه پشتشونه و برای اینکه ورشکست نشند دست به دامن فک و فامیلشون میشند که از هزینه ها کم کنند اون سطح کیفی برنامه ها خیلی هم قابل قبوله .
و هرگز هم فراموش نمیکنم همین همایون بود که وقتی رضا فاضلی رو هیچ شبکه ای بهش تریبون نمیداد و حتا پارس به خاطر فشار جمهوری اسلامی انداختش بیرون بهش تریبون داد ، یادم نمیره که همین همایون بود که با اون داستان ما هستیمش تا قبل از جنبش سبز یک نیمچه اتحادی بین مردم بوجود آورده بود و در عین حال یادم نمیره که همین آقای مدیری چه طور توی شب های برره اش تاریخ ایران و جنبش زنان و آرتش شاهنشاهی و ... رو مسخره کرده بود و مقدمات سوء استفاده جمهوری اسلامی رو برای تولید مزخرفاتی مثل اینها رو
http://s1.picofile.com/file/5530115055/1.avi.html
http://s1.picofile.com/file/5530125060/2.wmv.html
http://s1.picofile.com/file/5530135065/3.wmv.html
http://s1.picofile.com/file/5530145070/4.wmv.html
فراهم کرد .
یادم نمیره که توی باغ مظفرش چپ و راست تبلیغ میکرد که آی بنزین این طوری آی بنزین اون طوری ، برق این طوری برق اونطوری که شروع فاجعه ای به نام هدفمندسازی یارانه ها بود .
و خیلی چیز های دیگه جاش نیست اینجا بگم .
البته قطع سوبسید ها به خودی خود بد نیست به شرطی که زیر بنای اقتصادی کشور درست باشه .
من معمولن خاطرات خیلی خوب یادم میمونه و خیلی زود همه چیز رو فراموش نمیکنم .
ویرایش از سوی sonixax : 01-09-2011 در ساعت 10:01 PM
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
من برخلاف تمام دوستان مهران مدیری را هنرمند و یا خلاق نمی یابم! ما اصولا دو نوع طنز در سینما/تئاتر/تلویزیون داریم، یکی طنز موقعیت و دیگری طنز کلامی. هر ازگاهی اشخاصی پیدا می شوند که ترکیبی خلاقانه از هر دو را ارائه می دهند، مانند پیتر سلر، بازیگر و کمدین شهیر انگلیسی. این کار مستلزم دارا بودن استعدادی فوق العاده بالا در هماهنگی عناصر گوناگون این دو ژانر و پرداخت ِ موازی آنهاست، و هرکسی نمی تواند از عهده ی ِ آن بربیاید. از جمله کسانی که در این تلاش شکست خورده اند، یکی مهران مدیری ست. فرهنگ ِ ما ایرانیان بطور کلی فرهنگی شفاهی ست، و طنز ما نقطه ی ِ اوج این مشخصه محسوب می شود. در طنز فارسی هرگز طنز موقعیت معنا و وجود نداشته، ذهنیت ایرانی آن را خسته کننده، کسالت بار و فاقد شوک کافی برای خنداندن می داند. مهران مدیری در عرصه ی ِ طنز کلامی شخصی نسبتا قابل تحمل و فوق العاده معمولی بود، وقتی در عرصه ای فعالیت می کنی که صدها جک و لطیفه و شعر و نثر توسط اشخاصی نخبه در چند قرن پرداخته شده، جای ِ زیادی برای مانور باقی نمی ماند. او با درک ِ این نکته، برای ایجاد نوآوری از نقطه چین به بعد دائما تلاش کرد روش خود را از دیالوگ ِ صرف، به طنز موقعیت منتقل بکند. وانگهی نتوانست، نتیجه نوعی نمایش کمیک از جوکهای طولانی و خسته کننده برای دقایق بی شمار و سرسام آوری شد که اغلب بسیار بیش از پتانسیل خود پرداخته شده بودند(شبهای بربره واقعا نمودی تمام عیار از دست و پا زدنی دائمی در یک دایره ی ِ بسته بود). جهش از لوکیشینهای محدود و شخصیتهای ذاتا کمیک به «موقعیت ِ خنده آور» از آنجاکه شکست خورده، کاملا نادیده گرفته شد، در کارهای بعدی(مرد هزار چهره)بازگشتی دوباره به همان طنز کلامی را شاهد هستیم. سوالی که از طرفداران او باید پرسید اینست «نوآوری او در کجاست؟».
جوک جدید ساختن «نوآوری» محسوب نمی شود، و خنداندن مردم با لودگی و مسخرگی «هنر» نیست. اینکه شما صرفا او را خنده دار می شمارید، به این معنا نیست که او «هنرمند» یا «طنزپرداز» خوبی ست. او به هیچ یک از تعاریف هنر وفادار نمی ماند، و اگر هم او را در یکی قرار بدهیم باز نمره ی ِ قبولی نخواهد گرفت. در یک برداشت ما درکی از هنر داریم مبنی بر «هنر برای هنر»، نوعی مفهوم ِ منتهی برخود برای حداکثر سازی از درونمایه ی ِ نخستین هنر، یعنی انتقال حس. در این تعریف هرچه که احساسی انسانی را منتقل بکند هنر محسوب می شود، و آنچه اثری عمیق تر دارد هنر ِ اصیل به شمار می آید(در کمدی می توان برادارن مارکس را اینگونه بازشناخت). مدیری آشکارا عوام پسند و سطحی ست، پس در این گروه جای نمی گیرد. تعریف دیگر «هنر هدفمند» است، رهیافتی که باور دارد هنر برای اعتراض بوجود آمده و هدفی ثانوی در خود دارد(آگاهی، تعالی انسانها، رساندن مقصود، رسوا کردن یا دفاع از یک نگرش و غیره). اگر مدیری را در این تعریف جای بدهید(که به نظر من در اینهم جایی ندارد)، دیگر طرح گزاره ای مبنی بر «او یک بازیگر است و مواضع سیاسی او مهم نیستند» موضوعیت نخواهد داشت. مواضع او، آنچه بیان می کند و آنچه هدف می گیرد کل ِ چیزهایی هستند که به «هنر»ش معنا می دهند، و او موضعی ارتجاعی گرفته.
زنده باد زندگی!
doubt (01-08-2011),kourosh_bikhoda (01-09-2011),Russell (01-08-2011),sonixax (01-08-2011)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)