• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 35

    جُستار: درمان یا پذیرش خشونت؟!

    Threaded View

    1. #6
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      البته این هم سخن چندان درستی نیست،خشونت میتواند اخلاقی و نااخلاقی باشد ولی ربطی به اول و آخر بودن استفاده از آن ندارد.با اینکار بمانند اردک منفعل باید بنشینیم چاقوکشان هر وقت خواستند بیایند سر وقتمان.
      نه, نکته در اینه که نیکسرشتی آدمها زاب پیش‌انگاشتیکه,
      اگر رفتار نااخلاقی میبینیم باید بپرسیم از کجا آمده و چرا:


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی pary66 نمایش پست ها
      شاید...
      اما اگر زندگی رو یک فرصت بدونیم که تکرار پذیر نیست و البته ما هیچ محدودیتی در انجام امور نداریم و میتوانیم لذت ببریم بدون اینکه نگران مواخذه باشیم در نهایت ترسی در کارنخواهد بود چون پذیرفتیم زندگی مادی فقط همین جاست وقتی به انتها برسیم اتفاقا خوشنودیم چون گذشته پرباری داشتیم . کیفیت زندگی مهمه .
      پری جان شما فراموش کرده‌اید انگار، ولی همه ما یک چیزی به نام "وژدان" هم داریم! در کنار آن
      نمیشود که آدم همینجوری سر خودش را پایین انداخته و هر کاری میخواهد بکند. اگر من
      بخواهم هر کاری بکنم، اگر دیگری بخواهد هر کاری بکند که سنگ روی سنگ بند نمیشود!

      این برداشتی نادرست و خام هست که مردم از ترس پادافره (= مجازات) کار درست را انجام میدهند که بس
      چرته، به یاد دارم در یکی از شهرهای هلند برای آزمایش یک هفته همه‌ی نشانه‌های راهنمایی رانندگی را
      جمع کرده بودند و گذاشته بودند هر کس با دانش خودش از قانونها و بی نگرانی از پادافره در شهر رانندگی کند.

      بر پاد چنین پیشبینی‌های نابخردانه‌ای که اگر تابلوی راهنمایی رانندگی نباشد یا اگر ترس از جریمه
      نباشد مردم مانند نمیدانم جانور! رانندگی میکنند و یکدیگر را میکشند و زمین به خون کشیده میشود و
      این داستانهای سوزناک دیگر، در هفته نامبرده همه مردم در آسایش و آرامش همیشگی رانندگی کردند
      و هتا در آمد که بهتر از زمانیکه تابلوها بود رانندگی میکردند، زیرا شمار فراوان
      تابلوهای نامبرده بیشتر زمانها به جای کمک "حواس" راننده‌ها را پرت میکرده‌اند!

      از آزمایش این فرجامیابی را کردند:
      شمار تابلوهای راهنمایی رانندگی باید کاهش یابد.
      ولی یک برداشت دیگری هم میشد کرد:
      نباید بالای سر مردم حتما "زور" باشد تا کار درست را بکنند.
      همه آدها به خودی خود نیک‌سرشت* هستند و کار درست را انجام میدهند، نیازی به ترس از یک خدای
      (...)





      * در زبان پارسی واژه "آدم" همان "هومن" است که از هو+منش گرفته شده، مانند دُژ+منش (—> دُشمن)
      که چمی وارونه دُشمن داشته و به چَم کسی است که منش (شخصیت) نیک و والای دارد.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی onali نمایش پست ها
      این مسئله برایم مهم است لطفا اگر منبعی دارید که میتواندصحت این گفته ها را از نظر علمی بررسی کند،مطرح کنید.
      به عقیده ی من وجدان در اثر حضور در اجتماع و میل به یک رنگی با بقیه یا از سر اجبار صورت میگیرد. به نظرتان اگر دو انسان بالغ را که هرکدام راجداگانه در محیطی بسته بدون هیچ گونه اموزشی تربیت کرده ایم کنار یکدیگر قرار دهیم،میتوان حس ترحم نسبت به دیگری را(مثلا با مشاهده شکنجه دیگری)در انها مشاهده کرد؟وجدان عادتیست که در طی زمان با منافع سیاسی،اقتصادی،اجتماعی .غیره شکل گرفته اگر وجدان یک پارامتر ثابت و درونی بود باید نظیر همان ها راهم در هر انسان که به گفته ی شما تحت اموزه ای نادرست قرار نگرفته اندمشاهده کرد.یا شاید اقلن میتوانستیم انهارا در حیوانات که گونه ای هستند که به نسبت ازدانه تر رشد یافته اند بیابیم
      برای نشان دادن "نیک‌سرشتی" آدم نیاز به اثبات داریم!؟ (:

      نخست اینکه، بر پایه‌ی مهاد فیزیک تا نیازی نباشد کسی دستش را هم بلند نمیکند، چه برسد به اینکه برود برای دیگران دردسر کند و رفتارهای دگرستیزانه از خود نشان دهد!

      دو اینکه، اگر همچنان قانع نشدید، از دیدِ فرگشت رفتارهای نیک‌خواهانه و دگردوستانه برگزیدگی دارند، زیرا
      در جایگاه یک fact میدانیم که اگر آدمی در گذر این چند میلیون سالی که می‌فرگشته
      ژن‌های (=کُد نرم‌افزار) نیک‌خواهی و گونه‌دوستی بدست نمیاورده زادمان وی تاکنون از میان رفته بوده است.

      نیاگان ما نیاز به همدلی و همکاری تنگاتنگ با یکدیگر داشته‌اند تا بتوانند از پس دشواری‌های
      طبیعی و ستیزنده پرگیریک (environmental) بربیایند و همین‌ها به فرگشتِ اخلاقیات راستا داده است.

      پس در فَربود (=واقعیت)، آدمی نه تنها نمیتوانسته در برابر دیگران آدگرسان (بی تفاوت) باشد، که
      میبایستی فرا رفته و با آنها همخودپنداری داشته و میتوانسته با آنها سازشگرانه و هماکارانه بِـزیود.

      اگر هنوز هم شما را قانع نکرده بودید، بنگرید به نگره‌ی بازی‌ها ، در رایانش سود دوسویه شما میبینید که همکاری همیشه برآیند بالاتری دارد —> رویکرد همکاری و سازش کمابیش همیشه برتر از «خودخواهی افزون» یا «دگرخواهی افزون» است.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Nevermore (02-26-2013),Ouroboros (02-25-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. باید خوشحال شد یا ناراحت؟
      از سوی Anarchy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 33
      واپسین پیک: 09-30-2012, 10:09 AM
    2. کدام ملکه ایران تاثیر بیشتری بر شاه داشت؟
      از سوی sonic در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 02-07-2011, 06:53 PM
    3. شاه اسماعیل بدنبال اتحاد ایران بود یا قدرت؟
      از سوی Russell در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 01-09-2011, 03:27 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •