نوشته اصلی از سوی
mohamadreza58
همانطور که گفتید این کاستن مفهوم اندیشه است. ولی این مفهوم را نمی توان به بازسازی جهان عینی در ذهن محدود کرد. (برای این فرآیند شاید مفهوم ادراک بهتر باشد.) چرا که در بسیاری از مواقع موضوع فرآیند اندیشه صرفا مفهومی به طور کامل انتزاعی است که ما به ازایی عینی ندارد.
خب اگر بتوان یک پدیده را به پدیدهیِ دیگری کاست* که خودبهخود پنداره[1] میشود همان کاستهیِ ساده شده دیگر گرامی!
دربارهیِ اندیشه هم درست میگویید که ما میتوانیم نمونهوار به ڃیزهایی بیاندیشیم که نیستند (آهَنج[2] یا همان abstract و انتزاعی), ولی این نمیگوید که
اندیشیدن ببایست ڃیز بیشتری از همان مانندِش[3] (= simulation) است, تنها میگوید که اندیشه میتواند مانندیدهیِ ڃیزهایی باشد که در جهان هستی ببایست باشنده[4] یا هتا شایَند[5] (=possible) نیستند.
همین فرایند مانندِش را در بگوییم مَزداهیک[6] (mathematics) هم داریم که شما میتوانید بدلخواه هتا بخشِشِ شماره بر ٠ را هم تعریف کنید و در فَرهود[7] (حقیقت) در برخی زمینههایِ مزداهیک همینکار را هم میکنیم: Division by zero - WiKi
نکته در اینه که مانندش مغز یا هر دستگاه مانندِشِ دیگری تنها زمانی سودمند است که با فربود[8] (= reality) بـِهَمـخواند[9], اگرنه ڃیزی بیشتر از پندارِ پوڃی نبوده و کارکرد و سودمندیای نیز نخواهد داشت.
کاهش:
Reduction (philosophy - WiKi)
In philosophy, reduction is the process by which one object, property, concept, theory, etc., is shown to be explicable in terms of another, lower level, entity. In particular, a concern of philosophy is as to the scope of physical theory, and whether, for example, all events are ultimately physical events, a discussion closely related to the topic of causal closure.
----
1. ^ Pendâre|| پنداره: مفهوم ϢEn Concept
2. ^ Âhanj|| آهنج: انتزاعی; برکشیده ϢEn Abstract
3. ^ Mânandeš (mânand+eš)|| مانندش: شبیهسازی شده ϢEn Simulation
4. ^ Bâšande|| باشنده: موجود Being
5. ^ Šâyand|| شایند: ممکن ϢEn Possible
6. ^ Mazdâhik|| مزداهیک: ریاضیات Mathematics
7. ^ Farhud|| فرهود: فرهوده; هوده=حق; حقیقت ϢEn Truth
8. ^ Farbud|| فربود: فرابود; آنچه فرای ما هست; واقعیت Reality
9. ^ Hamxvânidan (ham+xvânidan)|| همخوانیدن: همخوانی داشتن; مطابقت کردن To match