Ouroboros (02-11-2014),sonixax (02-11-2014),undead_knight (02-11-2014)
ببینید «توهینآمیز» بودن چیزی معیار سنجش درستی یا نادرستی آن نیست، حقیقت میتواند واقعا توهینآمیز باشد.
اتفاقا یکی داشتم، نرمافزار صدا هم داشت اما جنس بنجل چینی زود خراب شد و به جای «نکن»های عشوهآلود، وسط کار شروع به سردادن جیغهای فمینیستی میکرد که «مردسالاری را ببین» و «مزیت مردی، کمک!»...نگرتان درباره مولاژهای سکسی/زنانه ای که چینی ها ساخته اند برای مردان چیست؟ احساس میشود اگر نرم افزاری برای حرف زدن هم رویشان نصب شود که هرچند وقت یکبار با عشوه بگویند "نکـــــــــن" برای شما زنهای ایده آلی باشند![]()
مجبور شدم بگذارمش سر آشغال.
بهای «عشق» سنگین است. اما من همهی جوانب احتیاط را رعایت میکنم و هر شش ماه یکبار تست کامل استیدی میدهم.نمیترسید از ابتلا به بیماریهای مقاربتی؟ HPV، سفلیس، سوزاک، هپاتیت و ایدز...
به هیچ عنوان، کمترین میزانی از درد مرا عصبی و منزجر و دیوانه میکند. من گاهی برای یک سردرد ساده میروم بیمارستان: تحملم در برابر درد بسیار اندک است.حالا برای اینکه نگند این چرا همه ش سوالات جنسی میپرسه: تحملتان در مقابل شکنجه بالاست؟ در مقابل چه چیزی حاضرید جانتان را فدا کنید یا هزینه بالایی بدهید؟
پیشتر هم به پرسش دوم پاسخ دادهام، نه به خاطر هیچ چیز حاضر به فدا کردن جانم نیستم.
زنده باد زندگی!
Russell (02-10-2014),sonixax (02-10-2014),undead_knight (02-10-2014),viviyan (02-10-2014)
هیچکدام را. گاهی نگاهی به سریالهای روز تلویزیونی یا خلاصهی داستان آنها میاندازم چراکه دوستی جایی به آن اشارهای کرده و من مثل آدم فضاییها به او نگاه کردهام. در میان نشریات غیرایرانی ولی خیلیها را میخوانم :
Le monde diplomatique
Scientific American
New Left Review
Men's Fitness
Flex
....
نه.
بله شیفتهی بارانم. زمستان را دوست دارم و خیابانهای شمیران یک زمانی در زمستان خیلی زیبا میشدند..
الان که همهاش شده برج و بانک!
قابل تحمل است، ولی راک باید دربارهی عیش و طرب و زن و می و مواد باشد، نه اشعار نخنمای حافظ و سعدی.
راستش نه. بسیار خب.
یکی از ایدهها که من بیشتر میپسندم مفید بودن توانایی تشخیص صداهای گوناگون ِ مجزا از هم برای بازشناسی اصوات محیط پیرامون است، که آموختن توانایی شناخت ریتمهای مختلف از هم را ابزار فرگشتیک مفیدی میکند، برای مثال فرض بکنید که شما غرش یک شیر درنده را با احساس ترس بازشناسی میکنید، این فایدهی تکاملی مشخص دارد، هر وقت غرش شیر را شنیدید پا به فرار میگذارید. این غرش اما دارای ویژگیهای صداشناختی مشخصیست: ارتفاع کم و ... حال تصور بکنید که صدای مثلا مادرتان را به عنوان صدایی آرامشبخش آموختهاید، که آنهم مشخصات خاص خودش را دارد(مثلا ارتفاع بالا)، موسیقی روشیست برای برانگیختن این عواطف از طریق تقلید آن صداها. شما هرگاه «غرش» ده ها ویلن را میشنوید که اپرایی هیجانانگیز مینوازند، یا نوای گیتار الکتریکی متالبازی را میشنوید که در شما ایجاد دلهره و ... میکند در واقع دارید همین رانه ها را فریب میدهید.
زنده باد زندگی!
Persepolis (02-10-2014),Russell (02-10-2014),sonixax (02-10-2014)
ارزش چندانی برایشان قائل نیستم. رسالت روشنفکری در مرحلهی اول باید نقد عمیقترین دگمهای جامعه باشد نه حمله به بخشی از آنها برای تثبیت برخی دیگر. بر این مبنی کسی در حد کسروی شاید خیلی روشنفکرتر از آلاحمد بوده. بعد هم باید دید اندیشههای اینها چه راهگشای از ملت ایران کرد و مسیری را که با افکارشان روشن کردند به کجا رسید، که باز همین بیراهه است. بعضی از آنها رذل و دروغگو هستند مثل شریعتی، برخی دیگر درون تهی و حتی کمیک مثل فردید.
ما اندیشهی بکری تولید نکردهایم اما در مسیر درستی برای این کار قرار گرفتهایم، که همانا آموختن اصولیتر و گستردهتر اندیشههای موجود است. بابک احمدی در این ماجرا نقش خوبی داشته. داریوش آشوری سنت حسنهی مطالعهی مستقیم ترجمههای حرفهای از آثار فلسفی را در ایران بنا نهاد...
نویسندهی خوبی بود ولی دربارهی موضوعاتی صحبت کرد که نمیباید و خودش هم احتمالا در پایان عمر پشیمان شده بود. در فرانسه هم مثل ایران(در واقع شاید این سنت نکوهیده از فرانسه به ایران آمده باشد)از آدم خوشنام و معتبر توقع دارند دربارهی هر چیز یک نظر بدیع و کارشناسی و دقیقی ارائه بدهد. اینست که سارتر یک روز به هوسرل آویزان میشد و آن حرفهای مضحک را دربارهی «بودن و هستن» میزد، یک روز از باند «بادرماینهف» حمایت میکرد و ... چیزی شبیه به شاملو در ایران، ضرب در ده!
به گمان من نظرات نیچه دربارهی قدرت مایهی شرمندگیست، ولی ما میبینیم که در ایران همین بخش از نظریات او از همه محبوبتر است. آنچه دربارهی آگاهی و شناخت نوشته اما هنوز معتبر و جالب به نظر میرسد. در ایران محبوبیت او احتمالا به اشارهای که به «زرتشت» داشته و زنده شدن دوبارهی تمایلات ناسیونالیستی در جوانان ایرانی مرتبط باشد، اگرنه مقرمط بافیهای یک فیلسوف قرن نوزدهمی چرا باید صدها هزار مجلد فروش بکند انگار کتاب خاطرات زن شاه است؟ خواندن آثار او هم باید شعرگونه باشد یعنی در پی معنای پنهان و ضمنی و استعاری و ... باشید.
بله قطعا جنبههای جالبی دارد، اما این «آلفابازیها» در دنیای اندیشه و سخن که خوشبختانه مردانه هستند جایی ندارد و نمیباید هم داشته باشد. کسی مثل هیچنز نه اندیشهی بکری داشت، نه سخن جدیدی آورد و نه به آنچه میگفت اعتقاد چندانی داشت. با اینهمه چنان نخوتی در رفتارش نشان میداد که گویی یک فیلسوف تمام عیار است چون به مادر ترزا حمله کرده و برضد دگماتیسم کلیسا نوشته. باز برمیگردد به همان رسالت روشنفکری و حمله به قویترین حلقهی زنجیر اسارت. بپذیرید یا نه اکنون در «جامعه» ، چه در ایران و چه در غرب مذهب بیآبرو و کماثر و ناتوان است. مهمترین و قدرتمندترین پنجهها به گلوی مردم از جای دیگری هستند. کسانی که شما اجازهی نقدشان را ندارید کسان دیگری هستند. آنهایی که تضاد منافعشان با دین به گسترش و همه گیری دینگریزی انجامیده جای بجز کلیسا و مسجد نشستهاند و ... ولتر به گمانم میگفت برای آنکه بدانید چه کسی بر شما حکومت میکند بگردید ببینید چه کسی را اجازه ندارید نقد بکنید. هیچنز به اسب مرده لگد میزد و طوری رفتار میکرد که انگار به هماوردی پرابهت و قدرت غلبه کرده. در ایران امروز هم اینرا میبینیم.
پاسخ مفصل شما.
همینکه شما اهمییت میدهید زن به چه کسی داده یا چه کسی او را کرده و ... یعنی زیادتر از اندازه سرمایهگذاری عاطفی کردهاید، یعنی او برایتان زیادی مهم است. اما آنچه برای من بسیار جالب است درک و برخورد مردان بتای هنوز در بند ماتریکس با تفاوت میان کنش و باور است، چنانکه گویی از وجود آن اطلاعی ندارند. برای مثال هنگامی که ما میگوییم «مهرورزی خود را مشروط و اقساطی و کلکسیونی بکنید» مرد بتا میشنود که «زن را دوست نداشته باشید»! حال آنچه ما میگوییم اینست که «نمایش» مهر و علاقهی خود را کنترل بکنید و چنان نباشد که تا فیها خالدون دل و رودهی عواطف شما وسط خیابان ولو باشد، هر قدر میخواهید زن را دوست بدارید به ما چه!
اینهم موقعیت مشابهیست، بیشتر تئوریسینهای منتقد «اهمییت دادن» حرفشان اینست که هرگونه مهم شمردن سرنوشت جنسی زن برآمده از رویاپردازی پیرامون تقدس مهبل و کسپرستی و پایبندی به تصویر «الههی مقدس» از زن است که مرد بتا در ذهن خود برپا ساخته و میپرستد. اینها در نظر نمیگیرند که اهمییت دادن دو بعد درونی و بیرونی دارد، و شما میتوانید اهمیتی ندهید اما «وانمود بکنید» که اهمیت میدهید، یعنی همزمان در ذهن خود بدانید و این دانسته را درونی کرده باشید که «تمام زنان پتانسیل لاشی شدن دارند»، اما در زندگی روزمره طوری رفتار بکنید که انگار از او توقع وفاداری دارید.
در کل به نظر من تقسیم کردن زن با مرد(ان) دیگر حد نهایت متصور ِ امگابودگی و بازندگی مرد است، و اگر کسی از آن لذت میبرد و «فتیش» دارد بهتر است هرچه زودتر چند متر طناب مرغوب تهیه کرده خود را از ارتفاع متناسب حلقآویز بکند.
زنده باد زندگی!
kourosh_bikhoda (02-09-2014),Nevermore (02-09-2014),Persepolis (02-09-2014),Russell (02-10-2014),sonixax (02-09-2014)
این سوال رو از روی اکراه میپرسم،چون میخواستم سرش باهات بحث بکنم ولی نمیکنم:))
هنوز هم به همه چیزهایی که اینجا گفتی باور داری؟!
من فکر میکنم اخیرا یک چرخش ایدولوژیک داشتی، چون مثلا من فکر میکنم دیگه نتنها تقسیم بندی زن محور(یا درست تر بگم،سکس محور) "بازی" رو رد نمیکنی که حتی بهش شدیدا هم باور پیدا کردی.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Alice(02-09-2014)
نه هیچ چرخش ایدئولوژیکی رخ نداده چرخش در زندگی شخصی من بوده، آن زمان که لاف «رفتن به راه خود» و «نه گفتن به زنمحوری» را میزدم در رابطهای خوشبخت و عاشقانه با احتمالا یکی از زیباترین زنانی که در زندگی مخ زدهام غوطه ور و نابینا بودم. وقتی خداحافظی کردم و آمدم ایران، همان ماه اول دوم مشخص شد که اگر قدری در «ارزشها» کوتاهی نکنم به دردسر خواهم افتاد.
زنده باد زندگی!
Anarchy (02-10-2014),Fiona (02-11-2014),Persepolis (02-10-2014),sonixax (02-10-2014),undead_knight (02-10-2014)
امیر گرامی من بیش از هر چیز موفقیت شما در اینکه مخاطبانتان را جذب میکنید قلم و نثر فوق العاده تان میدانم.
فکر میکنید این نثر شما بر آمده از چیست؟دایره لغات قویتان یا قدرت ذهن یک نویسنده که توانسته تمامی افکار خود را
معطوف به مطلب کند و آن را به شیوه ای توانمند به مخاطبش برساند؟
شراب اولی تر ...
1-خاطره انگیز ترین بازی ای که کردی کدام است؟
2-از میان بازی های استراتژیک کدام را از همه بیش تر دوست می داری؟
3- 5 بازی برتر همه ی دوران ها؟
4-ساکر هم بازی می کنی؟تا به حال شرطی هم فوتبال بازی کرده ای؟
5- رابطه ات با قمار چه طور است؟
6-بهترین کاراکتر بازی های کامپیوتری؟
GTA III
من از آغاز طرفدار این بازی بودم و اگر خاطرتان باشد یک و دوی آن بازیهای دو بعدی با گرافیک ضعیف و ... بودند. زمانی که نسخهی سوم بیرون آمد من انتظار چیز مشابهی داشتم، که به نحوی مثبت سورپرایز شدم.
اینهم پرسیدن دارد؟ مشخص است که AOE 2 ..
1. Dark Souls
2. Shadow of the Colossus
3. Diablo II
4. Bioshock
5. Pac-Man
منظورتان فوتبال واقعیست؟ کاردیو عضلهسوزی میکند و من برای نگه داشتن زحمات باشگاه تا مستراح هم که میخواهم برود با صندلی چرخدار میروم..4-ساکر هم بازی می کنی؟تا به حال شرطی هم فوتبال بازی کرده ای؟
فیفا ولی مفصل میزنم، یک زمانی هم شرطی بازی میکردم و میبردم.
پوکر بازی میکنم، شرطهای کلان ولی فقط با بردهایم بازی میکنم و تا به حال یک ریال هم نباختهام.5- رابطه ات با قمار چه طور است؟
قمار زیاد خوب نیست من از آن فقط برای آشنایی با آدمهای ثروتمند گردنکلفت و «دوستی» با ایشان بهره میبرم.
آدم هرگز نمیتواند دوست و آشنای عیاش ِ مایهدار ِ بیبته دبنگ کم داشته باشد.
Dante, DMC 36-بهترین کاراکتر بازی های کامپیوتری؟
زنده باد زندگی!
تق تق تق یا الله
من هم چندتا سوال تخصصی از جناب Ouroboros دارم
به نظر شما تعهد مرد متاهل و زن متاهل به ازدواج باید چگونه باشد ؟
آیا این درسته که فقط زن متاهل پایبند تعهد ازدواج باشد و مرد هر کاری که خواست بکند و با هر کسی بخوابد و به خودش هم افتخار بکند ؟!
به نظر شما هر زن و دختری قابل جذب شدن از طرف مرد هست ؟
نظر شما در مورد سکس با زنان و اقوام نزدیک مثل عمه خاله زندایی زنعمو و ... چیست ؟
به نظر شما چه اتفاقی می افتد که زن شوهردار تن به سکس با غیر شوهر می دهد ؟
به نظر شما زن های متاهل سکسی تر هستند یا دختران مجرد ؟
به نظر شما جذب دختران مجرد ساده تر هست یا زنان شوهردار ؟
عذر می خوام قصد جسارت نیست اما این جمله صادق هدایت را چطور تفسیر می کنید:
"فاحشه کسی است که در زندگیش از همخوابگی با بزغاله هم نگذشته است!اما قصد دارد با دختر باکره ازدواج کند!"
نظر شما درباره آزادی جنسی بدون قید و شرط چیست ؟
نظر شما در مورد جیمز باند چیست ؟
شما اگر قرار بود فقط یک مکتب برای زندگی کردن انتخاب کنید آن مکتب کدام بود ؟
از نظر احساسی خودتون را چطور می بینید ؟
آیا شما از نوشته های جلال آل احمد خوشتون میاد؟ به چه دلیل.
به نظر شما بهترین کتاب(ها) داریوش آشوری کدام است ؟
سپاس.
ویرایش از سوی Persepolis : 02-10-2014 در ساعت 10:59 AM
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)