حالت من از گفتگو کسالت و سر رفتن حوصله است.با آب خنک بر آن تاثیری حاصل نمیشود.
در آن تمام سخن که میگویی درست است من گفتم که اینگونه نیست.
یعنی یک خصیصه حتما نباید وراثتی باشد تا تغییر پذیر باشد.مثال هم زدم که موجی های جنگی ژنتیکی اینجور نشده اند که در میدان جنگ اینطور شده اند ولی نمیشود درمانشان کرد.
دوما تعیین تغییر پذیری یا ناپذیری را روانشناسان میدهند.هندسه که نیست علم تجربیست.در مورد همجنسگرایی هم سعی کردند نشد.امروزه که اساسا آنرا از لیست بیماری خارج کرده اند.یعنی از دید روانپزشکان (که بزرگترین و معتبرترین آن مثلا انجمن روانپزشکان آمریکاست) همجنسگرایی بیماری نیست.
در گذشته که بزور مذهبیون میخواستند آنها را بقول خودشان درمان کنند هم تمام تلاش خود را کردند نشد.امروزه هم که حای نمیدانند علت تعیین کننده نوع گرایش جنسی چیست که بخواهند تغییرش بدهند یا ندهند.
گرایش را بمعنی سلیقه یا دوست داشتن یا خصیصه همه را به یک معنی من بکار میبرم.
مثال هم زدم هم میتواند این گرایش (سلیقه) قابل تغییر باشد یا نباشد.مانند علاقه مادری و نوع موسیقی مورد علاقه من یا دوست داشتن سیب و پرتقال.
با نام گذاشتن که چیزها ماهیتشان عوض نمیشود که.قابل تغییر بودن گرایش یا سلیقه به سیب و پرتقال را داده های روانشناسی و آزمایش و داده تجربی نشان میدهد.
حالا هر چه میخواهد به اینها بگو ولی دست آخر برای تغییر پذیر یا ناپذیر و بیماری یا بیماری نبودن باید از علم و داده تجربی مدرک آورد.
من گفتم که اصراری ندارم.
اما تا دلایل بد دانستن و غیر اخلاقی دانستن همجنسگراییت را تشریح نکنی که من نمیتوانم ایراد آنرا بگویم که.مثل کسی میماند که خوردن سیب را غیر اخلاقی میداند بعد از من بخواهد ثابت کنم برایش که خوردن سیب اخلاقیست.
این را هم بهش میگویند اخلاق و بحث اخلاقی.دوست نداری هم من از اسپاگتیم است که وقتم را سر توضیح بدیهیات هدر ندهم و تا اینجا هم لطف کرده ام ادامه داده ام بحث را و این لطف هم نزدیک است که ته بکشد.