
نوشته اصلی از سوی
Russell
آقا جان یک چیزی داریم بنام دل خواستن = رانه =Drive
که میشود همان رانه
یک چیزی هم داریم که خود آگاه انسان تصمیم میگیرد.مثلا کسی که هم گشته اش است هم تشنه اش تصمیم میگیرد که اول آب بخورد.ولی گشنگی (رانه) سر جایش است.
وقتی آدم گشنه است ولی نمیتواند غذا بخورد.تصمیم گرفته یا از روی اجبار که غذا نخورد ولی همچنان میل یا گرایش به خوردن دارد (مانع کار از میان برود میرود غذا میخورد).
خوب این از این.
آیا من خلافش را گفته بودم؟!
یک چیزی که گمانم در نمونه راننده خواب آلود برایتان گنگ ماند و تصمیم آگاهانه و دلخواستن را پیش کشیدید این است:
در مورد رانده خواب آلود ، راننده هم دلش میخواست بخوابه و هم دلش میخواست که بیدار بمونه و رانندگی کنه
سپس با تجزیه و تحلیل توی مغزش و فهمیدن اینکه با بیدار موندن زنده میمونه (ینی خوب) و با خوابیدن میمیره (ینی بد!)
پس تصمیم میگیره که کار خوب رو انجام بده ینی میخواد بیدار بمونه ==> تصمیم آگاهانه
نکته اینجاست که بد و خوب با دل خواستن ربطی ندارد. ولی اگر بدانیم کاری یا چیزیی خوب است دلمان میخواهد آن را انجام دهیم!
مگر اینکه بیمار باشیم و بخواهیم به خودمان آسیب بزنیم
راننده ای هم که خواب دارد بر او چیره میشود دلش میخواهد بیدار بماند. چون میداند بیدار ماندن خوب است و خوابیدن بد!

نوشته اصلی از سوی
Russell
حالا در مورد همجنسگرا هم همین است.کتک فرد را ممکن است مجبور میکند/ از روی ترس تصمیم بگیرد با همجنس خود نخوابد.ولی او همچنان گرایش/رانه/درایو دارد برود با همجنسش بخوابد.
مانند مثال شامپانزه و زم که زدم.با کتک میشود کسی را مجبور کرد/(از ترس کتک تصمیم بگیرد) بجای زن با شامپانزه سکس کند.ولی او همچنان دلش میخواهد/گرایش دارد با زن سکس کند.
1. از گفتگو با آندد نایت نتیجه گرفتیم که سلیقه یا همین دل خواستن قابل تغییر هست.
2.بله گیریم که همجنسگرا را زدیم و او هنوز دلش میخواست همجنسگرا بماند.این دوحالت داره:الف: کتک زدن رو تکرار میکنیم، تا فرایند طی بشه و سلیقه تغییر کنه و دیگه دلش نخواد.
ب: اگر به هیچ صراطی مستقیم نشد و همچنان مقاومت میکرد و سلقش تغییر نمیکرد میرسیم به سخن من و شما که:
بد و خوب با دل خواستن ربطی ندارد.
ینی اگر این آدم دلش میخواد با همجنسش بخوابه، این دل خواستن دلیل بر درستی کارش نمیشه
باید ببینیم سودی که از این کار بدست میاره بیشتره یا ضررش؟ تا بگیم درسته یا نادرست. اگر به او ثابت کردیم که کارش نادرست است و او باز کارش را تکرار کرد نتیجه میگیریم که او بیمار است.

نوشته اصلی از سوی
Russell
اخلاقی بودن یا نبودن همجنسگرایی و کتک و زور هم بحث دیگریست.مثلا نوع اخلاقیش هم هست.مثلا یک قاتل زنجیره ای را اگر در زنجیر کنیم دیگر نمیتواند آدم بکشد.هر قدر هم که کتکش بزنیم او همچنان گرایش به کشتن دارد.از دست ما خلاص شود میرود دوباره آدم میکشد.
این میشود 2ب که باید نتیجه گرفت این قاتل بیمار است و باید جایی او را نگه دارند.