• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 29

    جُستار: اختیار و قطعیت گرایی

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      لینک بالا که بدرد نمی‌خورد ! :)
      (= ویکی‌پدیا)

      پس اینجا کمی سخنم را بازتر میکنم ؛ «آزمایش بل» و «عدم قطعیت هایزنبرگ» پایور میکند که
      ما نمیتوانیم رویای لاپلاس را در سر بپرورانیم ! چراکه برای پیش‌بینی ِ دقیق ِ وضعیت نخستین
      همیشه مرز و کرانه‌ای طبیعی برایمان وجود دارد ؛ این مرز بهای‌ست که ما برای پیش‌بینی باید
      بپردازیم ! ( = یا بودگاه یا تکانه؟)
      بدین‌سان شوند (علت) "عدم قطعیت" چیزی نیست جز ناآگاهی به وضعیت نخست ؛ پس یا بودگاه
      (مکان) یا تُندا (سرعت) را باید برگزینیم ؛ با ناشاینده بودن دانش به وضعیت نخستین ، «نگره‌ی
      دترمینیستی» خودبخود در عمل پوچ میشود !
      نه دیگر کل نکته در این است که بر پاد متغییر پنهان (یعنی همین ناقص بودن دانش ما) است.این نظریه میگوید مشکل این نیست چیزهایی هست که ما نمیتوانیم بدانیم و ندانستن آنها باعث عدم قطعیت برای ما میشود.مساله اینست که قطعیت گرایی احتمالا غلط است.
      لینک هم که چیزی نمیگوید و فقط برای مشخص شدن اینست که از چه سخن میگوییم، وگرنه گمان نمیکنم درباره نظریه مهمی مانند بل حرف و حدیثی باشد.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      برای همین هم گفتم فرآیندی مانند «اختیار» برای ما پیش‌بینی ناپذیر است ، چون به
      وضعیت نخستین دانش نداریم ؛ اگر داشتیم که همه‌چیز مانند آن پیکره (در مثال بالا)
      برای ما روشن بود !
      بر این‌پایه ما در «جهانی کوکی» زندگی میکنم که فاقد هرگونه «اختیار راستین» می‌باشیم ؛
      ولی چون فرآیند اختیار را نمیتوانیم پیش‌بینی کنیم (چون دانش ما بسنده نیست) ، "گمان"
      میکنیم اختیار داریم !
      مساله این است که من با تعریف پیش بینی ناپذیری برای اختیار مشکل اساسی دارم.اساسا اینجور تعریف میشود ناسازگار دانستن اختیار و قطعیت.چرا باید اختیار را اینطور تعریف کنیم؟

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (02-17-2013)

    3. #2
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      نه دیگر کل نکته در این است که بر پاد متغییر پنهان (یعنی همین ناقص بودن دانش ما) است.این نظریه میگوید مشکل این نیست چیزهایی هست که ما نمیتوانیم بدانیم و ندانستن آنها باعث عدم قطعیت برای ما میشود.مساله اینست که قطعیت گرایی احتمالا غلط است.
      لینک هم که چیزی نمیگوید و فقط برای مشخص شدن اینست که از چه سخن میگوییم، وگرنه گمان نمیکنم درباره نظریه مهمی مانند بل حرف و حدیثی باشد.
      نه و نه ؛ من نگفتم که یک متغیر نهان و غیبی (!) آنجاست که بدان دانش
      نداریم !
      بگذارید برگردیم به اینجا که چگونه از یک ریزه‌ی کوانتومی باید آگاه شویم ؟
      آیا آگاهی از سامه‌های یک ریزه ، بسادگی انجام میشود یا نیازمند فرآیندی
      برای «آگاهی» است ؟
      برای آگاه شدن ، ما نیازمند فرآیندی برای آگاهی هستیم ، برای نمونه
      یک الکترون در سیم بسویی میرد که مقاومت کمتری دارد ؛ ولی در
      فربود ریزگانی الکترون را در این فرآیند "آگاه" میکنند ! برای آگاه شدن
      از یک ریزه باید ریزگان آگاهی‌رسان را دادوستد کنیم ؛ برای نمونه اگر
      از فوتون‌های پرانرژی‌ برای آگاه شدن از یک ریزه بهره بگیریم ، انرژی ِ
      فزوده‌ی فوتون‌ها تُندای ریزه‌ را دگرانده ولی در بودگاه آن کمتر دست
      میبرند ؛ چون گستره‌ی خیزه‌ای (طول موج) کمتری دارد !
      پس فرایند "آگاهی" خود وضعیت نخست ریزه را میدگراند ؛ از این رو در
      جهان کوانتومی "عدم قطعیت" رول مهادین را بازی میکند !

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      مساله این است که من با تعریف پیش بینی ناپذیری برای اختیار مشکل اساسی دارم.اساسا اینجور تعریف میشود ناسازگار دانستن اختیار و قطعیت.چرا باید اختیار را اینطور تعریف کنیم؟
      اگر رفتار شما دترمینیستی باشد ( که هست) دیگر آینده‌ی شما در پنج سال
      پسین روشن است = یعنی جبر مادی !
      بدید من ؛ زندگی و پیدایش حیات روی زمین و رویهمرفته همه‌ی رویدادهای جهان
      از مهبانگ تا همجوشی هسته‌ای و زایش ستارگان گرفته تا تایپیدن این پیک بنده
      برای شما ؛ همگی به فرزامی مانند «بازی زندگی» جان کانوی ریزنگاشته ولی
      دترمینیستی و گام بگام است !

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (02-17-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      نه و نه ؛ من نگفتم که یک متغیر نهان و غیبی (!) آنجاست که بدان دانش
      نداریم !
      بگذارید برگردیم به اینجا که چگونه از یک ریزه‌ی کوانتومی باید آگاه شویم ؟
      آیا آگاهی از سامه‌های یک ریزه ، بسادگی انجام میشود یا نیازمند فرآیندی
      برای «آگاهی» است ؟
      برای آگاه شدن ، ما نیازمند فرآیندی برای آگاهی هستیم ، برای نمونه
      یک الکترون در سیم بسویی میرد که مقاومت کمتری دارد ؛ ولی در
      فربود ریزگانی الکترون را در این فرآیند "آگاه" میکنند ! برای آگاه شدن
      از یک ریزه باید ریزگان آگاهی‌رسان را دادوستد کنیم ؛ برای نمونه اگر
      از فوتون‌های پرانرژی‌ برای آگاه شدن از یک ریزه بهره بگیریم ، انرژی ِ
      فزوده‌ی فوتون‌ها تُندای ریزه‌ را دگرانده ولی در بودگاه آن کمتر دست
      میبرند ؛ چون گستره‌ی خیزه‌ای (طول موج) کمتری دارد !
      پس فرایند "آگاهی" خود وضعیت نخست ریزه را میدگراند ؛ از این رو در
      جهان کوانتومی "عدم قطعیت" رول مهادین را بازی میکند !
      چرا دیگر متغییر نهان=متغییر یا داده ای که وجود دارد ولی ما از آن ناآگاه هستیم.
      برای دیدن ابعاد فاجعه از هم فرآیند آگاهی مثال میزنیم.میدانیم که سرعت انتقال داده در جهان سرعت نور است
      از نتایج آزمایش بل اینست که یا قطعیتگرایی نادرست است یا داده ها از یک الکترون در هم تنیده به الکترون دیگر در هم تنیده فرستاده میشوند، بدون بردن هیچ زمانی.فرقی ندارد این الکترونها یکیش این سر کهکشان باشد یکیش سر دیگر کهکشان.
      این آزمایش بل دانشی به انسان داد که تا پیش از آن انسان فکر میکردیم در حوزه فلسفه است.این ثابت نمیکند قطعا قطعیتگرایی نادرست است ولی ثابت میکند نگاه کلاسیک و ساعتگونه به جهان کوانتوم نادرست است.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      اگر رفتار شما دترمینیستی باشد ( که هست) دیگر آینده‌ی شما در پنج سال
      پسین روشن است = یعنی جبر مادی !
      بدید من ؛ زندگی و پیدایش حیات روی زمین و رویهمرفته همه‌ی رویدادهای جهان
      از مهبانگ تا همجوشی هسته‌ای و زایش ستارگان گرفته تا تایپیدن این پیک بنده
      برای شما ؛ همگی به فرزامی مانند «بازی زندگی» جان کانوی ریزنگاشته ولی
      دترمینیستی و گام بگام است !
      جهان اگر دترمینیستی باشد معنیش فقط اینست که دترمینیستیست.
      اختیار را هم اگر خودمان نبود دترمینیسم تعریف کنیم مشخص است که با آن ناممکن میشود.
      ولی اگر از دترمینیسم قرار است استدلالی بشود مثلا به جبر باید خود جبر تعریف شود و یک نتیجه گیری منطقی بینشان انجام شود.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (02-17-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. حق, امتیاز, مزیت
      از سوی Ouroboros در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 07-09-2013, 07:13 PM
    2. نقد زرتشت و زرتشتیان
      از سوی 2567 در تالار دین
      پاسخ: 49
      واپسین پیک: 03-20-2013, 10:13 AM
    3. ماتیکان دساتیر
      از سوی Mehrbod در تالار ادبسار
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 12-20-2012, 11:15 PM
    4. مسئله نیوکم؛ چالشی برای قطعیت گرایی (Determinism)؟
      از سوی asmani در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 17
      واپسین پیک: 11-29-2012, 11:47 AM
    5. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-17-2010, 11:34 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •