• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 86

    جُستار: فایده‌گرایی (Utilitarianism)

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      باورش خیلی سخت است که چنین چیزی قابل محاسبه باشد.مخصوصا در همان حوزه ی کلان که گفتم.اما راسل گرامی اگر موضوع صرفا این باشد که سودمندی هر یک از انتخابها را جمع زده و باهم مقایسه کنیم و در نهایت یکی را برگزینیم، این الگوریتم هم اکنون نیز به طور معمول و روزمره پیگیری میشود.اما مساله زمانی بغرنج میشود که ما بخواهیم همه جنبه های مساله را در نظر بگیریم و علاوه بر آن ضررهای احتمالی را نیز بسنجیم.
      اما آنچه در مورد فایده گرایی بیشتر توجه مرا جلب میکند، کاربردش در حوزه فردی و زندگی شخصی ست.مثلا در مساله ای که فرزند مرا گروگان گرفته اند و من گروگان گیر را در اختیار دارم و اگر او را شکنجه نکنم، بمبی که به پسرم متصل است منفجر میشود، شکنجه کردنِ گروگان گیر در این مساله از نظر من بایسته، منطقی و هتا با قدری جسارت بیشتر اخلاقی نیز هست.اما همین چیز اگر بخواهد به طور کلان به اختیار دولت هم واگذار شود خیلی بغرنج میشود.

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (02-12-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      باورش خیلی سخت است که چنین چیزی قابل محاسبه باشد.مخصوصا در همان حوزه ی کلان که گفتم.اما راسل گرامی اگر موضوع صرفا این باشد که سودمندی هر یک از انتخابها را جمع زده و باهم مقایسه کنیم و در نهایت یکی را برگزینیم، این الگوریتم هم اکنون نیز به طور معمول و روزمره پیگیری میشود.اما مساله زمانی بغرنج میشود که ما بخواهیم همه جنبه های مساله را در نظر بگیریم و علاوه بر آن ضررهای احتمالی را نیز بسنجیم.
      اما آنچه در مورد فایده گرایی بیشتر توجه مرا جلب میکند، کاربردش در حوزه فردی و زندگی شخصی ست.مثلا در مساله ای که فرزند مرا گروگان گرفته اند و من گروگان گیر را در اختیار دارم و اگر او را شکنجه نکنم، بمبی که به پسرم متصل است منفجر میشود، شکنجه کردنِ گروگان گیر در این مساله از نظر من بایسته، منطقی و هتا با قدری جسارت بیشتر اخلاقی نیز هست.اما همین چیز اگر بخواهد به طور کلان به اختیار دولت هم واگذار شود خیلی بغرنج میشود.
      مطلبی که هست اینست که فایده گرایی در اینجا دربرابر اخلاق حق محور مانند حقوق بشر مطرح میشود.من در اینکه میشود شکنجه کرد حرفی ندارم و حتی فایده گرایی را هم لزوما اینجا لازم نداریم.یعنی اینجا اگر بمبگذار بچه منرا گروگان گرفته باشد ما شکنجه زن و مادر او را هم روی میز ممکن است بگذاریم که ضد فایده گراییست.
      بنگر ما هر چند فایده گرایی یک نگاه از بالا و عینی از اخلاق را ارائه میدهد ولی بنظر میرسد اخلاق به هیچ وجه در چنین حکمهای محدودی جا شدنی نباشد.چیزی که بسیاری دیگر از جمله نیچه به آن اعتراض دارند.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    4. #3
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      مطلبی که هست اینست که فایده گرایی در اینجا دربرابر اخلاق حق محور مانند حقوق بشر مطرح میشود.من در اینکه میشود شکنجه کرد حرفی ندارم و حتی فایده گرایی را هم لزوما اینجا لازم نداریم.یعنی اینجا اگر بمبگذار بچه منرا گروگان گرفته باشد ما شکنجه زن و مادر او را هم روی میز ممکن است بگذاریم که ضد فایده گراییست.
      موضوع این است که از نظر من کار بایسته، الویتش از لحاظ اخلاقی بالاتر است و نمیتوان کسی را در مورد آن سرزنش نمود.من فکر میکنم شما بیشتر طرفدار پایبندی به اصول اخلاق باشید.موضع من این است که نه اخلاق گرا هستم و نه فایده گرا.اما میخواهم بی شرمی به خرج داده و از نگاهی فایده گرایانه به اخلاق بنگرم!در این حالت میبینیم که اخلاق نیز هرگز در مواقع بغرنج و ضروری کاری از دستش بر نمی آید و کارکردش صرفا به دو حوزه محدود میشود:شرایطی که مشکلِ ما چندان پیچیده نباشد و اراده ی حیات قدری دستمان را باز میگذارد و در حالت دیگر هم موقعی ست که کار از کار گذشته و ما میخواهیم قضاوت کنیم.
      من براستی پایبند این تفکر هستم ما موجوداتی اخلاقی نیستیم(حتی پایبندی سرسختانه من به اخلاق نیز این نگرشم را تغییر نمیدهد).در این موضع که من هستم شاید جایگاه فایده گرایی قدری بالاتر از اخلاق باشد(اگرچه آن هم به طور جدی موضوعیت و قابلیت ندارد).
      بنگر ما هر چند فایده گرایی یک نگاه از بالا و عینی از اخلاق را ارائه میدهد ولی بنظر میرسد اخلاق به هیچ وجه در چنین حکمهای محدودی جا شدنی نباشد.چیزی که بسیاری دیگر از جمله نیچه به آن اعتراض دارند.
      سخن من در پاراگراف نخست نیز موید چنین چیزی ست.نیچه نیز از پایبندی هرگونه اصول اخلاقی سرباز میزند و آنرا صرفا یک نگاه کودکانه در تعامل با هستی و "اراده معطوف به قدرت" میداند.نگاه ویژه نیچه به اراده معطوف به قدرت باعث شده که ستایش کند هرآنچه را که در راستای نامحدود کردن قدرت ابرمرد است و نکوهش کند هرآنچه را که بخواهد او را محدود کند (از جمله اخلاق).در این جا به روشنی "بر خود قانون بودن" از دید نیچه به وضوح قابل رویت است و میتوان به راحتی میتوان تفسیری فایده گرایانه از آن داشت.این نگاه در اولین برخورد بیش از حد افراطی ست و انتظار نمیرود جز طرفداران ماکیاولی و خود نیچه کسی بخواهد هضمش کند.اما من میتوانم در زندگی شخصی و روزمره (نه در شکل کلان و عامش) از این موضع دفاع کنم و حتی نشان دهم که هر روز و به طور دائم ما در حال استفاده از این نگرش هستیم و صرفا جلوه ای اخلاقی از آنرا به نمایش میگذاریم.

    5. یک کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (02-12-2013)

    6. #4
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      موضوع این است که از نظر من کار بایسته، الویتش از لحاظ اخلاقی بالاتر است و نمیتوان کسی را در مورد آن سرزنش نمود.من فکر میکنم شما بیشتر طرفدار پایبندی به اصول اخلاق باشید.موضع من این است که نه اخلاق گرا هستم و نه فایده گرا.اما میخواهم بی شرمی به خرج داده و از نگاهی فایده گرایانه به اخلاق بنگرم!در این حالت میبینیم که اخلاق نیز هرگز در مواقع بغرنج و ضروری کاری از دستش بر نمی آید و کارکردش صرفا به دو حوزه محدود میشود:شرایطی که مشکلِ ما چندان پیچیده نباشد و اراده ی حیات قدری دستمان را باز میگذارد و در حالت دیگر هم موقعی ست که کار از کار گذشته و ما میخواهیم قضاوت کنیم.
      من براستی پایبند این تفکر هستم ما موجوداتی اخلاقی نیستیم(حتی پایبندی سرسختانه من به اخلاق نیز این نگرشم را تغییر نمیدهد).در این موضع که من هستم شاید جایگاه فایده گرایی قدری بالاتر از اخلاق باشد(اگرچه آن هم به طور جدی موضوعیت و قابلیت ندارد).

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      سخن من در پاراگراف نخست نیز موید چنین چیزی ست.نیچه نیز از پایبندی هرگونه اصول اخلاقی سرباز میزند و آنرا صرفا یک نگاه کودکانه در تعامل با هستی و "اراده معطوف به قدرت" میداند.نگاه ویژه نیچه به اراده معطوف به قدرت باعث شده که ستایش کند هرآنچه را که در راستای نامحدود کردن قدرت ابرمرد است و نکوهش کند هرآنچه را که بخواهد او را محدود کند (از جمله اخلاق).در این جا به روشنی "بر خود قانون بودن" از دید نیچه به وضوح قابل رویت است و میتوان به راحتی میتوان تفسیری فایده گرایانه از آن داشت.این نگاه در اولین برخورد بیش از حد افراطی ست و انتظار نمیرود جز طرفداران ماکیاولی و خود نیچه کسی بخواهد هضمش کند.اما من میتوانم در زندگی شخصی و روزمره (نه در شکل کلان و عامش) از این موضع دفاع کنم و حتی نشان دهم که هر روز و به طور دائم ما در حال استفاده از این نگرش هستیم و صرفا جلوه ای اخلاقی از آنرا به نمایش میگذاریم.
      یعنی شما معتقد هستی که انسانها از لحاظ روانی خودخواه هستند داریوش گرامی؟

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    7. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      undead_knight (02-12-2013)

    8. #5
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      یعنی شما معتقد هستی که انسانها از لحاظ روانی خودخواه هستند داریوش گرامی؟
      نمی توانند چنین نباشند! خودخواهیِ ما صرفا زمانی کمتر نمود دارد که در یقین به خٌسرانِ وابسته های اساسی جریان حیات خود نباشیم(هتا در این صورت هم به طور کامل دست از سر ما بر نمیدارد).میتوان براحتی برای تمام فعل و انفعالات انسانی تفسیری خودخواهانه ارائه داد.
      از نگاه شما چنین نیست؟

    9. 2 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (02-12-2013),undead_knight (02-12-2013)

    10. #6
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      نمی توانند چنین نباشند! خودخواهیِ ما صرفا زمانی کمتر نمود دارد که در یقین به خٌسرانِ وابسته های اساسی جریان حیات خود نباشیم(هتا در این صورت هم به طور کامل دست از سر ما بر نمیدارد).میتوان براحتی برای تمام فعل و انفعالات انسانی تفسیری خودخواهانه ارائه داد.
      از نگاه شما چنین نیست؟
      نه لزوما،البته باید خودخواهی را تعریف کرد ولی بنگر من به هیچ نگرش معناداری نمیشود گفت که ما خودخواه ایم.از نگاه ژنی شاید بشود چنین گفت ولی نه از نگاه خود ارگانیسم.
      مثلا قویترین رانه انسانی که سکس است را در نظر بگیریم، این رانه هیچ کارکرد عملی برای خود ما ندارد،کارش بقاست برای نسلهای بعد و از فداکاری سربازان در میدان نبرد بگیریم تا رفتار مادر برای حفظ کودکش به هیچ وجه بنگر من نمیشود چنین برداشتی کرد و همینطور که جان استوارت میل هم میگوید یک مثال از این فداکاری ها برای ابطال خودخواهی کافیست.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    11. 2 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (02-13-2013),undead_knight (02-12-2013)

    12. #7
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      نه لزوما،البته باید خودخواهی را تعریف کرد ولی بنگر من به هیچ نگرش معناداری نمیشود گفت که ما خودخواه ایم.از نگاه ژنی شاید بشود چنین گفت ولی نه از نگاه خود ارگانیسم.
      مثلا قویترین رانه انسانی که سکس است را در نظر بگیریم، این رانه هیچ کارکرد عملی برای خود ما ندارد،کارش بقاست برای نسلهای بعد و از فداکاری سربازان در میدان نبرد بگیریم تا رفتار مادر برای حفظ کودکش به هیچ وجه بنگر من نمیشود چنین برداشتی کرد و همینطور که جان استوارت میل هم میگوید یک مثال از این فداکاری ها برای ابطال خودخواهی کافیست.
      نمونه خیلی ساده حفط جان حیواناتی هستند که هیچ سودی برای ما ندارند:)
      چون نتنها حیوان موردنظر از گونه ما نیست(که شدیدترین خویشاوند پنداری هم بیمعنا میشند در این حالت)بلکه لزوما سودی هم برای ما نداره ولی خیلی ها اقدام به نجات دادن جون حیوانات میکنند:)
      نمونه های دیگه هم باز بسیار زیاد هستند در حوزه انسانی،مثل غذا دادن به انسانی فقیری که اصلا نمیشناسیم:)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    13. یک کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (02-12-2013)

    14. #8
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      نه لزوما،البته باید خودخواهی را تعریف کرد ولی بنگر من به هیچ نگرش معناداری نمیشود گفت که ما خودخواه ایم.از نگاه ژنی شاید بشود چنین گفت ولی نه از نگاه خود ارگانیسم.
      مثلا قویترین رانه انسانی که سکس است را در نظر بگیریم، این رانه هیچ کارکرد عملی برای خود ما ندارد،کارش بقاست برای نسلهای بعد و از فداکاری سربازان در میدان نبرد بگیریم تا رفتار مادر برای حفظ کودکش به هیچ وجه بنگر من نمیشود چنین برداشتی کرد و همینطور که جان استوارت میل هم میگوید یک مثال از این فداکاری ها برای ابطال خودخواهی کافیست.
      آنطور که شما خودخواهی را از ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه شخص خارج میکنید و آینده ای دورتر را در نظر میگیرید،خب معلوم است که نمیشود.اما من میتوانم حتی برای حس مادرانه و عشق خالصانه نیز تفسیر خودخواهانه داشته باشم اگر نگاهی جزئی تر به آن داشته باشیم.موضوع این است که آیا این خودخواهی آگاهانه است یا خیر.حسی که مادر به فرزندش دارد، در حیوانات نیز مشهود است.حال با اشتراک گرفتن از اینها، چگونه میتوان از حس مادرانه حیوانات تفسیری نوع دوستانه داشت؟اینجا شما چطور میخواهید افق دید حیوان را بدون یاری گرفتن از اراده ِ حیات به بقاء نسل گسترش دهید؟بنابراین مجبور میشوید به دنبال انگیزاننده این حس (در حالت جزئی اش) در خود آن حیوان بگردید.(فکر میکنم نمیتوان از بیولوژی در این موضوع صرف نظر کرد راسل گرامی!).
      خودخواهی از نگاه من حتی از رانه سکس نیز قوی تر است.چرا که سکس نیز ابزاری ست برای تقویت خودخواهی و اثبات خود .

    15. یک کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (02-13-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 38
      واپسین پیک: 07-10-2015, 04:13 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •