سوفی گرامی !
«ویر» (= ذهن) ما چیزی نیست جز دستگاه دادهپرداز و خودآگاه مغزی ! برای نمونه
یک پَشه هم «ویر» دارد ولی ویر او خودآگاه نیست ؛ پس ویر ما یک گام پیشروتر
از ذهن پشه است ؛ جدای این ، مغز ما دستاورد یک شبکه از میلیونها گره و
شاخکهای نورنی است که با یکدیگر همکاری میکنند ؛ ولی ذهن پشه یک گرهی
نورونی بیشتر نیست و کمینهی دادهپردازی را داراست !
خودآگاهی و دادهپردازی هم 100درسد روند مادی دارند ؛ تراز سادهی دادهپردازی که
هماینک در رایانهها پیداست و تراز پیچیدهی آن هم امروزه با ساخت ِ رایانههایی که
از شبکهی نورونی neuronal net برخوردارند پدید آمده و توانایی «یادگیری» دارند !
یعنی رایانههایی که شترنگ بازی میکنند از لغزشهای خود پند گرفته و آنان را "یاد
میگیرند" ؛ جدای این زمانیکه گرههای نورونی و سیناپسها از یک مرزی افزونتر شود،
آن سامانه "خودآگاه" میشود ؛ برای نمونه دُلفین و یا میمون جانورانی "خودآگاه" هستند
ولی مُرغ خودآگاه نیست ! (آزمون آیینه)
دیگر پدیدهها و فرایندهای ویری هم زند ِ دانشیک (تفسیر علمی) دارند ؛ پس هنوز دانش
این اندازه هم بدبخت نیست که برای بازنمایی سازوکار مغز، آویزان ِ نیروهای غیبی و فراماده
و این چیزها شود !
:)))
دیگر پرسشها را هم که دوستان مادهپرستمان پاسخ دادند !