• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 137

    جُستار: مبارزه آزمند علیه اسلام

    Threaded View

    1. #10
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Dariush نمایش پست ها
      ایرانبانوی گرامی؛
      به نظر میرسد شما در کاربرد واژه های چند معنایی (Homonyms) و معانی چندواژه ای (Synonyms) دچار اشتباه شده اید.آنچه از قربانی کردن مدنظر من بود، آئینی بود که از هر منظر که ارزیابی اش کنیم، دینی به حساب می آید. از سویی، پس از دو بار خواندن نوشته هایتان ، من هنوز نمیتوانم ربطِ کارِ کسی که برای لذت بیشتر مغز میمونها را زنده زنده میخورد یا آن پادشاهی که برای هدفی شخصی، افراد یا نزدیکانِ خود را قربانی میکند، به آن آئین صددرصد مذهبی ای که مثلا برای نزدیکی بیشتر به خدا یا نیرویی ماورایی یا برای رفع بلا انجام میشده، کاملا تشکیلاتی بوده ، پشت اش یک ایده ئولوژی بوده و به طور جدی همیشه دنبال میشده را پیدا کنم.
      اتفاقا قربانی کردن از شاخص ترین و کهن ترین آئین های مذهبی است . چه در دوران جادوگری و چه پس از ظهور ادیانِ نو.حال یا خود دین از پدید آورندگانِ بخشی از این مراسم بوده و یا اینکه به آن وارد شده.در هر دو حال این دین است که محکوم است . چرا که حتی اگر رسمِ قربانی کردن صرفا به آن وارد شده باشد، موجه کننده و عامل انتقال آن به قرن بیست و یک، همو بوده.در واقع حضور جدی این رسم در قرن بیست و یکم، مدیون ادیان است. اینچنین است که میبینید یک شخص شکم گنده و بی بهره از هرگونه فهم و شعور انسانی که قدری پولش زیادی کرده، از آن بیت الجهل(مکه) که بازمیگردد ، گوسفند بیچاره ای را به میمنتِ رسمیت بخشیدن به جهل مرکبِ خویش ، سر میبرد.
      فکر نمیکنم لازم باشد برای موضوعی این چنینی، آسمان هفتم را به گیسوانِ ننه کلثوم پیوند بزنیم ، بانو جان.
      درود داریوش عزیز
      از اینکه دوباره شما را در اینجا میبینم خوشحالم
      خوب تلاش من در راستای این بحث این بود که به طرقی به فلسفه ی قربانی کردن توجه کنیم و انواع صورت هایی که میتواند این عمل را نشان دهد ببینیم.
      من اعتقاد دارم ه قربانی کردن صرفا یک مسئله ی مذهبی و دینی و مسلکی نیست.
      دلیلم هم این بود که قربانی فردی ضعیف و معمولا بی گناه است که قربانی کننده آن را برای منافع خود و دور کردن ضرر قربانی میکند.
      حالا این مسئل اگر در ادیان به صورت رسمی و علنی نمود دارد که حرفی نیست.
      اما همچنان عقیده دارم که قربانی کردن مقوله ایست که باید در رفتار های انسانی ریشه اش را جست و جو کرد وگرنه که چرا باید اصولا در ادیان وجود داشته باشد؟(مگر اینکه ادیان را حقیقتا ماورایی بدانیم)

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Dariush (02-11-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •