از مار و عقرب و جک و جانورهای خطرناک احتمالا بترسم(تا بحال موقعیت مقابله پیش نیامده)،از ارتفاع هم مقداری ترس دارم بقدر معمول و طبیعی.بغیر از اینها الان چیز خاصی نیست که منرا بترساند.بچه که بودم ولی از بعضی از این جک و جانورها که در فیلمها دیده بودم میترسیدم مقداری.
خود این پرسش اخلاقیست.مساله اینست که در ایران اخلاق را رسما با خریت یکی کرده اند.از زمان روشنگری و مقابله با شکنجه من ندیدم و نشنیدم کسی بگوید که برویم مجرمین را موعظه کنیم.
میشود شرایطی را تصور کرد که این عمل را بشود توجیه اخلاقی کرد.اما بعنوان قانون دادن قدرت شکنجه دیگر شهروندان دست یک عده با دیوانگی فرق چندانی ندارد.مثالهایی مانند آزمایش معروف دانشگاه استنفورد نشان میدهد چه مقدار اینکار میتواند خطرناک باشد.و از طرف دیگر من به برای فردیت انسانها بسیار ارزش میگذارم و اینکارهای فدا کردن افراد به چشم بهم زدنی برای جمع یکمقدار زیادی وحشیانه است.باور کن حتی کسانی که این سخنان را میزنند بدون رانت و پول باشند خودشان اول جایی که بروند همین آمریکای جهان خوار و غرب است،نه ج.ا و کره شمالی و عربستان و ... که فردیت در آنها ارزشش در حد صفر است.
اصلا
متوسط هستم بگمانم ولی چندان حرفه ای نیستم.
زیاد جک نمیگویم ولی آری
سرخش را نمیدانم ولی آری کم هم نه !!
نه زیاد خاطره ندارم.در حد خاطره از زخمی شدن و اینها
تحرک را گه گاهی دوست دارم ولی ورزشکار نیستم هر جور حساب کنیم !!
شلغم:تلخی
کزاز:احتمالا درد
گراز:گنده و شاخ
رپ:ریتم
زیزیگولو:مرضیه برومند،تا حد نچندان کمی بیمزه
پزشکی
از خودت که هیچ جوره متنفر نیستم،مشکل شلوغ بازی و تکرار است بجای یادگیری و لذت از گفتگو که خود گفتگو از نگر من شامل ریشخند و متلک و اینها هم میشود و بسیار هم خوب هستند !!
















































