Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
نگر شما درباره‌یِ پارسیگویی چیست؟
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 188

    جُستار: نگر شما درباره‌یِ پارسیگویی چیست؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      اما ما اینهمه را نداریم، شما دوست دارید که داشته باشیم، هزار و چهارصد سال است که نداشته‌ایم و بجای آن واژگان جدیدی را استفاده کرده‌ایم، تک‌تک آنها تاریخچه‌ای غنی و بلند دارند و زبان در نهایت چیزی بجز همین تاریخچه نیست.
      امیر جان چیزهایی میگویی‌ها!

      ویکی - نتایج جستجو | لغت نامه دهخدا


      دات . [ ت َ ] (اِ) در فرس هخامنشی و اوستا به معنی قانون است و همین کلمه است که در فارسی «داد» گردیده است . (فرهنگ ایران باستان ج 1 ص 57).

      سپنت دات . [ س ِ پ َ ت ُ دا ] (اِخ ) مغی که نامش اسفندیار بود. رجوع به اسپندیاد و اسپندیار و اسفندیار و ایران باستان ص 530، 531، 482، 483، 535...

      دات پیرای . (اِخ ) ابن شاپوربن مهریار (دستور) نویسنده ٔ نسخه ای از وچر کرت دینیک به سال 609 یزدگردی در کرمان (خرده اوستا گزارش پورداود ص 8...
      اوستا با دیرینگی‌اش که به نزدیک 3000 سال پیش میرسد تاریخچه نیست!؟

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-29-2013)

    3. #2
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      امیر جان چیزهایی میگویی‌ها!

      ویکی - نتایج جستجو | لغت نامه دهخدا



      اوستا با دیرینگی‌اش که به نزدیک 3000 سال پیش میرسد تاریخچه نیست!؟
      منظور تاریخچه‌ی استعمال زبان است. پارسی سره صدها سال است که بی‌استفاده بوده، در حافظه‌ی من و شما وجود ندارد و خودتان هم به زور زیرنویس از آن استفاده می‌کنید، توضیح بدهید وصل کردن دال‌ها به هم و دور کردن هرچه بیشتر آنها از مدلول چگونه بناست از پیچیدگی زبان ما بکاهد؟ من باید دات را اول به قانون ترجمه بکنم سپس به خود چیز، چرا این بهتر از قانونی‌ست که بلادرنگ آنرا به خود چیز وصل می‌کنم؟
      زنده باد زندگی!

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-29-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      منظور تاریخچه‌ی استعمال زبان است. پارسی سره صدها سال است که بی‌استفاده بوده، در حافظه‌ی من و شما وجود ندارد و خودتان هم به زور زیرنویس از آن استفاده می‌کنید، توضیح بدهید وصل کردن دال‌ها به هم و دور کردن هرچه بیشتر آنها از مدلول چگونه بناست از پیچیدگی زبان ما بکاهد؟ من باید دات را اول به قانون ترجمه بکنم سپس به خود چیز، چرا این بهتر از قانونی‌ست که بلادرنگ آنرا به خود چیز وصل می‌کنم؟
      نمیدانم مغز شما چجوری کار میکند امیر جان، ولی داشتن یک بنواژه و بُردن آن در کالبُد‌های استاندارد برای من بس ساده‌تره، تا داشتن دو واژه از دو ریشه گوناگون و ناروالمند:

      گستریدن —> گستر
      گستره
      گسترا
      گسترش
      ...

      یا

      بهمین ریخت:

      داتیدن —> دات = to legalize
      داته / دات = قانون = law
      داتا = ؟
      داتِش = قانونمند کردن = legalization
      داتانیدن = به قانون واداشتن!


      در کنار آن، دستاویز اینکه روان نبوده و به کار نرفته و اینا هم نابخردانه است، مانند اینه که شما یک گنجی در زمین خاک کرده
      باشید و ده سال دیگر به آن بنیازید، سپس بگویید ما که ده سال بی این سپری کردیم، چه کاریه؟ بگذار در خاک بماند (:

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    6. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (01-28-2013),sonixax (01-29-2013),Sotude (02-11-2013)

    7. #4
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      نمیدانم مغز شما چجوری کار میکند امیر جان، ولی داشتن یک بنواژه و بُردن آن در کالبُد‌های استاندارد برای من بس ساده‌تره، تا داشتن دو واژه از دو ریشه گوناگون و ناروالمند:

      گستریدن —> گستر
      گستره
      گسترا
      گسترش
      ...

      یا

      بهمین ریخت:

      داتیدن —> دات = to legalize
      داته / دات = قانون = law
      داتا = ؟
      داتِش = قانونمند کردن = legalization
      داتانیدن = به قانون واداشتن!


      در کنار آن، دستاویز اینکه روان نبوده و به کار نرفته و اینا هم نابخردانه است، مانند اینه که شما یک گنجی در زمین خاک کرده
      باشید و ده سال دیگر به آن بنیازید، سپس بگویید ما که ده سال بی این سپری کردیم، چه کاریه؟ بگذار در خاک بماند (:
      بله همه‌ی جوانب دیگر برابر، «کالبدهای استاندارد» برتر هستند. اما همه‌ی جوانب دیگر برابر نیستند، ما زبانی داریم که با آن زندگی کرده‌ایم، خوانده‌ایم، نوشته‌ایم، آموخته‌ایم و ... شما می‌گویید 80% آنرا دور بریزیم و با چیزی جدید جانشین بکنیم که نیازمند آموختن است، آسان است و قشنگ است و ارزشمند است و ... ردگم‌کنی و خودفریبی‌ست، تک‌تک کاربران اینجا می‌خوانند «
      داتیدن —> دات = to legalize» و در ذهن خود معنی می‌کنند «قانونی کردن».
      زنده باد زندگی!

    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (01-29-2013),sonixax (01-29-2013)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      بله همه‌ی جوانب دیگر برابر، «کالبدهای استاندارد» برتر هستند. اما همه‌ی جوانب دیگر برابر نیستند، ما زبانی داریم که با آن زندگی کرده‌ایم، خوانده‌ایم، نوشته‌ایم، آموخته‌ایم و ... شما می‌گویید 80% آنرا دور بریزیم و با چیزی جدید جانشین بکنیم که نیازمند آموختن است، آسان است و قشنگ است و ارزشمند است و ... ردگم‌کنی و خودفریبی‌ست، تک‌تک کاربران اینجا می‌خوانند «
      داتیدن —> دات = to legalize» و در ذهن خود معنی می‌کنند «قانونی کردن».
      خب چنانکه میگویند، نابرده رنج گنج فراهم نمیگردد.

      آیا شما روی qwerty هم تایپ میکنید امیر جان؟


      این یک نمونه زنده و خوب از شیوه‌ی نادرستی که بسیار بسیار فراگیره، ولی زمانیکه تاریخچه آنرا مینگرید میبینید شیوه چینش کلید‌ها در فَرهود
      بگونه‌ای بوده‌اند که هنگام تایپ شما را «کُند» کنند، زیرا تایپ ماشین‌های کهنه‌ی آن زمان اگر با هر دو دست یک کلید را می‌فشردید گیر میکرده‌اند!



      این یک نمونه از کوششی است که چینش تخته‌کلید را فرنودیـنسته و می‌آساند:


      که بدست Dvorak برای برداشتن این مرزمندی‌ها طراحی شد، ولی بسختی پس از این همه سال دارد کم کم
      فراگیر میشود، هنگامیکه دگرسانی تایپ روی این دو برای میتوانم به شما بگوییم به 90% آسانتی و احساس بهتر میرسد!

      پس اکنون باید چه کنیم، آیا چون یک شیوه نادرستی بزور به ما چپانده شده با همان خوشنود باشیم،
      یا اینکه از یک جایی سرانجام آغازیده و زندگی را بر خودمان بیاسانیم و کار را از راه درستش بیانجامیم؟


      برخی در این راه خسته میشوند، از کوشش و واداشتن دیگران به انجام کارِ درست کم کم بی‌انگیزه میشوند و میگویند "گور باباشون"، هتا
      سرور Dvorak که بالا گفتیم نیز در زندگی یک گفت‌آوری دارد در همین راستا:


      I'm tired of trying to do something worthwhile for the human race, they simply don't want to change!

      ~August Dvorak



      ترزبان:

      من از کوشش بر انجام کاری درخور برای نژاد بشر خسته‌ام، اینها بسادگی نمیخواهند بـدِگـرند!

      August Dvorak


      ولی من هربار این را میخوانم بیشتر انگیزه میگیرم، زیرا با اینکه در زمان Dvorak مردم‌ بسختی از layout پیشنهادی او بهره گرفتند، ولی تنها چند سال
      دیرتر و امروزه برای کسانی چون من و آرام آرام بسیاری دیگر، وی در جایگاه یک فرشته‌ای درآمده که با نیک‌اندیشی خود زندگی‌امان را آسانیده و مایه‌ی آن شده
      که با هر بار تایپیدن پیش خودمان سپاسگزارش باشیم، که اگر کسانی مانند Dvorak نباشند که لغزش‌های نابخردانه‌ی ما را درست کنند، ما، بشریت هرگز به راه درست نخواهیم برگشت.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    10. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Aria Farbud (10-02-2013),sonixax (01-29-2013),undead_knight (01-29-2013)

    11. #6
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      بله همه‌ی جوانب دیگر برابر، «کالبدهای استاندارد» برتر هستند. اما همه‌ی جوانب دیگر برابر نیستند، ما زبانی داریم که با آن زندگی کرده‌ایم، خوانده‌ایم، نوشته‌ایم، آموخته‌ایم و ... شما می‌گویید 80% آنرا دور بریزیم و با چیزی جدید جانشین بکنیم که نیازمند آموختن است، آسان است و قشنگ است و ارزشمند است و ... ردگم‌کنی و خودفریبی‌ست، تک‌تک کاربران اینجا می‌خوانند «
      داتیدن —> دات = to legalize» و در ذهن خود معنی می‌کنند «قانونی کردن».
      این فرایند مثل یادگیری یک زبان جدید هست!(که به زبان مادری ما شباهت های زیادی داره)برای نمونه خیلی ها انگلیسی رو به این شکل یاد میگیرند:

      word==>ورد==>واژه
      واژه==> word==>ورد

      در مقابل متودی هست برای فکر کردن با یک زبان(که بعید میدونم حداقل در مورد پارسی به صورت گسترده به کار گرفته شده باشه)یعنی به جای مراحل پردازشی مستقیما با زبانی که قراره یاد بگیریم فکر کنیم ابتدا زمان گیر هست ولی بعدا سرعت به طرز چشمگیری زیاد میکنه.

      مسئله اینجاست که این زبان جدید(پارسی)مطمئنا در طول یک نسل یا دو نسل قابل آموزش نیست،چون در نهایت مثل هر زبان بیگانه دیگه ای(هرچند مشابهت هاش زیاد باشه)بخش قابل توجهی از جمعیت ازش استفاده نمیکنند به این دلیل که زبان در درجه اول باید ارتباط رو ساده تر بکنه ولی در یک پروسه که چند نسل رو در بر بگیره شاید بشه به بخش قابل توجهی از جمعیت آموزشش داد.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    12. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Aria Farbud (10-02-2013),Mehrbod (01-29-2013),sonixax (01-29-2013)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      این فرایند مثل یادگیری یک زبان جدید هست!(که به زبان مادری ما شباهت های زیادی داره)برای نمونه خیلی ها انگلیسی رو به این شکل یاد میگیرند:

      word==>ورد==>واژه
      واژه==> word==>ورد

      در مقابل متودی هست برای فکر کردن با یک زبان(که بعید میدونم حداقل در مورد پارسی به صورت گسترده به کار گرفته شده باشه)یعنی به جای مراحل پردازشی مستقیما با زبانی که قراره یاد بگیریم فکر کنیم ابتدا زمان گیر هست ولی بعدا سرعت به طرز چشمگیری زیاد میکنه.
      آندد جان توان پردازشی مغز بسیار بالاتر از اینهاست، نکته در اینه که مردم دریابند برای درست سخن گفتن و "دانشیک" سخن گفتن نیاز به ابزار دیگری دارند.

      کلیدواژه در "نیاز" ئه، تا زمانیکه بگوییم "با همینی که هست میگذرانیم، چه کاریه" بجایی نمیرسیم، ولی زمانیکه دریافتید نه،
      با این کارتان راه نمیافتد خودکاروار مغز توان پردازشیک نهفته‌اش را نمایانده و کار یادگیری در زمانی بسیار کمتر از اینها شدنی میشود.

      من پارسیک را تنها بیشتر برای کارهای دانشیک پیشنهاد میکنم که بیشترین نزدیکی را هم با انگلیسی دارد.

      چنانکه در همین انجمن نیز میبینیم، دوستان روز به روز از واژگان پارسیک و دانشیک‌تری بهره میگیرند،
      بجای "نقل و انتقالی" بسادگی میگویند «تراکُنش»، بجای "از لحاظ انسانیت" میگویند «انسان‌شناسانه» و ..

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    14. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Gilgamesh (01-29-2013),sonixax (01-29-2013),Sotude (02-11-2013),undead_knight (01-29-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 6
      واپسین پیک: 02-01-2015, 08:55 AM
    2. پاسخ: 22
      واپسین پیک: 04-17-2014, 03:53 PM
    3. درباره‌یِ شر
      از سوی Russell در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 3
      واپسین پیک: 02-08-2014, 11:44 PM
    4. دانسته‌هایِ پراکنده‌یِ دانشیک
      از سوی Mehrbod در تالار دانش و فندآوری
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 06-12-2013, 12:06 AM
    5. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-08-2010, 05:17 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •