چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Anarchy (12-16-2010),Dariush Rahazad (12-19-2010),Russell (12-19-2010),sonixax (12-15-2010)
Anarchy (12-16-2010)
منطق من با منطق عمومی و جنرال فرقی نداره. همونه که در دنیا سر تعریفش چندان اجماعی وجود نداره ولی همه قبولش دارند و تدریس هم میشه.
زمانی هم گرد بودن زمین تجربه نمیشد ولی اینکه زمین گرد باشه یا مسطح ربطی به منطق نداشت (یا شاید بشه گفت منطقی بود).
همین الان هم خیلی از مفاهیم محض و عقلی رو نمیشه تجربه کرد ولی منطقی هستند (مثل حد گرفتن در بی نهایت!).
در کل زمانیکه میخواهید بگید چیزی منطقی هست یا نیست مثل اینجا، باید بطور پیشینی (aperiori) ثابت کنید که آفرینش از هیچ غیرمنطقی است و در ضمن، نقیض اون رو هم ثابت کنید که هست.
1. یعنی اگر می خواهید بگید اثباتِ الف، باید بطور پیشینی (پیش از تجربه ای) این کار رو بکنید؛
2. تمام نقیض های الف رو رد کنید (باز هم پیشینی).
جز این باشه، در دایره منطق محض نیستید. اگر هم میخواهید بگید همه علوم و دانش بشر از راه تجربه بدست آمده، باید بگم که تجربه در شالوده دانش بوده و باز هم باید بگم که بسیاری مسائل محض بدون تجربه و صرفن عقلی به معرفت رسیدند.
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی
Anarchy (12-16-2010),Dariush Rahazad (12-19-2010),Russell (12-19-2010),sonixax (12-16-2010)
سلام.
من البته آن دو تاپیک را کامل نخواندم، اما یقینا می دانید که پاسخ مذهبیون به تناقض ِ «سنگ ِ بزرگ» و تناقضات ِ شبیه ِ آن، اینست که محدودیت ِ امکان ِ منطقی ِ اعمال قدرت از سمت ِ خدا(چنانکه در این تناقض و مثالهای شبیه آن طرح می شود)، نه در «قدرت ِ خدا» که در «ذات ِ اشیاء» نهفته است. یعنی اگر کره ی ِ زمین را نمی توان در تخم ِ مرغ جا داد، بخاطر ناتوانی ِ خدا نیست، بخاطر ناتوانی ِ ذات ِ تخم ِ مرغ و کره ی ِ زمین است. قانع کننده نیست، ولی بهرحال همچین بی پاسخ هم نمانده که بخواهیم از آن نتیجه بگیریم.
دقیقا همینست، ما شانس ِ این را داریم که در دوران ِ پس از ویتگنشتاین زندگی بکنیم، و بدانیم که حتی گزاره های منطقی می توانند غلط باشند . یعنی سنجیدن ِ گزاره ها با «منطقی/غیرمنطقی» در نهایت ربطی به «درستی/نادرستی» و «راست/دروغ» آنها ندارد، این اشتباه ِ تکنیکی ِ بسیار فاحشی است، که تا همین صد سال پیش همه مرتکب می شدیم. بهترین مثال ِ چنین رویکردی هم برهان ِ ذات ِ الهی سنت آنسلم است، که وی در آن از طریق ِ یک گزاره ی ِ منطقی(که هنوز ردیه ی ِ درست و درمانی به آن وارد نشده)، مزخرف ِ محض می گوید.
Anarchy (12-16-2010),Dariush Rahazad (12-19-2010),kourosh_bikhoda (12-16-2010),Russell (12-16-2010),sonixax (12-16-2010)
این شگفتانگیزترین چیزی بود که در این فاروم تاکنون خواندهام (البته پس از یکسان شمردن زن و مرد!).
گرامی، چیزی که منطقی باشد اصولا نمیتواند نادرست باشد، چرا که هر چیز نادرست نامنطقی است!
شما همچنان تعریفی از منطق ارائه ندادید، تنها گفتید که منطق شما با منطق همگانی یکی است.
بسیار خوب، اکنون برای ما بگویید منطق همگانی چیست و چگونه
میتوان برای نمونه، منطقی بودن یا نبودن یک گزاره را بررسی نمود.
ویرایش از سوی Mehrbod : 12-19-2010 در ساعت 05:18 PM
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)