
نوشته اصلی از سوی
Ouroboros
مشکل من با تمام اینها اینست که میگویم اولا این ادعاییست غیرقابل برسی(چراکه ما دسترسی مستقلی به «خود چیز» نداریم تا توصیف ِ دقیقتر را حقیقتا بشناسیم)، دوما فرض صحت هم اعتبار عینی یا خاصی برای دانش به همراه نمیآورد، چراکه نزدیک بودن به حقیقت در گفتمانی مشخص ارزش به حساب میآید، و در گفتمانی دیگر انتقال معنا، یا کنشگری، یا کارکرد، یا وفاداری به اصل و ... ارزش محسوب میشود و... سوما محدود بودن علم در زبان آنرا به اندازهی دیگر روایتها انتزاعی و بیمعنی میکند، پس گفتن از تطابق با عینیت و اصالت شناخت یکسره فاقد موضوعیت است.