• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 3 از 6 نخستیننخستین 123456 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 21 به 30 از 51

    جُستار: ابطال پذیری

    1. #21
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      مخالفت شما دو پاسخ دارد، اول آنکه اعتراض‌تان وارد نیست چراکه من ابتدا میان درک دانشیک دُرُست و درک دانشیک نادرست در همان نوشته‌ای که کوت گرفته‌اید تفاوت قائل شده‌ام، و برداشت پوزیتیویستی به تنهایی را شامل انتقاد خود دانسته‌ام(=به پذیرش متافیزیک مدرنیته برای «داشتن دیدگاه علمی» نیازی نیست اما برای تقلیل «شناخت معتبر» به «شناخت علمی»، چرا لازم است). دوم آنکه، خود اینکه چه چیز «لازم» است و چه چیز نیست محل اختلاف است، و بدیهی‌ست که دانش هرگز اعتبار خود را بطور مستقل از پیشفرضهایی عمیقا ایدئولوژیک و مبتنی بر ارجاع‌به‌خود اثبات نکرده(و نمی‌تواند بکند)، درستی «روش علمی» با «روش علمی» سنجیده شده، نه با متدی به راستی عینی و مستقل. پس اگر بخواهم صادق باشم، در آخر روز برای «علم» نیز به عنوان ابزار شناخت اعتباری قائل نیستم و آنرا به اندازه‌ی دین رسوا و بی‌اعتبار می‌بینم.
      دین یک چیز خیلی عمده داره و اون "ایمان" هست(میشه گفت اگر ایمان رو از دین بگیریم خیلی اسم "دین"برازنده سیستم فکری نخواهد بود)ایمان چیه؟ایمان یک یا چند باور بدون "گواهی و دلیل"هست.
      در مقابل متود هایی که علم استفاده میکنه معمولا ترکیبی از استفاده از منطق،ریاضیات و تجربه و اطلاعات حسی هست.
      بعضی اصولی که علم داره، مثل داده حسی خود گواه هستند به این معنا که نیازی به "گواهی و دلیل"جداگانه ندارند بلکه ماهیتشون یکیه.بنابراین انسانی که داده حسی رو بتونه دریافت بکنه همزمان اون داده تائید میشه.
      بعضی اصول دیگه مثل اصول ریاضی یا بعضی اصول منطقی هم بدیهی هستند. از نگاه من بدیهی بودن یک مرحله ضعیف تر از خود گواه بودن هست به این معنا که نیاز به پذیرفتنش هست در صورتی که یک چیز خودگواه از زمانی که قابل ادراک میشه،خود به خود پذیرفته میشه.در هر صورت یک چیز بدیهی هم از چیزهای خودگواه معمولا استخراج میشه.

      خب ایمان دینی نه از بدیهیات و نه از چیزهای خودگواه استفاده میکنه بلکه منبع اصلی باور ایمان هست.بنابراین فکرن میکنم از لحاظ اعتبار دین و علم در یک سطح باشند.


      آیا واقعا پوزتیویسم مبنای علم است ؟
      خیر،در اصل یک فلسفه علم هست و طبیعتا آلترناتیوهایی هم براش موجوده.در کل بحثی که در مورد فلسفه علم وجود داره رو میشه در این جمله ریچارد فینمن و جوابی که بهش داده شده خلاصه کرد:
      فلسفه علم همونقدر برای دانشمندان مفید هست که پرنده شناسی برای پرندگان!
      جواب کریگ کالندر:پرنده شناسی میتونه فواید زیادی برای پرندگان داشته باشه اگر بتونند دارای اون باشند:)

      آیا پوزتیویسم خودش یک ایدئولوژیست ؟
      اگر چیزی جز جهان بینی منظور باشه خیر چون بعضی ویژگی های ایدولوزیک مثل هدف گزاری(مثلا سوسیالیسم)رو نداره.

      آیا علم مدعی درک یقینی واقعیت از غیر واقعیت است یا علم مدعی درک واقعیت قابل اتکا تر آن هم تا اطلاع ثانویست خلاصه ادعای علم چیست ؟
      البته در همین که ادعای علم چیه اختلاف نظرهای بسیاری موجوده ولی در اینکه علم یقین 100% رو نداره میشه گفت اجماع هست.

      و دست آخر اینکه اصلا این اصل ابطال پذیری خودش یک اصل علمیست یا خیر ؟
      اگر منظور این باشه که فقط مختص به علم میشه،خیر فقط مختص به علم نمیشه.
      اگر منظور این باشه که این اصل با روش علمی اثبات پذیر هست میشه تا حدی تردید داشت چون برای پذیرش ابطال پذیری باید تا حدی بنیادین گرایی(اگر اشتباه نکنم ترجمه foundationalism میشه) رو پذیرفت و این یعنی خود این اصل نمیتونه کاملا علمی باشه.

      در آخر باز شاید بد نباشه به این جمله کارل پوپر اشاره کرد:
      There are all kinds of sources of our knowledge; but none has authority
      مسئله اینجاست که همیشه بین مرجعیت و اعتبار یک منبع باید تفاوت گذاشت،دانش میتونه آگاهی معتبر بده ولی این آگاهی مرجعیت نداره.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. 7 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (01-22-2013),mahtab71 (01-22-2013),nirvana (01-22-2013),Ouroboros (01-22-2013),Russell (01-22-2013),SAMKING (01-22-2013),sonixax (01-22-2013)

    3. #22
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      دین یک چیز خیلی عمده داره و اون "ایمان" هست(میشه گفت اگر ایمان رو از دین بگیریم خیلی اسم "دین"برازنده سیستم فکری نخواهد بود)ایمان چیه؟ایمان یک یا چند باور بدون "گواهی و دلیل"هست.
      در مقابل متود هایی که علم استفاده میکنه معمولا ترکیبی از استفاده از منطق،ریاضیات و تجربه و اطلاعات حسی هست.
      بعضی اصولی که علم داره، مثل داده حسی خود گواه هستند به این معنا که نیازی به "گواهی و دلیل"جداگانه ندارند بلکه ماهیتشون یکیه.بنابراین انسانی که داده حسی رو بتونه دریافت بکنه همزمان اون داده تائید میشه.
      بعضی اصول دیگه مثل اصول ریاضی یا بعضی اصول منطقی هم بدیهی هستند. از نگاه من بدیهی بودن یک مرحله ضعیف تر از خود گواه بودن هست به این معنا که نیاز به پذیرفتنش هست در صورتی که یک چیز خودگواه از زمانی که قابل ادراک میشه،خود به خود پذیرفته میشه.در هر صورت یک چیز بدیهی هم از چیزهای خودگواه معمولا استخراج میشه.

      خب ایمان دینی نه از بدیهیات و نه از چیزهای خودگواه استفاده میکنه بلکه منبع اصلی باور ایمان هست.بنابراین فکرن میکنم از لحاظ اعتبار دین و علم در یک سطح باشند.
      من و شما پیرامون بسیاری چیزها همدلی داریم، به گمانم وقت آن رسیده دیگر دوستانی که مخالف هر دوی ما به حساب می‌آیند وارد گفتگو بشوند و ما را به چالش بکشند تا گفتگو جان دوباره‌ای بگیرد. با عنایت به این، گوشزد چند نکته خالی از لطف نیست: همین برتری دادن «باور منتج از گواهی و دلیل» به «باور منتج از ایمان» می‌شود متافیزیک مدرنیته، این به عنوان مقدمه. دوم: اینکه ما از کدام راه به ناکجاآباد می‌رسیم چه اهمیتی دارد؟ مشکل خود رسیدن به یقین(باور؟)در شرایطی‌ست که رسیدن به آن تحت زبان ممکن نیست. چه تفاوتی می‌کند از چه روشی به این یقین می‌رسید؟ و سوم: پوزیتیویسم یک انحراف «شناخت‌شناختی» از مسیر اصلی علم نیست، به نظر می‌رسد نتیجه‌ی طبیعی جایگزینی متدولوژی علمی با دیگر انواع آن باشد. اینکه آشکارا حیطه‌هایی از دانش بشری هستند که علم در آنها فاقد اعتبار است به کم‌رنگ شدن اعتبار دیدگاه پوزیتیویستی نمی‌انجامد، باعث سقط اعتبار از آن حیطه‌ها می‌شود!
      زنده باد زندگی!

    4. 5 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      nirvana (01-22-2013),Russell (01-22-2013),SAMKING (01-22-2013),sonixax (01-22-2013),undead_knight (01-22-2013)

    5. #23
      دفترچه نویس
      Points: 156,618, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      156,618
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      با اینکه پوزیتیویسم هم راهی جز مواجهه با متافیزیک نداره ولی اساسا کل این جریان برای خلاص شدن (تا حد ممکن بوجود اومده) از متافیزیک فلسفه هایی مثل فلسفه هگلی.بنظر من با پیشرفت عظیم علم در واقع اساسا فلسفه بسیار ضعیف و حتی نابود میشه و به چیزی تبدیل میشه برای خدمت به علم و فلسفه هست که باید یکجورایی خودش را به علم ببنده و توجیه کنه نه برعکس.
      پ.ن:امیر جان در اینجا بگمانم ارای دوستان شرکت کننده در بحث جوری موافق پوزیتیویسم است که خودت رو مجبوریم تنها مخالف حساب کنیم.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. 4 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (01-22-2013),nirvana (01-22-2013),Ouroboros (01-22-2013),sonixax (01-22-2013)

    7. #24
      رهگذر
      Points: 377, Level: 7
      Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
      Overall activity: 37.0%
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      chera آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Jan 2013
      نوشته ها
      16
      جُستارها
      3
      امتیازها
      377
      رنک
      7
      Post Thanks / Like
      سپاس
      14
      از ایشان 90 بار در 16 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      لطفا کسی پوزتیویسم رو تعریف کنه و توضیح بدهد در کجای تعریفی که از گزاره علمی بدست آوردیم پوزتیویسم مبنا و معیار گزاره علمی قرار گرفته است ؟


      چرا ؟!؟!

    8. 5 کاربر برای این پست سودمند از chera گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (01-22-2013),mahtab71 (01-22-2013),Philo (01-22-2013),sonixax (01-22-2013),undead_knight (01-22-2013)

    9. #25
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      من و شما پیرامون بسیاری چیزها همدلی داریم، به گمانم وقت آن رسیده دیگر دوستانی که مخالف هر دوی ما به حساب می‌آیند وارد گفتگو بشوند و ما را به چالش بکشند تا گفتگو جان دوباره‌ای بگیرد. با عنایت به این، گوشزد چند نکته خالی از لطف نیست: همین برتری دادن «باور منتج از گواهی و دلیل» به «باور منتج از ایمان» می‌شود متافیزیک مدرنیته، این به عنوان مقدمه. دوم: اینکه ما از کدام راه به ناکجاآباد می‌رسیم چه اهمیتی دارد؟ مشکل خود رسیدن به یقین(باور؟)در شرایطی‌ست که رسیدن به آن تحت زبان ممکن نیست. چه تفاوتی می‌کند از چه روشی به این یقین می‌رسید؟ و سوم: پوزیتیویسم یک انحراف «شناخت‌شناختی» از مسیر اصلی علم نیست، به نظر می‌رسد نتیجه‌ی طبیعی جایگزینی متدولوژی علمی با دیگر انواع آن باشد. اینکه آشکارا حیطه‌هایی از دانش بشری هستند که علم در آنها فاقد اعتبار است به کم‌رنگ شدن اعتبار دیدگاه پوزیتیویستی نمی‌انجامد، باعث سقط اعتبار از آن حیطه‌ها می‌شود!
      خب من اصولا به نقاط اشتراک علاقه ای ندارم تفاوت هاست که باعث قدرت گرفتن اندیشه میشه،و گاهی بازی در نقش وکیل مدافع شیطان هم بد نیست:) (البته کلا موافقم زیاد هم نمیشه همینجوری مخالفت کرد بهتره مخالف واقعی وجود داشته باشه)
      اصلا متافیزیک به معنای عام ناگزیره،حتی مثلا متریالیسم یک دیدگاه متافیزیکی به حساب میاد چون اصل اولیه متریالیستی رو به هر حال به شکل یک گزاره متافیزیکی مطرح میکنه،اینکه "همه واقعیت فقط ماده هست"ذاتا و ناخوداگاه یک دیدگاه متافیزیکی هست چون یک ناظر فرضی داره از بیرون واقعیت رو تفسیر میکنه.

      مسئله اینجاست اگر به نسبی بودن و موقتی بودن حقیقت باور داشته باشیم دستاوردهای دانش دیگه یک باور قاطع و ابدی نیست،این به همون فلسفه علم برمیگرده که ظاهرا پوزویتیسم به شدت در این حوزه پیشتازه.

      من پوزیتیویسم رو انحراف نمیدونم بلکه یکی از دیدگاه های فلسفه علم میدونم،در حال شاید یکی از قوی ترین دیدگاه ها در فلسفه علم باشه(که واقعا هم توانایی زیادی درکم اعتبار کردن سایر حوزه ها داره).دیدگاه من پوزویتیسم مثل یک شاخه هست،یک روش ، یک متود اینکه اینها انحراف هستند یا نیستند از نظر من تشخیص دادنی نیست.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      با اینکه پوزیتیویسم هم راهی جز مواجهه با متافیزیک نداره ولی اساسا کل این جریان برای خلاص شدن (تا حد ممکن بوجود اومده) از متافیزیک فلسفه هایی مثل فلسفه هگلی.بنظر من با پیشرفت عظیم علم در واقع اساسا فلسفه بسیار ضعیف و حتی نابود میشه و به چیزی تبدیل میشه برای خدمت به علم و فلسفه هست که باید یکجورایی خودش را به علم ببنده و توجیه کنه نه برعکس.
      پ.ن:امیر جان در اینجا بگمانم ارای دوستان شرکت کننده در بحث جوری موافق پوزیتیویسم است که خودت رو مجبوریم تنها مخالف حساب کنیم.
      همیشه روی مخالفت(از نوع واقعی!)من حساب کنید:))
      با اینکه در بعضی موارد دلبستگی خاصی به پوزیتیویسم احساس میکنم ولی خب انتقادهایی هم بهش وارد هست:
      اولین مسئله مرجعیت دانش هست،چرا باید چیزی که در هر حال توسط موجوداتی خطاپذیر و با ابزاری خطاپذیر بدست میاد دارای مرجعیت باشه؟! دوم اینکه چرا تنها آگاهی که معتبر هست آگاهی علمی هست!؟
      البته مثلا من خودم شدیدا باور دارم تنها نوع داده قابل ادراک برای اسنان داده حسی هست و چیزی که حسی و مادی نباشه حتی در صورت وجود قابل اثبات و ادراک توسط انسان نیست.ولی مسئه اینجاست که ممکن هست داده ای درست و معتبر از این راه بدست بیاد که در روش علمی به دلایلی مردود بشه یا اصلا توسط روش علمی قابل تجزیه و تحلیل نباشه.
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    10. 6 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (01-23-2013),Mehrbod (01-23-2013),Ouroboros (01-22-2013),Russell (01-23-2013),SAMKING (01-22-2013),sonixax (01-23-2013)

    11. #26
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      خب من اصولا به نقاط اشتراک علاقه ای ندارم تفاوت هاست که باعث قدرت گرفتن اندیشه میشه،و گاهی بازی در نقش وکیل مدافع شیطان هم بد نیست:) (البته کلا موافقم زیاد هم نمیشه همینجوری مخالفت کرد بهتره مخالف واقعی وجود داشته باشه)
      اصلا متافیزیک به معنای عام ناگزیره،حتی مثلا متریالیسم یک دیدگاه متافیزیکی به حساب میاد چون اصل اولیه متریالیستی رو به هر حال به شکل یک گزاره متافیزیکی مطرح میکنه،اینکه "همه واقعیت فقط ماده هست"ذاتا و ناخوداگاه یک دیدگاه متافیزیکی هست چون یک ناظر فرضی داره از بیرون واقعیت رو تفسیر میکنه.

      مسئله اینجاست اگر به نسبی بودن و موقتی بودن حقیقت باور داشته باشیم دستاوردهای دانش دیگه یک باور قاطع و ابدی نیست،این به همون فلسفه علم برمیگرده که ظاهرا پوزویتیسم به شدت در این حوزه پیشتازه.

      من پوزیتیویسم رو انحراف نمیدونم بلکه یکی از دیدگاه های فلسفه علم میدونم،در حال شاید یکی از قوی ترین دیدگاه ها در فلسفه علم باشه(که واقعا هم توانایی زیادی درکم اعتبار کردن سایر حوزه ها داره).دیدگاه من پوزویتیسم مثل یک شاخه هست،یک روش ، یک متود اینکه اینها انحراف هستند یا نیستند از نظر من تشخیص دادنی نیست.
      منهم «علاقه‌ی» خاصی ندارم وانگهی مخالفت چندانی میان ما نیست.
      مشکل اصلی من با متافیزیک مدرنیته پیش‌انگاشته بودن آنست نه متافیزیکی بودن ِ آن(البته آنهم مشکل است). اینکه برتری با اثبات عقلی‌ست نه ایمان کور باوری‌ست متاخر و برآمده از کوششهای نویسندگان روشنگری، بی‌هیچ دلیل عینی(بجز «کارکرد» که دلیل عینی نیست، زیرا خود محور گرفتن کارکرد هم باز برآمده از نگرشی یوتیلیتاریانیستی‌ست و..). پیشفرض گرفتن اینکه شناخت ممکن است(پس شناخت علمی ارجحیت به شناخت دینی دارد و...الخ)دشواری دیگری‌ست که من از طریق آن درک شما از «علم» را به چالش می‌کشم.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      با اینکه پوزیتیویسم هم راهی جز مواجهه با متافیزیک نداره ولی اساسا کل این جریان برای خلاص شدن (تا حد ممکن بوجود اومده) از متافیزیک فلسفه هایی مثل فلسفه هگلی.بنظر من با پیشرفت عظیم علم در واقع اساسا فلسفه بسیار ضعیف و حتی نابود میشه و به چیزی تبدیل میشه برای خدمت به علم و فلسفه هست که باید یکجورایی خودش را به علم ببنده و توجیه کنه نه برعکس.
      پ.ن:امیر جان در اینجا بگمانم ارای دوستان شرکت کننده در بحث جوری موافق پوزیتیویسم است که خودت رو مجبوریم تنها مخالف حساب کنیم.
      فلسفه برای من یعنی روش نه متن، روشی برای برسی پدیده‌ها و اندیشه‌ها. فلسفه در این بحث به خصوص به ما کمک می‌کند تا مچ ِ «علم»(و دیگر پایگاه‌های مشابه)را بگیریم هنگامی که می‌کوشد از یقینی ناممکن با ما سخن بگوید. عریانی پوزیتیویسم در همینست که خود به جای خرافه‌ای که از نقد آن منشاء گرفته می‌نشیند، به گمانم نخستین کسی که متوجه این موضوع شد لیوتار بود، هم او بود که گفت علم هم به مانند تمامی دیگر انواع «آگاهی» خود را از طریق زبان منتقل می‌کند و از آفت ِ «تأویل‌پذیری» در آمان نیست.
      زنده باد زندگی!

    12. 5 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (01-23-2013),Philo (01-22-2013),Russell (01-23-2013),sonixax (01-23-2013),undead_knight (01-22-2013)

    13. #27
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی chera نمایش پست ها
      لطفا کسی پوزتیویسم رو تعریف کنه و توضیح بدهد در کجای تعریفی که از گزاره علمی بدست آوردیم پوزتیویسم مبنا و معیار گزاره علمی قرار گرفته است ؟


      چرا ؟!؟!
      اینکه روش دانشیک تنها روش معتبر جهت رسیدن به شناختی درست از تمامی پدیده‌هاست و وظیفه‌ی دانش است تا به «حقیقت» برسد.
      به ادعای من علم در نهایت به نوعی جهتمندی پوزیتیویستی ختم می‌شود، چراکه از «دانش» از آغاز مسیری ضدروایی را برگزیده که در آن تمامی دیگر انواع روایت‌ها نامعتبر جلوه داده می‌شوند، یعنی «روش علمی» در تضاد با «روش غیرعلمی» معنا پیدا می‌کند و بطور مستقل بخشی از طبیعت و چینش ِ طبیعی چیزها و نظم عینی پیرامون ما نیست، یک ابزار توصیفی جهت درک بهتر آنهاست، که از تقابل با دیگر ابزارها چیستی خود را پیدا می‌کند(و مدعی‌ست که دقیق‌ترین درک ممکن به حقیقت را ارائه می‌دهد). حالا مشکل من با تمام اینها اینست که می‌گویم اولا این ادعایی‌ست غیرقابل برسی(چراکه ما دسترسی مستقلی به «خود چیز» نداریم تا توصیف ِ دقیق‌تر را حقیقتا بشناسیم)، دوما فرض صحت هم اعتبار عینی یا خاصی برای دانش به همراه نمی‌آورد، چراکه نزدیک بودن به حقیقت در گفتمانی مشخص ارزش به حساب می‌آید، و در گفتمانی دیگر انتقال معنا، یا کنشگری، یا کارکرد، یا وفاداری به اصل و ... ارزش محسوب می‌شود و... سوما محدود بودن علم در زبان آن‌را به اندازه‌ی دیگر روایت‌ها انتزاعی و بی‌معنی می‌کند، پس گفتن از تطابق با عینیت و اصالت شناخت یکسره فاقد موضوعیت است.
      زنده باد زندگی!

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (01-23-2013),sonixax (01-23-2013)

    15. #28
      نویسنده یکم
      Points: 11,501, Level: 70
      Level completed: 63%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 7.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      کارگر
       
      متعجب
       
      Philo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Feb 2011
      نوشته ها
      378
      جُستارها
      5
      امتیازها
      11,501
      رنک
      70
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,049
      از ایشان 896 بار در 338 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      7 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      منهم «علاقه‌ی» خاصی ندارم وانگهی مخالفت چندانی میان ما نیست.
      مشکل اصلی من با متافیزیک مدرنیته پیش‌انگاشته بودن آنست نه متافیزیکی بودن ِ آن(البته آنهم مشکل است). اینکه برتری با اثبات عقلی‌ست نه ایمان کور باوری‌ست متاخر و برآمده از کوششهای نویسندگان روشنگری، بی‌هیچ دلیل عینی(بجز «کارکرد» که دلیل عینی نیست، زیرا خود محور گرفتن کارکرد هم باز برآمده از نگرشی یوتیلیتاریانیستی‌ست و..). پیشفرض گرفتن اینکه شناخت ممکن است(پس شناخت علمی ارجحیت به شناخت دینی دارد و...الخ)دشواری دیگری‌ست که من از طریق آن درک شما از «علم» را به چالش می‌کشم.
      منظورتان از "دلیل عینی" در اینجا چیست؟ دقیقا چه نوع دلیلی شما را راضی می کند که یک روش شناخت را نسبت به روش دیگر ارجح بدانید؟

    16. 4 کاربر برای این پست سودمند از Philo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (01-23-2013),Mehrbod (01-22-2013),sonixax (01-23-2013),undead_knight (01-23-2013)

    17. #29
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Philo نمایش پست ها
      منظورتان از "دلیل عینی" در اینجا چیست؟ دقیقا چه نوع دلیلی شما را راضی می کند که یک روش شناخت را نسبت به روش دیگر ارجح بدانید؟
      قابلیت استناد به آن جهت توصیف و توضیح و برسی ِ تمامی عرصه‌های شناخته‌شده‌ی دانش بشری.
      یا به عبارتی دیگر، هیچ.
      زنده باد زندگی!

    18. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (01-23-2013),undead_knight (01-23-2013)

    19. #30
      نویسنده یکم
      Points: 11,501, Level: 70
      Level completed: 63%, Points required for next Level: 149
      Overall activity: 7.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      کارگر
       
      متعجب
       
      Philo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Feb 2011
      نوشته ها
      378
      جُستارها
      5
      امتیازها
      11,501
      رنک
      70
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,049
      از ایشان 896 بار در 338 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      7 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      قابلیت استناد به آن جهت توصیف و توضیح و برسی ِ تمامی عرصه‌های شناخته‌شده‌ی دانش بشری.
      یا به عبارتی دیگر، هیچ.
      همین که می فرمایید هیچ دلیلی قابلیت استناد ندارد، نشان دهنده ی این است که که شما تصوری از "دلیل قابل استناد" دارید، یا به عبارتی میدانید که دلیل قابل استناد چه جور دلیلی است و وقتی دلایل موجه بودنِ هر کدام از روش های شناخت کنونی را با آن می سنجید می بینید که هیچ کدام "قابلیت استناد" ندارند، من از شما تقاضا دارم که بفرمایید چه جور دلیلی را (که برای اثباتِ موجه بودن/نبودن یک روش شناخت اقامه شده باشد) قابل استناد می دانید؟

    20. 3 کاربر برای این پست سودمند از Philo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Angela (01-23-2013),sonixax (01-23-2013),undead_knight (01-23-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •