Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
جوک
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 195

    جُستار: جوک

    Threaded View

    1. #11
      سخنور یکم
      Points: 22,727, Level: 93
      Level completed: 38%, Points required for next Level: 623
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      خنک آن روز که...
       
      خجالتی
       
      SAMKING آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      نوشته ها
      771
      جُستارها
      10
      امتیازها
      22,727
      رنک
      93
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,926
      از ایشان 2,157 بار در 703 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      یکی تعریف میکرد که ...
      یکی از فانتزیام اینه که :
      توی بیمارستان،یه پرستار فوق العاده زیبا وجذاب
      از اتاق عمل سریع میاد بیرون و
      داد میزنه:آقای دکتر؟آقای دکتر؟بیمار داره از دست میره
      من درحالی که لبخندی پرمعنا برلب دارم سرمو میندازم پایین و از توی کشو دستکشمو در میارم
      ... پرستار بلندتر و با التماس میگه:آقای دکتر عجله کنید ،قلبش از حرکت ایستاده
      من بازهم با لبخندی معنا دار دستکشارو دستم میکنم
      ایندفعه همهءپرستارا ودکترا از اتاق میریزن بیرون و فریاد میزنن آقای دکتر آقای دکتر بیمار داره میمیره
      من که دسکشامو دستم کردم با خونسردی به چهرهءتک تکشون نگاه میکنم و میگم:
      .
      .
      .
      .
      .
      آقای دکتر طبقه بالا تشریف دارن
      بعد سطل آبو با پام هول میدم جلو و همینجور که دارم زمینو تی میکشم توی مه و غبار ناپدیدشم.

      آرشیا

      دهنت سرویس...!!!!!!
      خَععععلی باحال بود
      آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
      آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از SAMKING گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (01-18-2013),nirvana (01-18-2013),sonixax (01-18-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •