ولی بفرض درستی تعریف شما، خدا چیزی رو در درون خودش عوض نمیکنه. خدا مجبور به خیر هست و این جبر درونی ست و قائم به ذات. خیر و شر هم صفاتی هستند که به یک عمل یا اندیشه تعلق میگیرند. مادامیکه عملی انجام نشده، نمیشه خیر یا شر بودنش رو قضاوت کرد. اعمال خدا هم همگی خیر هستند. اشکالی در خیر مطلق بودن خدا پیش نمیاد اگر خداوند قادر به انجام فعل شر باشه ولی مرتکب اونها نشده باشه.
خیر وشر مربوطه به موجودات وعالم ماده است وخدا از عالم ماده جداست جناب کوروش بیخدا اگر مایلید من حاضرم با شما در این باره مناظره کنم.
خیر وشر مربوطه به موجودات وعالم ماده است وخدا از عالم ماده جداست جناب کوروش بیخدا اگر مایلید من حاضرم با شما در این باره مناظره کنم.
وقتی میگن خدا عادل و رحیم و رحمان و ... است، این یعنی فضائل اخلاقی داره. و وقتی فضائل اخلاقی داره، اعمالش اخلاقی (خیر) هستن، چطور میشه به خدا این صفات رو داد و بعد گفت خیر و شر به خدا ربطی ندارن؟