برادر این دو معنیشان یکی است در سخن شما.
در زمان گلیله هم میپرسیدند چطور میشود زمین مرکز هستی نباشد؟
شما بطور واضح دارید متوسل بهمان بقول خودتان حس میشوید.علم و متد علمی برای همین است که ما از روی شکم قضاوت نکنیم دیگر.
شما وقتی میگویید "آیا پاسخ فرگشت درباره پیدایش انسان با عقل شما جور درمیاید؟ منظورتان دقیقا همان قضاوت حس است وگرنه سخنتان اساسا معنی ندارد.
یک بومی آمازون را هم امروز بیاوریم مقداری اورانیوم به او نشان بدهیم بگوییم با این میتوان شهری را نابود کرد خواهد گفت نمیشود(یا به قول شما آیا این با عقل جور در میاید؟)
در مورد جهان خارج که نمیشود با شکم و حس و اینها بدون ارجاع تجربی قضاوت کرد.خرد و منطق هم ابزار علم هستند و میتوانند تناقض را بنمایند نه اینکه بگویند انسان از فرگشت بوجود آمده یا نه.