بله عامل فرهنگی برداشته شود همه به طور یکسان رفتار های سکسی خود را بروز میدهند نه به این معنی که یکسان رفتار میکنند بلکه با روشی متفاوت انرژی خود را میرهانند.
اما اثر زیست شناختی در چه صفر است؟بله من هنوز توجیه نشده ام که یک شرم و بازدارندگی ذاتی در زن باعث میشود که شرکای جنسی خود را تقلیل دهد!!
اصلا چرا یک زن وقتی از یک رابطه ای که مایل است باشد امتناع میکند؟؟مسلما به خاطر عواقبی که برایش دارد.حال یا در حین سکس یا بعد از ان ...
اما اگر اینگونه نگرانی ها نباشد زن نیز مانند مرد هر ان که احساس کرد مایل به ایجاد رابطه است بی پروا این کار را خواهد انجامید.
پس این یک اثر زیست شناختی نیست یک عامل باز دارنده از طرف اجتماع است که بر زن در طول زمان تحمیل شده.ایران و غرب نیز ندارد .در هر فرهنگی به اندازه ی خود این چنین رفتار هایی وجود دارد.
شما از اولین پست بانام فرگشت علیه السلام زنان را به کل مفعول بی زبان و احساس نشان میدادید.من شما را متهم نمیکنم بلکه تشویقتان میکنم که به این بعد از رفتارهای جنسی جنس مخالفتان توجه کردید:))
ضمنا مسلم است که این نوع پژوهش ها از طرف یک خانم آنهم از نوع فمنیستش صورت میگیرد نه از طرف یک مرد.مگر مردان بی کارند که شرایطی را که به نفعشان است را بر خود سخت کنند؟پس حدس چندان سختی هم نبود.خواهش دارم که بی توجه به اینکه توسط چه کسی یا کسانی است به اصل مسئله توجه کنید.در یک جامعه یا افراد آگاهانه به امیال یکدیگر توجه میکنند و ان را میپذیرند یا آنکه آنقدر جامعه ابتداییست که به این مسائل اصلا توجهی ندارند که به اینگونه مسائل معنا بخشند.
فراموش نکردید که ما از غرایزی از انسان صحبت میکردیم که به آدمخواری اشاره داشت.گرچه شما تغییر حالت ها را که از جانب فروید نقل کردیم را منسوخ میدانید(حال بماند که دلایلش را نیز عنوان نفرمودید) اما توجه داشته باشید که تمدن در انسان باعث شد تا چهره ی سکس را معقول تر جلوه کند.مثلا سکس فرزند با پدر یا مادر را فکر نمیکنم در هیچ فرهنگی منطقی بدانند.این یعنی یک گام به جهت دهی به سکس و فاصله انداختن آن با حالت وحشی اش.
به هر حال هروقت مشکلی بود من در خدمتتونم:))