Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
می توان عاشق یک روسپی شد؟
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 123

    جُستار: می توان عاشق یک روسپی شد؟

    Threaded View

    1. #21
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      خوب همینست من میگویم روانشناسی را شما بکل منکر میشوید.ما از ابتدا میگوییم اثرات وراثت و طبیعت در گرایش جنسی وجود دارد و قابل ملاحظه هم هست،گزینه های دیگر محیط میماند و شانس و باقی مکانیزمها.اینکه شما میگویید دست خودمان است این میان یکهو اختیار و اراده آزاد را میاورید بکل منکر وجود مکانیزمها در مغز انسان میشوید.اینطور باشد مثلا در تحلیل گرایش به قتل هم یکی بگوید "هر کس دست خودش است" میشود تحلیل روانشناسی.
      شما دارید معکوس استدلال میکنید و مصادره به مطلوب میکنید.بحث اخلاقی و تعهد یک بحث است بحث گرایش و تحلیل روانشناسی یکچیز دیگر است،شما برای سرزنش بی قید و بندی جنسی دارید میگویید دست خودمان است اراده آزاد داریم چرا که طبیعی بودن را مانع شرزنش اخلاقی میدانید،در حالی که ربطی ندارد و اساسا ربطی به طبیعی بودن هم ندارد،عامل محیط (که آنرا دیگر گمان نکنم بکل نفی کنید و خودتان گفتید که جامعه و مردان رفتار جنسی را تعیین میکنند) هم فرقی ندارد.اگر علت مثلا بی قید و بندی مردی محیط باشد باز هم از دیدی که وارد شده اید نمیشود که سرزنش کنید طرف را،چون محیط او را مجبور کرده.اینست که بکل باید روانشناسی و علیت را بگذاریم کنار بگوییم انسانها اختیار دارند چرا که ما مخواهیم آنها را سرزنش اخلاقی کنیم.
      اینست که این دو مطلب اخلاق و چه باید بکنیم را از اینکه چه هست و مشاهده میکنیم جدا کنید همه چیز حل است.
      فکر میکنم تا اینجا روال بحث به گونه ای پیش میرود که من مدام از خودم و سخنانم دفاع کنم و اتهام ها را رد!
      راسل عزیز من به هیچ وجه جنبه ی اخلاقی را اشاره نمیکنم.تنها از موقعیت هایی میگویم که در شرایط نرمال هر دو جنس میتوانند به یک نسبت ابراز وجود کنند.نه به روش یکسان!
      این مسئله را شاید با مثال های عینی نیز بتوان اثبات کرد.مسائل روانشناسی نیز خود متاثر از مسائل اجتماعی و فرهنگی است.بنا بر این من نه تنها به ان بی توجه نیستم که اتفاقا بر ان تاکید دارم.
      مشکل شما این است که این عطش کامجویی مردان از زنان را محصول طبیعی و غریز جنس مرد میدانید و ذاتا زن را موجودی میپندارید که این تمایلات را با این شدت ندارد و اصولا زن دوست دارد هر ان زمان که مرد مورد خواستش او را مفعول قرار دهد پذیرای سکس است.در حالی که ذهن زن نیز همان قدر که مرد به سکس مشغول است درگیر است منتهی سرکوب گر های اجتماعی و فرهنگی به او اجازه ی طغیان نمیدهد.
      اما در نظر من سکس بدون هنجار است و در نهاد هر انسان به سهم برابر گرچه متفاوت بروز میکند.این که ولع آن در یک جنس بیش از جنس دیگر است بی توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی یک ادعاست که تنها از یک دریچه به ان نگریسته میشود و نمی توان به ان اعتماد داشت.
      پژوهش های مرد شناسانه به دست امده نشان میدهد که قوت غریزه ی جنسی مردان به نگرش ها و ارزش های فرهنگی بستگی دارد.باربارا تونردر یکی از پژوهش ها نشان میدهد که در میان یکی از اقوام گینه ی نو این قوت ها به حدی از برابری قرار دارد که حتی فرایندی به نام تجاوز ذاتا ناشناخته است!در حالیکه در بسیاری از جوامع یکی از اشکال کنترل اجتماعیست.متاسفانه کتاب هایم همراهم نیست وگرنه شرح بسیاری از این تعیین رفتار ها ی جنسی را میتوانستم عنوان کنم.به هر سو انچه که به نظر من در دیدگاه شما دیده نمیشود توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و...است که به خودی خود عامل قدرتمندی در جهت دهی به نگرش های جنسی و رفتارهای جنسی است.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      حواسم اصلا بجناب فروید نبود،ولی مشخص است که این بخش سخنان جناب فروید منسوخ شده و توضیخات بسیار علمیتر آن مانند چرایی مکیدن کودکان در کودکی هم جالب است که از روانشناسی فرگشتی میایند.
      خوب اگر منسوخ شده باشد که به نفع موضع من است:)))
      چون من در پی این بودم که غرایز جنسی باز پس زده شدند اما مجبور شدم اقرار کنم که مظاهر آن باقی مانده اند.اما با این اوصاف ه شما میگویید گویا تسلط نسل بشر بر انچه که به نام غریزه میشناسیم بیش از ان است که من میپنداشتم:)))

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-28-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پورنوگرافی 18+
      از سوی Nevermore در تالار هماندیشی
      پاسخ: 109
      واپسین پیک: 10-29-2014, 10:00 PM
    2. پاسخ: 2
      واپسین پیک: 11-02-2010, 11:22 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •