• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 123

    جُستار: می توان عاشق یک روسپی شد؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      جناب راسل خیلی از مواردی که در طول زمان در بند غریزه بوده به وسیله ی تمدن باز پس زدگی داشته و مطرود شده و یا به کل حذف شده و یا سمت و سوی ملایم تر گرفته و یا اصولا تغییر جهت داده.
      پس هر اونچه که در گذر زمان به دست ما رسیده لزوما شکل خام و اصیل اون نیست و در طول زمان دست خوش خیلی از عوامل شده.
      به عنوان مثال زمانی بوده که انسان به طور غریزی به آدمخواری روی آورده بوده اما این مسئله به خودی خود به وسیله ی تمدن باز پس زده میشه و مطرود میشه.شاید بگید کشتار از نوع دیگه در انسان نمود داره اما مهم اینه که از شکل وحشی خودش فاصله گرفته و از غالب آدمخواری در اومده.
      یا مثلا سکس و اخلاق سکسی در بین اکثریت انسان ها تبیین شده و شرکای جنسی رو انسان به وسیله خرد ورزی و تمدن تعیین میکنه.اما باز این مسائل مبرا از خطا نیستند و درشون هنوزم که هنوزه ایراد بیشماره و این یکی از این ایراد هاست که خصوصیاتی رو ذاتا به مرد و زن نسبت میدن در حالی که تجربه ی افراد در سطح وسیع خلاف این نظریه ها رو میگه.
      البته منکر این نظریات نمشم اما اثرشون رو در برابر تمدن ضعیف تر میبینم.چرا که کر می کنم در طول تاریخ انسان ثابت کرده که به خیلی از غرایز و تمایلاتش احاصه و تسلط و کنترل داره و موضوع سکس گرچه که ایراد های زیادی به اون وارده از این قاعده مستثنی نیست
      اینچیزی که شما در مقابل میگویید یکنوع همان لوح سفید بودن انسانهاست.مانند این است که من بگویم انسانها بدلیل فرگشتی گرایش به سکس دارند بعد کسی بگوید یکسری انسانها میروند راهب میشوند اصلا سکس ندارند.مغز انسان هم اینجور نیست که غریزه یکطرف باشد یکطرف خرد و تمدن باشد،این مغز فرگشت یافته و لایه لایه روی هم چیده شده و مغز ما از دوزیستان هم یادگاری دارد.وقتی دلیل فرگشتی اینکه مثلا چرا ما شیرینی دوست داریم یا از تاریکی یا مار و عقرب میترسیم را میگوییم من ندیده ام کسی بگوید که اینها برای گذشته است و امروز چنین چیزی نیست و... ولی وقتی از تفاوت مغز زن و مرد سخن میگوییم یا علت فرگشت عشق رمانتیک و تفاوت گرایش جنسی و... اینها نادرست میشوند و در برابرشان مقاومت میشود.اساسا اگر چنین باشد باید قید بررسی رفتار انسانی را بکل بزنیم بگوییم همه چیز در همه حالت در انسانها به یک اندازه محتمل است و 50-50 قید روانشناسی و درک رفتار و گرایشات انسان را بکل بزنیم.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-28-2012)

    3. #2
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      اینچیزی که شما در مقابل میگویید یکنوع همان لوح سفید بودن انسانهاست.مانند این است که من بگویم انسانها بدلیل فرگشتی گرایش به سکس دارند بعد کسی بگوید یکسری انسانها میروند راهب میشوند اصلا سکس ندارند.مغز انسان هم اینجور نیست که غریزه یکطرف باشد یکطرف خرد و تمدن باشد،این مغز فرگشت یافته و لایه لایه روی هم چیده شده و مغز ما از دوزیستان هم یادگاری دارد.وقتی دلیل فرگشتی اینکه مثلا چرا ما شیرینی دوست داریم یا از تاریکی یا مار و عقرب میترسیم را میگوییم من ندیده ام کسی بگوید که اینها برای گذشته است و امروز چنین چیزی نیست و... ولی وقتی از تفاوت مغز زن و مرد سخن میگوییم یا علت فرگشت عشق رمانتیک و تفاوت گرایش جنسی و... اینها نادرست میشوند و در برابرشان مقاومت میشود.اساسا اگر چنین باشد باید قید بررسی رفتار انسانی را بکل بزنیم بگوییم همه چیز در همه حالت در انسانها به یک اندازه محتمل است و 50-50 قید روانشناسی و درک رفتار و گرایشات انسان را بکل بزنیم.
      نه...
      من نه منکر مسائل فرگشت شدم و نه منکر تفاوت بین رفتار های جنسی نر و ماده.
      تمام تمرکز من براین هست که رفتارهایی که ما به نام مردانه -زنانه میشناسیم در طول زمان به این شکل به دست مارسیدند و چه بسا شدید تر از این میبودند اما به دست انسان و تمدن از شدتشان کاسته شده و تغییر ماهیت داده.
      بنا براین اینکه رفتارهای جنسی زنان ومردان را امری طبیعی و غیر قابل تغییر بدانیم اساسا نظر درستی نیست و همواره این انسان بوده که بر تمامی این مسائل اعمال نفوذ داشته.این تغییرات اعمال شده باعث شده که چیزی به نام جامعه معنا یابد.مثلا در همین موضوع ادمخواری که غریزتا در انسان وجود دارد نمیتوانم منکر شوم که علائمش به کل از رفتار های انسانی از میان رفته و وجود ندارد.چرا که در همین موضوع سکس ارتباط های دهانی و گزیدن و لیسیدن اندام های طرفین خود نمودی از غریزه ی ادمخواری در انسان است اما این رفتار های جزئی در مقابل خصیصه های انسانی که به جنسیت مربوط میشود مسلما به خاطر درجه ی پایین اهمیتش و همچنین رضایت بخش بودنش برای انسان ,کمتر مورد توجه بوده که تغییر کند.اتفاقا ارتقا یافته که کمتر نشده.اما عدم توازن در رفتار های انسانی در بین دو جنس زن و مرد اساسا موضوعیست که جدا از مسائل زیست شناختی به اثر تمدن بیشتر نزدیک است و اعمال تغییر در ان به این وسیله میسر است.

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      mahtab71 (12-28-2012),sonixax (12-28-2012)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      نه...
      من نه منکر مسائل فرگشت شدم و نه منکر تفاوت بین رفتار های جنسی نر و ماده.
      تمام تمرکز من براین هست که رفتارهایی که ما به نام مردانه -زنانه میشناسیم در طول زمان به این شکل به دست مارسیدند و چه بسا شدید تر از این میبودند اما به دست انسان و تمدن از شدتشان کاسته شده و تغییر ماهیت داده.
      بنا براین اینکه رفتارهای جنسی زنان ومردان را امری طبیعی و غیر قابل تغییر بدانیم اساسا نظر درستی نیست و همواره این انسان بوده که بر تمامی این مسائل اعمال نفوذ داشته.
      چرا دیگر شما دارید بروشنی میگویید رفتار انسان را طبیعی بدانیم (در مقابل رفتار محیطی) درست نیست چرا که تغییر ناپذیر میشود.من تغییر تاپذیر بودن یا نبودنش را مطمئن نیستم ولی حدسم اینست که در آینده با تسلط انسان بر ژنتیک و توان مهندسی احتمالا همه چیز را میشود تغییر دارد.ولی این تفاوتی در مساله ایجاد نمیکند،ما داریم میگوییم اکنون این تفاوت طبیعی وجود دارد.اینکه ما باید متمدن شویم و اینها این تغییری در اینکه امروز اینگونه است ایجاد نمیکند.امروز اندازه مردان بزرگتر از زنان است بطور طبیعی،اینکه خوب است این تفاوت کمتر شود یا بیشتر یک سخن است و اینکه اساسا این تفاوت را منکر بشویم یک حرف دیگر.من در اینکه کم شدن تفاوت انسانها در کل مفید بوده مخالفت چندانی ندارم ولی تفاوتها هم بسیار مهم هستند و در بسیاری موارد خواستنی.در اینجا کلا دوستان فمینیست بنظر میرسد که نه تنها میخواهند درباره اینکه چه تفاوتهایی خوب است و کدام بد بتنهایی تصمیم میگیرند بلکه یکسری از تفاوتهای موجود امروز را بکل منکر میشوند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      بنا براین اینکه رفتارهای جنسی زنان ومردان را امری طبیعی و غیر قابل تغییر بدانیم اساسا نظر درستی نیست و همواره این انسان بوده که بر تمامی این مسائل اعمال نفوذ داشته.این تغییرات اعمال شده باعث شده که چیزی به نام جامعه معنا یابد.مثلا در همین موضوع ادمخواری که غریزتا در انسان وجود دارد نمیتوانم منکر شوم که علائمش به کل از رفتار های انسانی از میان رفته و وجود ندارد.چرا که در همین موضوع سکس ارتباط های دهانی و گزیدن و لیسیدن اندام های طرفین خود نمودی از غریزه ی ادمخواری در انسان است اما این رفتار های جزئی در مقابل خصیصه های انسانی که به جنسیت مربوط میشود مسلما به خاطر درجه ی پایین اهمیتش و همچنین رضایت بخش بودنش برای انسان ,کمتر مورد توجه بوده که تغییر کند.اتفاقا ارتقا یافته که کمتر نشده.اما عدم توازن در رفتار های انسانی در بین دو جنس زن و مرد اساسا موضوعیست که جدا از مسائل زیست شناختی به اثر تمدن بیشتر نزدیک است و اعمال تغییر در ان به این وسیله میسر است.
      در این سخنان درباره رابطه آدمخواری و سکس دهانی هم توضیح دهید ممنون میشوم چرا که چنین سخنی برایم بسیار عجیب است.این سکس دهانی و اینها اتفاقا در انسانها و بونوبوها تنها وجود دارد:



      Sexual intercourse plays a major role in bonobo society observed in captivity, being used as what some scientists perceive as a greeting, a means of forming social bonds, a means of conflict resolution, and postconflict reconciliation.[34] Bonobos are the only nonhuman animal to have been observed engaging in all of the following sexual activities: face-to-face genital sex (although a pair of western gorillas has been photographed performing face-to-face genital sex,[35]) tongue kissing, and oral sex.[36] In scientific literature, the female–female behavior of touching genitals together is often referred to as GG rubbing or genital–genital rubbing. The sexual activity happens within the immediate community and sometimes outside of it. Bonobos do not form permanent monogamous sexual relationships with individual partners. They also do not seem to discriminate in their sexual behavior by sex or age, with the possible exception of abstaining from sexual intercourse between mothers and their adult sons. When bonobos come upon a new food source or feeding ground, the increased excitement will usually lead to communal sexual activity, presumably decreasing tension and encouraging peaceful feeding

      Bonobo - WiKi

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-28-2012)

    7. #4
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      چرا دیگر شما دارید بروشنی میگویید رفتار انسان را طبیعی بدانیم (در مقابل رفتار محیطی) درست نیست چرا که تغییر ناپذیر میشود.من تغییر تاپذیر بودن یا نبودنش را مطمئن نیستم ولی حدسم اینست که در آینده با تسلط انسان بر ژنتیک و توان مهندسی احتمالا همه چیز را میشود تغییر دارد.ولی این تفاوتی در مساله ایجاد نمیکند،ما داریم میگوییم اکنون این تفاوت طبیعی وجود دارد.اینکه ما باید متمدن شویم و اینها این تغییری در اینکه امروز اینگونه است ایجاد نمیکند.امروز اندازه مردان بزرگتر از زنان است بطور طبیعی،اینکه خوب است این تفاوت کمتر شود یا بیشتر یک سخن است و اینکه اساسا این تفاوت را منکر بشویم یک حرف دیگر.من در اینکه کم شدن تفاوت انسانها در کل مفید بوده مخالفت چندانی ندارم ولی تفاوتها هم بسیار مهم هستند و در بسیاری موارد خواستنی.در اینجا کلا دوستان فمینیست بنظر میرسد که نه تنها میخواهند درباره اینکه چه تفاوتهایی خوب است و کدام بد بتنهایی تصمیم میگیرند بلکه یکسری از تفاوتهای موجود امروز را بکل منکر میشوند.
      خیر این تفاوت ها طبیعی نیست.دقت کنید که تنها از این تفاوتها سخن میگوییم نه تفاوت در پیکره ی زن و مرد.رفتار هایی جنسی که گرایشات و تمایلات یا بی قیدی و بندی جنسی گرچه اثراتی زیست شناختی در آن موثر است اما بخش عمده ی آن دست خودمان است و ماهستیم که به آن سمت و سو میدهیم.
      اتفاقا من اصلا از دیدگاه فمنیستی بحث نمیکنم چرا که اگر از ان دیدگاه باشد که ایراد ها به این رفتار ها بسیار است و همین مسائل است که زمینه ساز بسیاری از مشکلات و بروز تجاوزات جنسی و روحی بر زن میشود.
      گرچه به نظرم این مردان و رفتار های انان است که مشخص میکنند ملاک لذت بخشی رفتار های جنسی بر چه مبنائیست.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      در این سخنان درباره رابطه آدمخواری و سکس دهانی هم توضیح دهید ممنون میشوم چرا که چنین سخنی برایم بسیار عجیب است.این سکس دهانی و اینها اتفاقا در انسانها و بونوبوها تنها وجود دارد:
      این غریزه در یکی از دوران های رشد در کودک اگر تثبیت شود بعد ها به صورتهای مختلفی از انواع سکس های دهانی بروز پیدا میکند.
      این مسائل را فکر میکنم در یکی از کتاب های فروید خوانده بودم که لی بیدو یا شهوت در دوران کودکی هر فرد در لب ها و دهان استقرار میابد .در این دروان است که کودک از مکیدن,گاز گرفتن ویا نگه داشتن مدفوع خود لذت میبرد.این اعمال خود به مراحل مختلفی منجر میشود و اگر در هر دام از مراحل لی بیدو تثبیت شود مظاهر آن در رفتار های جنسی درجاتی از انحرافات سادیستی را نمایان میکند.فروید این مرحله را دوران دندانی میخواند به cannibalisme یا ادمخواری نسبت میدهد.
      مظاهر ان نیز در درجاتی مختلف از خونین کردن طرف مقابل برای درک لذت تا گزیدن ها خفیف یا fellatioوجود دارد

    8. یک کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-28-2012)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      خیر این تفاوت ها طبیعی نیست.دقت کنید که تنها از این تفاوتها سخن میگوییم نه تفاوت در پیکره ی زن و مرد.رفتار هایی جنسی که گرایشات و تمایلات یا بی قیدی و بندی جنسی گرچه اثراتی زیست شناختی در آن موثر است اما بخش عمده ی آن دست خودمان است و ماهستیم که به آن سمت و سو میدهیم.
      اتفاقا من اصلا از دیدگاه فمنیستی بحث نمیکنم چرا که اگر از ان دیدگاه باشد که ایراد ها به این رفتار ها بسیار است و همین مسائل است که زمینه ساز بسیاری از مشکلات و بروز تجاوزات جنسی و روحی بر زن میشود.
      گرچه به نظرم این مردان و رفتار های انان است که مشخص میکنند ملاک لذت بخشی رفتار های جنسی بر چه مبنائیست.
      خوب همینست من میگویم روانشناسی را شما بکل منکر میشوید.ما از ابتدا میگوییم اثرات وراثت و طبیعت در گرایش جنسی وجود دارد و قابل ملاحظه هم هست،گزینه های دیگر محیط میماند و شانس و باقی مکانیزمها.اینکه شما میگویید دست خودمان است این میان یکهو اختیار و اراده آزاد را میاورید بکل منکر وجود مکانیزمها در مغز انسان میشوید.اینطور باشد مثلا در تحلیل گرایش به قتل هم یکی بگوید "هر کس دست خودش است" میشود تحلیل روانشناسی.
      شما دارید معکوس استدلال میکنید و مصادره به مطلوب میکنید.بحث اخلاقی و تعهد یک بحث است بحث گرایش و تحلیل روانشناسی یکچیز دیگر است،شما برای سرزنش بی قید و بندی جنسی دارید میگویید دست خودمان است اراده آزاد داریم چرا که طبیعی بودن را مانع شرزنش اخلاقی میدانید،در حالی که ربطی ندارد و اساسا ربطی به طبیعی بودن هم ندارد،عامل محیط (که آنرا دیگر گمان نکنم بکل نفی کنید و خودتان گفتید که جامعه و مردان رفتار جنسی را تعیین میکنند) هم فرقی ندارد.اگر علت مثلا بی قید و بندی مردی محیط باشد باز هم از دیدی که وارد شده اید نمیشود که سرزنش کنید طرف را،چون محیط او را مجبور کرده.اینست که بکل باید روانشناسی و علیت را بگذاریم کنار بگوییم انسانها اختیار دارند چرا که ما مخواهیم آنها را سرزنش اخلاقی کنیم.
      اینست که این دو مطلب اخلاق و چه باید بکنیم را از اینکه چه هست و مشاهده میکنیم جدا کنید همه چیز حل است.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      این غریزه در یکی از دوران های رشد در کودک اگر تثبیت شود بعد ها به صورتهای مختلفی از انواع سکس های دهانی بروز پیدا میکند.
      این مسائل را فکر میکنم در یکی از کتاب های فروید خوانده بودم که لی بیدو یا شهوت در دوران کودکی هر فرد در لب ها و دهان استقرار میابد .در این دروان است که کودک از مکیدن,گاز گرفتن ویا نگه داشتن مدفوع خود لذت میبرد.این اعمال خود به مراحل مختلفی منجر میشود و اگر در هر دام از مراحل لی بیدو تثبیت شود مظاهر آن در رفتار های جنسی درجاتی از انحرافات سادیستی را نمایان میکند.فروید این مرحله را دوران دندانی میخواند به cannibalisme یا ادمخواری نسبت میدهد.
      مظاهر ان نیز در درجاتی مختلف از خونین کردن طرف مقابل برای درک لذت تا گزیدن ها خفیف یا fellatioوجود دارد
      حواسم اصلا بجناب فروید نبود،ولی مشخص است که این بخش سخنان جناب فروید منسوخ شده و توضیخات بسیار علمیتر آن مانند چرایی مکیدن کودکان در کودکی هم جالب است که از روانشناسی فرگشتی میایند.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    10. یک کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-28-2012)

    11. #6
      سرنویسنده دوم
      Points: 45,990, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      ضد و نقیض
       
      سر به زیر
       
      iranbanoo آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      نوشته ها
      1,545
      جُستارها
      25
      امتیازها
      45,990
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,572
      از ایشان 3,738 بار در 1,364 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      30 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      خوب همینست من میگویم روانشناسی را شما بکل منکر میشوید.ما از ابتدا میگوییم اثرات وراثت و طبیعت در گرایش جنسی وجود دارد و قابل ملاحظه هم هست،گزینه های دیگر محیط میماند و شانس و باقی مکانیزمها.اینکه شما میگویید دست خودمان است این میان یکهو اختیار و اراده آزاد را میاورید بکل منکر وجود مکانیزمها در مغز انسان میشوید.اینطور باشد مثلا در تحلیل گرایش به قتل هم یکی بگوید "هر کس دست خودش است" میشود تحلیل روانشناسی.
      شما دارید معکوس استدلال میکنید و مصادره به مطلوب میکنید.بحث اخلاقی و تعهد یک بحث است بحث گرایش و تحلیل روانشناسی یکچیز دیگر است،شما برای سرزنش بی قید و بندی جنسی دارید میگویید دست خودمان است اراده آزاد داریم چرا که طبیعی بودن را مانع شرزنش اخلاقی میدانید،در حالی که ربطی ندارد و اساسا ربطی به طبیعی بودن هم ندارد،عامل محیط (که آنرا دیگر گمان نکنم بکل نفی کنید و خودتان گفتید که جامعه و مردان رفتار جنسی را تعیین میکنند) هم فرقی ندارد.اگر علت مثلا بی قید و بندی مردی محیط باشد باز هم از دیدی که وارد شده اید نمیشود که سرزنش کنید طرف را،چون محیط او را مجبور کرده.اینست که بکل باید روانشناسی و علیت را بگذاریم کنار بگوییم انسانها اختیار دارند چرا که ما مخواهیم آنها را سرزنش اخلاقی کنیم.
      اینست که این دو مطلب اخلاق و چه باید بکنیم را از اینکه چه هست و مشاهده میکنیم جدا کنید همه چیز حل است.
      فکر میکنم تا اینجا روال بحث به گونه ای پیش میرود که من مدام از خودم و سخنانم دفاع کنم و اتهام ها را رد!
      راسل عزیز من به هیچ وجه جنبه ی اخلاقی را اشاره نمیکنم.تنها از موقعیت هایی میگویم که در شرایط نرمال هر دو جنس میتوانند به یک نسبت ابراز وجود کنند.نه به روش یکسان!
      این مسئله را شاید با مثال های عینی نیز بتوان اثبات کرد.مسائل روانشناسی نیز خود متاثر از مسائل اجتماعی و فرهنگی است.بنا بر این من نه تنها به ان بی توجه نیستم که اتفاقا بر ان تاکید دارم.
      مشکل شما این است که این عطش کامجویی مردان از زنان را محصول طبیعی و غریز جنس مرد میدانید و ذاتا زن را موجودی میپندارید که این تمایلات را با این شدت ندارد و اصولا زن دوست دارد هر ان زمان که مرد مورد خواستش او را مفعول قرار دهد پذیرای سکس است.در حالی که ذهن زن نیز همان قدر که مرد به سکس مشغول است درگیر است منتهی سرکوب گر های اجتماعی و فرهنگی به او اجازه ی طغیان نمیدهد.
      اما در نظر من سکس بدون هنجار است و در نهاد هر انسان به سهم برابر گرچه متفاوت بروز میکند.این که ولع آن در یک جنس بیش از جنس دیگر است بی توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی یک ادعاست که تنها از یک دریچه به ان نگریسته میشود و نمی توان به ان اعتماد داشت.
      پژوهش های مرد شناسانه به دست امده نشان میدهد که قوت غریزه ی جنسی مردان به نگرش ها و ارزش های فرهنگی بستگی دارد.باربارا تونردر یکی از پژوهش ها نشان میدهد که در میان یکی از اقوام گینه ی نو این قوت ها به حدی از برابری قرار دارد که حتی فرایندی به نام تجاوز ذاتا ناشناخته است!در حالیکه در بسیاری از جوامع یکی از اشکال کنترل اجتماعیست.متاسفانه کتاب هایم همراهم نیست وگرنه شرح بسیاری از این تعیین رفتار ها ی جنسی را میتوانستم عنوان کنم.به هر سو انچه که به نظر من در دیدگاه شما دیده نمیشود توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و...است که به خودی خود عامل قدرتمندی در جهت دهی به نگرش های جنسی و رفتارهای جنسی است.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      حواسم اصلا بجناب فروید نبود،ولی مشخص است که این بخش سخنان جناب فروید منسوخ شده و توضیخات بسیار علمیتر آن مانند چرایی مکیدن کودکان در کودکی هم جالب است که از روانشناسی فرگشتی میایند.
      خوب اگر منسوخ شده باشد که به نفع موضع من است:)))
      چون من در پی این بودم که غرایز جنسی باز پس زده شدند اما مجبور شدم اقرار کنم که مظاهر آن باقی مانده اند.اما با این اوصاف ه شما میگویید گویا تسلط نسل بشر بر انچه که به نام غریزه میشناسیم بیش از ان است که من میپنداشتم:)))

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از iranbanoo گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-28-2012)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      فکر میکنم تا اینجا روال بحث به گونه ای پیش میرود که من مدام از خودم و سخنانم دفاع کنم و اتهام ها را رد!
      ما که تا اینجا برعکس آنرا دیده ایم،من تا اینجا چندین بار گفته ام که محیط هم میتواند موثر باشد و باز شما همینجور میگویید که ما میگوییم نیست،در یک خصیصه میتواد چند عامل موثر باشد،ما اثر عوامل دیگرا انکار نکردیم بلکه بر موثر بودن غیر قابل نادیده گرفتن یک عامل تاکید کردیم،برعکسش شما عامل بیولوژیکی را بکل انکار میکنید و به آنکه میرسد انسانها مختار میشوند !!
      چطور است موقع اثر محیط و فرهنگ انسانها مختار نیستند و اثر دارد ولی وقتی صحبت از طبیعت میشود مختار میشوند؟


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      راسل عزیز من به هیچ وجه جنبه ی اخلاقی را اشاره نمیکنم.تنها از موقعیت هایی میگویم که در شرایط نرمال هر دو جنس میتوانند به یک نسبت ابراز وجود کنند.نه به روش یکسان!
      این مسئله را شاید با مثال های عینی نیز بتوان اثبات کرد.مسائل روانشناسی نیز خود متاثر از مسائل اجتماعی و فرهنگی است.بنا بر این من نه تنها به ان بی توجه نیستم که اتفاقا بر ان تاکید دارم.
      مشکل شما این است که این عطش کامجویی مردان از زنان را محصول طبیعی و غریز جنس مرد میدانید و ذاتا زن را موجودی میپندارید که این تمایلات را با این شدت ندارد و اصولا زن دوست دارد هر ان زمان که مرد مورد خواستش او را مفعول قرار دهد پذیرای سکس است.در حالی که ذهن زن نیز همان قدر که مرد به سکس مشغول است درگیر است منتهی سرکوب گر های اجتماعی و فرهنگی به او اجازه ی طغیان نمیدهد.
      قسمتهای اول بلد شده گفتمان سرزنش اخلاقی شماست در حالی که جمله هایی که زیرشان خط کشیده شده گزاره هایی فکچوال هستند درباره اینکه آنچه هست.
      گزاره هایی که درباره آنچه هست گفته میشوند نیازمند تایید توسط علم هستند نه نتجه شدن از گزاره اخلاقی.من حرفی با ابراز وجود بانوان ندارم همینجاست که میگویم دو حوزه جدای اخلاق و روانشناسی را با هم قاطی میکنید.
      نظر اخلاقی من هم اینستت هر کسی چه مرد و زن آزاد است هر مقدار و هرجور که دوست دارد رابطه جنسی برقرار کند.
      این یک مساله است،حالا اینکه زن و مرد چقدر گرایش به سکس بی قید و بند و یا کلا گرایش به سکس نشان میدهند چیز دیگریست.در اینجا عامل محیط هم میتواند اثر داشته باشد (دقت کنید که من منکر تاثیر محیط نبوده و نیستم) در میزان فعلیت این گرایش ولی تغییری در وجود خود این گرایش ندارد.اینکه شما میگویید اگر مردسالاری را برداریم همه با هم برابر هستند یک ادعاست که نیاز به اثبات به روش علمی دارد و توجه کنید که معنی مستقیمش اینست که اثر طبیعت انسان اینجا صفر است.معنیش اینست که تنها و تنها و تنها محیط موثر است در گرایش به سکس و بی قید و بندی در انتخاب شریک جنسی در انسانها.این ادعا ادعایی بسیار بزرگیست (چرا که یک عامل همیشه مهم بنام طبیعت و وراثت و بیولوژی را بکل منکر میشود) و مدارک بهمان بزرگی هم طلب میکند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      پژوهش های مرد شناسانه به دست امده نشان میدهد که قوت غریزه ی جنسی مردان به نگرش ها و ارزش های فرهنگی بستگی دارد.باربارا تونردر یکی از پژوهش ها نشان میدهد که در میان یکی از اقوام گینه ی نو این قوت ها به حدی از برابری قرار دارد که حتی فرایندی به نام تجاوز ذاتا ناشناخته است!در حالیکه در بسیاری از جوامع یکی از اشکال کنترل اجتماعیست.متاسفانه کتاب هایم همراهم نیست وگرنه شرح بسیاری از این تعیین رفتار ها ی جنسی را میتوانستم عنوان کنم.به هر سو انچه که به نظر من در دیدگاه شما دیده نمیشود توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و...است که به خودی خود عامل قدرتمندی در جهت دهی به نگرش های جنسی و رفتارهای جنسی است.
      خوب رسیدیم به اصل داستان،ما وقتی میگوییم این سخنان غیر علمیست همینجاها را میگوییم.و این خانم باربارا بطور بسیار تصادفی فمینیست نیستند؟


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی iranbanoo نمایش پست ها
      خوب اگر منسوخ شده باشد که به نفع موضع من است:)))
      چون من در پی این بودم که غرایز جنسی باز پس زده شدند اما مجبور شدم اقرار کنم که مظاهر آن باقی مانده اند.اما با این اوصاف ه شما میگویید گویا تسلط نسل بشر بر انچه که به نام غریزه میشناسیم بیش از ان است که من میپنداشتم:)))
      ای بابا چرا شما اینطور نگاه میکنید،این مطلب بنظر من عجیب بود و بعدش هم گفتم توضیح فرگشتیک آن امروز وجود دارد مساله نفع و امتیاز و اینها نبود.
      باز هم من متوجه نمیشوم چطور غریزه جنسی امروزه کاهش یافته،در امروز سکس و لذتهای مرتبط با آن بطور مستقیم و غیر مستقیم بیش از هر زمان دیگریست،حرف از باز ماندن و باقی ماندن نیست بلکه حرف از انفجار آنست.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (12-28-2012),sonixax (12-28-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پورنوگرافی 18+
      از سوی Nevermore در تالار هماندیشی
      پاسخ: 109
      واپسین پیک: 10-29-2014, 10:00 PM
    2. پاسخ: 2
      واپسین پیک: 11-02-2010, 11:22 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •