در همین راستا توجه دوستان رو به دیدن این فیلم جلب میکنم :
Bitter Moon - WiKi
Bitter Moon (1992) - IMDb
در همین راستا توجه دوستان رو به دیدن این فیلم جلب میکنم :
Bitter Moon - WiKi
Bitter Moon (1992) - IMDb
Angela (12-26-2012),Mehrbod (12-26-2012),Russell (12-26-2012),sonixax (12-26-2012),undead_knight (12-26-2012)
جناب مهربد تند نروید، توضیح فرگشتیک برای چه؟ برای پدیده ای که وجود ندارد؟ این گزاره که "همه مردان از سکس همراه با درد کشیدن شریکشان لذت میبرند" نادرست است، مگر اینکه بخواهیم بگوییم هر کی میگه نه داره دروغ میگه که چنین سخنی مدعا را غیر علمی میکند، حتی دلیلی ندارد که آن گزاره برای اکثریت مردان درست باشد. فکتی که قابل بررسی علمی هست اینه: "برخی از مردان از درد کشیدن شریکشان در حین سکس لذت میبرند." //من البته زیاد به توضیحات و تفسیرهای فرگشتیک علاقه ندارم، چون اکثرا ابطال ناپذیر هستند و بیشتر "بافته" می شوند، و بافتنشان کار سختی نیست. نمیگویم با فرگشت مخالفم که این اوج حماقت یا نادانی است، بلکه احساس میکنم در توضیح های فرگشتی نوعی کلک نهفته است، از آن کلک هایی که در روانکاوی هم نظیرشان کم نیست.
Anarchy (12-26-2012),sonixax (12-26-2012),undead_knight (12-26-2012)
نخست اینکه گزاره "کمابیش همه پسرها" بود نه "همه"*
دو اینکه این درداندن را در بالا من روشن کردم، روشنه که ما درباره دردی سخن میگوییم که در پی آن خوشی میاید، اگرنه به چیز دیگری بنام
سادیسم میرسیم که یکجور کاستی روانیک است.
جدای آن چیزهای دیگری هم هستند که ما میدانیم ولی نمیتوانیم از آنها فرجامیابی ویژهای بکنیم. برای نمونه ما میدانیم که هنگام
ارگاسم شدن دختر و پسر، هر دو واکنشی که نشان میدهند یکسان با واکنشی است که هنگام درد کشیدن راستین از خود نشان
میدهند، این میتواند نمایانگر هستش پیوندهای پنهان دیگری میان درد و خوشی باشد که ما داده چندانی برای واکاوی بیشترشان نداریم.
* اینکه شما ناخودآگاه گزاره سراسر دقیق من "کمابیش همه" را در ذهنتان به "همه" کاستید خود یکی دیگر از دانستههای فرگشتیک در گرایش مغز در کاهش و فشردهسازی هر چه بیشتر دادهها میباشد، که چنانکه میتوان دید پیشبینیپذیری بالایی هم دارد و من
هم پیش از فرستادن پیکم بخوبی میدانستم که دستکم یکی دو تنی آن "کمابیش همه" را برای خودشان "همه" خواهند کرد.
این نمونه بسیار پیش میاید، در کتاب Fooled by Randmoness نویسنده نسیم نیکولاس طالب از آروین (تجربه) خودش میگوید که
چگونه در سخنرانی و گفتگوهای رسانهای از گزارهاش «شانس و تصادف در زندگی نقش بسیار پررنگتری از آنچه میپندارید دارند»
کمابیش همه جا به گزاره «همه چیز را شانس و رَندمنس روشن میکند» میرسیدند؛ این را خود من هنگام نیوشیدن (گوش دادن) به یکی
از پادکستهای وی آروینیدم.
نه اگر دختر براستی درد بکشد که روشنه کار میبازایستد. ولی درد اندک هتا اگر براستی دردناک باشد
پذیرفتنی است، چون بر پایهی "نابرابری" بالا در یک بازه زمای چند دقیقهای کوتاه به خوشی میرسد.
جدای آن فرایندهای دردناک یک ویژگی دیگری دارند که همه ما ناخودآگاه میدانیم آنهم اینکه اگر شما دچار بگوییم دلدرد بدی باشید،
زمانیکه دلدرد از میان رفت، هتا اگر هیچ دردکُشی در تن شما آزاد نشود، همان سُهش رهاشدگی یا relief از درد برایتان خوشیآور است!
پس اینجا باز میتوان بمانند هک کردن یک سیستم نگریست که اگر یک دختر بگوییم درد کشید این سه رخ میدهند:
1- نابرابری بالا میگوید دردکُشهای تن (ایندورفین، ..) درون کار شده و برآیند فرایند میتواند به خوشی بیشتر بیانجامد.
2- در چند دقیقه پس از درد گرفته شده، از میان رفتن درد خودبهخود به سهش رهاندگی و خوشیاوری میرسد.
3- در کنار ایندو، سکس نیز به خودی خود خوشیآور است و میتوان اینجور نگریست که خوشیای که
از خود سکس برده میشود همراه با آمایش (ترکیب) این دو باره، به خوشی بس بالاتر و ژرفتری برسد.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
یك چیزهایی میگویید ها جناب مهربد
یاد اون فردی افتادم كه با آجر میكوبید تو سر خودش بهش میگن چرا میزنی تو سر خودت؟میگه نمیدونید وقتی ضربه ها قطع میشه چه آرامشی داره:دی
راحت شدن از یه درد درسته آرامش داره ولی با لذت بردن خیلی فرق داره
مطمئن باشید فردی كه نمیتواند از درد لذت ببرد اگر در ابتدای كار لذت بخشی مثل سكس دردی مثل درد آنال سكس یه هر نوع درد دیگری و حس كنه دیگه باعث میشه كه اون لذتی كه باید را نبرد با فرض اینكه اصلا آنال سكس لذت بخش است
Anarchy (12-27-2012),iranbanoo (12-27-2012),nirvana (12-27-2012),sonixax (12-27-2012),undead_knight (12-27-2012)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
توضیحات فرگشتیک هم میتونند درست باشند(همچنان که خیلی جاها هستند) ولی خب مسئله اینه که درست بودن یک فرضیه به نام فرگشت به معنای درست بودن هر فرضی که مرتبط با فرگشت هست نیست واونها جداگانه نیاز به اثبات علمی دارند.من البته زیاد به توضیحات و تفسیرهای فرگشتیک علاقه ندارم، چون اکثرا ابطال ناپذیر هستند و بیشتر "بافته" می شوند، و بافتنشان کار سختی نیست. نمیگویم با فرگشت مخالفم که این اوج حماقت یا نادانی است، بلکه احساس میکنم در توضیح های فرگشتی نوعی کلک نهفته است، از آن کلک هایی که در روانکاوی هم نظیرشان کم نیست.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
البته که می توانند درست باشند (و اینکه خیلی جاها هستند یا نیستند هم قابل "ناراستی آزمایی" نیست)، شما یک توضیح فرگشتی برای یک پدیده بیاورید و شرایط ابطال آن را نشان دهید، یعنی بفرمایید چه اتفاقی باید بیفتد که شما بپذیرید که توضیحتان نادرست است؟// شما خیلی کلی گویانه سخن میگویید و تلاش میکنید از سورهای "همه" یا "هیچ" استفاده نکنید: "میتوانند درست باشند"، "خیلی جاها هم هستند"، خوب این سخنان به احتمال زیاد درست هستند، چون جوری بیان شده اند که خیلی بعید است درست نباشند! البته شکاکیت شما قابل ستایش است، اما من فکر میکنم ادعاهای نادرستی که جسورانه بیان میشن (همه الف ها ب هستند، یا هیچ الفی ب نیست) خیلی بهتر به کشف حقیقت کمک میکنن تا ادعاهای درستی که مبهم و کلی گویانه بیان میشن.
Anarchy (12-27-2012),Angela (12-26-2012),nirvana (12-27-2012),sonixax (12-26-2012),undead_knight (12-26-2012)
دلیلش اینه که دارم در مورد یک چیز کلی نظر میدم.
خب نیازی نیست که من بپذیرم توضیحم نادرسته،بلکه به عکس اول باید ثابت بکنم توضیحم درسته،این یه اصل منطقیه،نیست؟:)
البته هدف من از این احتمالی حرف زدن این نیست که برای فرض هام سپر درست کنم و و اون ها از نقض شدن مصون کنم! در واقع بیان امکان و احتمال از طرف من به این خاطره که کمتر باور دارم چیزی قطعی هست،گزینه های علمی که قطعی نبودنشون شفافه و و گزینه های دیگه هم از نظر من معمولا چیزهای قطعی نیستند استفاده از احتمالات به نقض نشدن ربطی نداره.
یعنی من به جای اینکه بگم همه قوها سپید هستند میگم قوها میتونند سپید باشند ولی اگر از بخواید مشخص کنم که یک قو سپید هست یا نه اون موقع میتونم احتمالات رو خیلی کم کنم.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
درسته من اشتباه کردم، دو نفر میتونن همینجوری هم سکس کنن، ولی تو این حالت هم من باز از درد کشیدن طرف لذتی نمیبرم و دوست دارم اون از هر لحظه از سکس رضایت داشته باشه، و بعید میدونم کسی که به من علاقه نداره و فقط برای لذت سکس رو قبول کرده "مرام بذاره" و اجازه بده من باعث درد کشیدنش (درد کشیدنی که لذت نمیاره) باشم.
Anarchy (12-27-2012),iranbanoo (12-27-2012),sonixax (12-26-2012),undead_knight (12-26-2012)
در مورد قسمت بولد شده شک داشته باشید حداقل 10 درصد شانسش هست :))
رابطه درد و لذت جنسی به دوگونه هست:
درد+لذت و درد===>لذت
مورد دوم یا مرتبط به سادیسم هست یا مازوخیسم،مورد اول میتونه به این دو ربط داشته باشه و میتونه بی ربط باشه.
یعنی گاهی درد تبدیل به لذت میشه و گاهی درد و لذت همزمان وجود دارند و یکی علت اون یکی نیست.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)