• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 20

    جُستار: بایگانی: آگاهی

    Threaded View

    1. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      Archive: goftman.com - آگاهی - #3

      ***

      لامذهب
      16-03-2005
      پیک 9


      گفت‌آورد:

      فرستنده Orphée


      درود لامذهب گرامی


      جستار shagerd
      عزیز را مطالعه كرده ام ؛ اما هدف من از طرح نمودن این سوالات ؛ پیگیری
      مباحثی ناتمامی است كه در جستار ؛ جهان بینی مادی از دیدگاه فلسفه ؛
      مطرح شده بود ..
      در حقیقت این سوالات پایه ای درباره حافظه و ..
      آغازگر ؛ سوالات بی شمار دیگری هستند كه مدتهاست ذهن من را به خود
      مشغول كرده است و تا كنون پاسخ قانع كننده ای نیز برای آنها نیافته ام
      !


      ***

      Orphée
      16-03-2005
      پیک 10


      گفت‌آورد:

      فرستنده پوزیدون


      گمان نمی‌كنم
      !
      باور كن ؛ این سوالات من با گمان
      نمی كنم پاسخی پیدا نخواهد كرد ؛ من برای ادامه دادن بحث قطعیت ۹۹ درصدی می
      خواهم !



      گفت‌آورد:


      مغز انسان دارای
      دو قسـم حافــظـه‌ی كوتاه مدت و بـلــنــد مدت است كه موارد را بصورت
      جــداگــانه ، بر حـسب نـیـاز یا نوع پردازش ظبط می‌كند ،برای مثال
      بـسـیـاری از مـوارد
      مانند نام، هویت‌، شناخت‌ها و..مجموعه‌ای از
      توافقات (۱)جهت شناسایی از جانب نهادهای مختلف اجتماعی هستند كه در
      حافظه‌ی بلند مدت شـما
      چكیده‌ها یا كلیاتی از آن‌ها بصورت دائمی یا
      نیمه دائـمـی (اكثرا نیمه‌دائمی)ظـبط می‌شود
      و همواره در
      دســــت‌رس شما خواهد بود . حافظه‌ی كوتاه مدت شما تقریبا همواره
      اپ
      دیت می‌شود ..!
      گویا اطلاعات بدون تغیر هم توسط خود به نوعی باز
      پرازی یا « تائید لازم » می‌شوند.
      اگر شنیده باشید می‌گویند زبان
      یا ریاضی یا... فرار است ، یعنی اگر تكرار نشود مدتی
      طولانی در ذهن
      نمی‌ماند ، پس باید دائماً باز پردازی(تمرین)شوند تا به مرور و بر حسب

      طریقه‌ی استفاده به حافظه‌ی بلند مدت شما برود..
      برای مثال شما
      زبان مادری خود را فراموش نمی‌كنید ، اما زبان انگلیسی را كه در
      یك
      اموزشگاه اسلامی - الهی اموخته باشید با سرعت نور از یاد می‌برید
      !!
      علت ان است كه اطلاعات در حافظه‌ی كوتاه مدت(كه دو سوم حجم كامل
      حافظه‌ی انسان
      را تشكیل می‌دهد) دائماً بروز می‌شود و اطلاعات
      بی‌استفاده یا تغیر یافته را بصورت خودكار
      به بایگانی مغز بفرستد
      .( پس شما باید این اطلاعات را مورد استفاده جلوه بدهید تا
      به
      بایگانی مغز نرود=تمرین كنید ) بایگانی مغز جایی است كه
      ریز
      تمامی اطلاعات ،خوداگاهی‌ها و ناخوداگاهی‌های! شما در آن‌جا بصورت
      فشرده ، اما دقیق ذخیره شده است. گویا تنها قسمتی از اطلاعاتِ خودآگاه
      ذخیره شده این بخش در دست‌رس انسان است. بخش خودآگاه همان اطلاعات
      بی‌استفاده ، یا تغیر یافته‌ی قسمت بلند مدت
      حافظه است ، كه به این
      بایگانی وارد شده است ، برای مثال شما تنها تك تصاویر مبهمی از زندگی
      مالوف خود در دوران كودكی دارید. دوران كودكی شما بصورت كامل هویت

      شما را تشكیل می‌دهد ، اما شما تنها تصاویر مبهمی از آن دوران در
      حافظه‌ی بلند مدت
      شماست..! مابقی اطلاعات در بخش(؟)بایگانی اطلاعات
      ذخیره شده است. همانطوركه
      گفتم تنها خوداگاه ذخیره شده در این بخش
      برای شما قابل دست‌رس است، یعنی آن سعی شما برای بخاطر اوردن مسئله‌ای
      كه پیشتر به یاد داشته‌اید ، سعی در بازگرداندن اطلاعات
      از بایگانی
      ، به بخش كوتاه مدت حافظه است.اما اطلاعات ناخوداگاه همان‌هایی هستند
      كه
      ما نمی‌دانیم آیا براستی وجود دارند ، یا كلك و دروغ
      پردازی..!!
      آن‌چه معمولا به عنوان بایگانی ناخوداگاه شناخته می‌شود
      ، بخشی كلان از ‌اطلاعاتی است
      كه در سراسر عمر به مغز مخابره شده
      است ،اما انسان به این بخش دست‌رسی ندارد !
      این بخش در حقیقت جایی
      است كه تمامی سیگنال‌های ارسالی(یا اكثریتی از آن‌ها را)در خود جای
      داده است.
      برای مثال:«« شما ۱۰ سال پیش ، در فلان روز و فلان تاریخ
      در برگی از روزنامه‌ای گم‌نام ، واژه‌ای دیده‌اید ، اكنون خط، نوع
      نوشته، معنا و شكل ان واژه ( و تمامی دیگر جزئیات) در این
      بخش قرار
      دارد .»»

      باز هم مثال:«« ۱۵ سال قبل از خیابان شریعتی عبور
      می‌كردید ، اتومبیلی از جلوی شما عبور كرده است كه شما
      فقط آنرا
      دیده‌اید ، حتی توجه هم به ان نكرده‌اید ، مدعیان می‌گویند شماره‌ی
      پلاك آن اتومبیل در ذهن شما قرار دارد ، حتی برخی
      می‌گویند
      می‌توانید تمامی سرنشینان ان‌را (كه شاید چند دهم ثانیه آن‌ها را
      دیده‌اید )
      پس از ۱۵ سال شناسایی كنید.»»!!

      خلاصه‌ی سخن
      آن‌كه اطلاعات شما دائماً ادیت می‌شوند و هرگز انبار نمی‌شوند ،
      از
      ان گذشته حجم اطلاعات ذخیره شده به سختی می‌تواند به یك پنج‌ام حجم
      كامل
      حافظه‌ی شما برسد ، یعنی تمام خاطرات زندگی شما حجمی را تشكیل
      می‌دهد
      كه مثلا(نسبت به كل حافظه)۱۰۰ كیلوبایت هم نمی‌شود..!!

      و از همه مهمتر آن‌كه بخش بایگانی ، در دو حافظه‌ی بلند مدت و
      كوتاه مدت ، تعریف
      نمی‌شود.
      پ.ن:حال شما نگران چه هستید؟
      می‌ترسید نام دو خواننده و بازیگر را حفظ كنید
      مغزتان منفجر شود؟
      نترس باباجان! كمی بكار بینداز این مغز نداشته
      را


      خب ؛ با همین پیش فرضها
      كه مورد تایید من نیز هست بحث را ادامه می دهیم !
      ببینید ؛ حتی اطلاعات
      بایگانی شده نیز دارای جرم هستند و فضا اشغال می كنند ؛ غیر از این است ؟!

      حافظه انسان در طول زندگی ؛ مدام از اطلاعات تازه و قدیمی تغذیه می شود (
      در حقیقت حجم ذخیره شده در آن متغیر است )
      حال سوال مورد نظر من این است
      :
      اگر قبول كنیم ؛ تفكرات انسانی دارای جرم هستند (‌در محدوده ماده قرار
      دارند ) باید بپذیریم كه هر تفكر انسانی ؛ جرمی را به جهان طبیعت اضافه خواهد
      كرد ... در حقیقت چنین تصور می كنم كه حجم جهان در اثر تفكرات انسان ؛ رو به
      گسترش است ! (‌شاید هم این جرم ثابت است و تنها از شكلی به شكل دیگر تبدیل می
      شود ؟!‌اگر این چنین است ؛ چگونه ؟! مغز ماده مورد استفاده برای ایجاد تفكر
      را از كجا تامین می كند ؟! )
      حتی سخن راندن انسانها نیز ؛ دارای جرم خواهد
      بود !

      (‌یك اتاق با تعدادی فرد حاضر در آن را در نگر بگیرید ؛ حال در
      شرایط الف و ب ؛ فضای اتاق را مورد بررسی قرار دهید : حالت الف : افراد حاضر
      در اتاق سكوت اختیار كنند و حالت ب : افراد با یكدیگر گفتگو كنند ؟ آیا این
      گفتگو تاثیری در جرم موجود در اتاق خواهد گذاشت ؟! )

      مثالهای بی شماری
      را در این باره می توان زد ؛ ( سردردهایی كه در اثر مطالعه زیاد به مغز انسان
      وارد می شود و ... )
      هدف از طرح این پرسش ها ؛ نگرشی دیگر به چگونگی
      گسترش یافتن جهان مادی است !
      آیا جهان پیرامون ما ؛ در اثر تفكر ؛ گفتگو و
      ذخیره اطلاعات ؛ گسترش می یابد ؟!
      آیا این تفكرات انسانی نیستند كه باعث
      می شوند ؛ جهان به سمت بی نهایت میل كند ؟!
      این تفكرات از كجا نشات می
      گیرند ؟! چگونه به وجود می آیند ؟ بر طبق چه اصلی حجم اشغال می كنند و هزاران
      سوال بی پاسخ دیگر !


      پ.ن : شاید نگران پایان دنیا ؛ در اثر
      تفكرات بشری !

      ***

      پوزیدون
      16-03-2005
      پیک 11


      گفت‌آورد:

      فرستنده zaagato


      درود
      من هم به
      مساله ای كه شما بیان كردید اشاره داشتم.منظور من این نبود.من از عشق و
      گشنی گری تعبیرهای متفاوتی دارم.
      در مورد گاسپارف هم منظور من دقیقآ
      همین بود.
      *****
      ظرفیت مغز انسان با عدد قابل اندازه گیزی
      نیست.چون برای به خاطر سپردن موضوعات از سازوكار پیچیده ای در بایگانی
      جزئییات موضوع استفاده میكند.مثلا(هر چند شاید مثال گویایی نباشد) یك
      كامپیوتر ۲۰مگابایتی فقط ظرفیت دریافت ۲۰مگابایت داده (حتی كمتر )
      را دارد ولی در
      مورد مغز مثلا ۱مگابیت داده شاید عملا ۱۰۰كیلو بایت هم فضا اشغال نمی
      كند.
      (اشاره ادبی پروست
      ----]كلوچه----]كومبره!)
      بله،
      درست
      می‌فرمائید اندازه‌گیری میزان داده‌های ارسال شده به
      مغز تقریباً ناممكن
      است..
      (من نیز به عنوان مثال بیان
      كردم.)


      ***

      Orphée
      16-03-2005
      پیک 12


      گفت‌آورد:

      فرستنده پوزیدون



      عشق حاصل ترشحات یكی از غدد هورمنی بدن
      است،

      درست مانند میل جنسی ، وقتی ترشح شدت
      می‌گیرد

      عشق فزونی می‌یابد ، وقتی ترشح كم می‌شود ،
      عشق

      سرد می‌شود .
      ناتوانی گاسپارف در شكست رایانه
      هم بدلیل دقت كمتر او

      در محاسبات نتیجه‌ی حركاتش ، نسبت به
      رایانه بود..

      اگر غده مورد نگر شما ؛ به درستی كار نكند ؛ در عاشق شدن
      افراد نیز خللی ایجاد خواهد شد ؟!
      دوست داشتن چطور ؟! محبت و ...
      !

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-21-2012),sonixax (12-21-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •