نوشته اصلی از سوی Alice
در همین راستا:
بایگانی: پرسش و پاسخ‌های فلسفی/دانشیک با مزدک بامداد
مزدك بامداد
07-01-25
پیک 19
درود بر مزدک گرامی.
من نیز چند پرسش دارم که البته به یکدیگر ارتباط چندانی ندارند. خوشحال می شوم کمکم کنید:
1. شما "غریزه" را در نوشته های پیشین به "چیپ" تشبیه کردید. آیا غریزه در مغز و ذهن است؟
پروانه ای که به محض خروج از پیله پرواز می کند، "فکر می کند"؟ کودکی که به محض تولد گریه می کند چه؟
2. چرا کودکی که متولد می شود گریه می کند؟ اگر هدف (احتمالاً) ورود به
دنیای جدید و به کار افتادن شش ها و دم و بازدم است، چرا این کنش مثلاً به
صورت سرفه یا شبیه آن صورت نمی گیرد و همواره به شکل گریستن است؟
3. من نیز خواب دیدن را کاملاً مادی و در اثر پروسسینگ ذهن می دانم.
آیا کسانی که ادعا می کنند شخص یا مکانی را بدون این که قبلاً هرگز دیده باشند، در خواب و سپس در بیداری دیده اند، راست می گویند؟
اصلاً چنین ادعایی ممکن است؟
4. با توجه به این که مغز موجود زنده همواره کار می کند آیا هنگام کُما انسان خواب هم می بیند؟
سپاسگزارم.
2 -
اصولاً كار مغز و هر گره عصبی ( نورنی ) دیگر،
محاسبه واكنش ها در برابر كنش هاست
input --> neuron matrix --> output
آن بخش از این محاسبه كه با " خود آگاهی " انجام
میشود، فكركردن و یا اندیشیدن نامیده میشود و دیگر
محاسبات این ماتریكس، واكنش های بنیادین و غریزی
هستند كه از راه وراثتی، ( كـُد ژنتیك) از زادمانی به
زادمان دیگر میرسند.
بر این پایه، چون خودآگاهی در بچه، از چند ماهگی
( گویا شش ماهگی) آغاز میشود ( آزمایش ایینه و شناختن
خود در فرتور آیینه)، تازه از انجا به بعد است كه میتوان
گفت كه بچه فكر " هم " میكند. پس مكیدن شیر و یا گریه
برای غذا ( گریه=در درجه ئ نخست سیگنال گشنه بودن،
در مراحل بعدی زندگی، نشانه ی غم ، كه آنهم به همان زیان و
آسیب و كمبود بر میگردد و از ان سرچشمه گرفته )
بدون فكر كردن انجام میشوند.
برنامه های غریزی ما هسته روانی ما و برنامه های فرهنگی
اكتسابی از محیط رویه و لایه بگرد آنها هستند و نمیتوانند
برنامه های غریزی را مهار كنند، بلكه میتوانند آنهارا
به روش فرهنگی معمول هر روزگار و فرهنگ" اجرا" كنند.
مثلاً بروز غریزه جنسی، در زمان حیوانی، این بوده كه
موجود نر همینجوری میپریده روی ماده، ولی اكنون
باید مثلاً در ایران ، نخست به خواستگاری برود و سپس
عقد و ازدواج ... بكند و سپس باز مانند پیش، بپرد روی ماده !
3- میتوانند راست گفته باشند، چون خودشان میپندارند
كه راست گفته اند. توضیح:
اصولاً نمیتوان چهره ای را كه ندیده و ناشناخته است
در خواب دید، چون فایل آن موجود نیست. ( از هیچ،
چیزی پدید نمی آید). امّا اگر از شخصی وصفی شنیده
باشیم، ویا هتا نامی، برای او در دهن یك فایل درست
میشود و تواند بود كه در خواب، در ذهن شما، برای
این شخص، یك چهره ئ " جانشین " تصور و نمایش
داده شود. سپس زمانی كه شما این شخص را بچشم
میبینید، ان بخش از فایل كه چهره جانشین در آن بود،
با این چهره ئ راستین، بروز update میشود و شما
میتوانید اینگونه بنگرتان بیاید كه این چهره را در خواب
دیده اید ( در حالیكه چهره ئ ساختگی ساخته ی مغز شما
بوده ولی دیگر " یادتان" نیست كه چه بوده).
همانند این، خیلی ها مثلاً علی و ابوالفضل و..را چنان در
خواب میبینند كه تعریف انها را از پای منبر شنیده و یا
تصویر قهوه خانه ای آنها را دیده اند...
4- خیر، مغز دستگاه یكپارچه نیست كه بگوییم همواره
كار میكند ویا خیر، بلكه بخش هایی ازآن میتواند از كار بیفتد.
مثلاً اگر بخش زبان ، در اثر تصادف ازكار بیفتد، دیگر شما
نمیتوانید سخن بگویید و دیگربخش ها، ناچارند با زحمت كارآن
بخش مرده و یا ازكارافتاده را بدوش بگیرند.
در حالت كوما هم اسكن مغزی نشان میدهد كه كدام نواحی مغز
داری فعالیت است و از روی ان میتوان گفت كه شخص نسبت
به اسیبی كه دیده، آیا هنوز توان خواب دیدن را دارد یاخیر؟
( همچنین با دین اینكه آیا خواب در مرحله rem همان
( rapid eye movement ) هست یاخیر) . گاه مغز چنان از كار
افتاده كه اسكن مغزی، كومای همیشگی و مرگ مغزی را نشان
میدهد، كه اینجا دیگر بهتر است دستگاه را خاموش كرد...
پاسخ با گفت‌آورد