Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
رباعیات «خیام»
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 61

    جُستار: رباعیات «خیام»

    Threaded View

    1. #14
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Pazhuhande نمایش پست ها
      درود بر مهربُد گرامی.
      تنها بخش­هایی را که بازنویسی نکرده بودی، یا علامتِ سؤال نهاده بود، برمی­رسم. البته توجه داشته باش که ممکن­است بنده هم در اشتباه باشم (ضمنا، من بصورت انگلیسیِ عادی می­نویسم،زحمت بازنویسی­اش با شما . حرف A هنگامی که دُرُشت نوشته شد، نمادِ "آ" است):


      درود پژوهنده گرامی، لاتین نویسی آن هیچ دشواری‌ای ندارد، تنها نیاز به خوانش سداها داریم.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Pazhuhande نمایش پست ها
      قرآن که مهین کلم خوانند آن را - گه گاه نه بر دوام خوانند آن را
      بر گرد پیاله آیتی هست مقیم - کاندر همه جا مدام خوانند آن را
      qorAn ke mehin kalAm xAnand AnrA / gahgAh na bar davAm xanand AnrA
      bar gerde piyale Ayati hast moqim / kandar hame jA modAm xAnand AnrA


      گر می نخوری طعنه مزن مستانرا - بنیاد مکن تو حیله و دستانرا
      تو غره بدان مشو که می می نخوری - صد لقمه خوری که می غلم ست آنرا
      Gar mey naxory ta’ene mazan mastAn rA / bonyAd makon to hile o dastAn rA
      To Qarre bedAn masho ke mey mi naxory / sad loqme xory ke mey qolAm ast AnrA

      (مِی می­نخوری = مِی نِمی­خوری ) ضمنا، غَره با فتحه _َ در اینجا دُرُست­تر می­نماید، زیرا غُرّه به معنایِ صدای رعد و برق است. غَرّه در اینجا یعنی "مغرور و فریفته"
      هر دو ویراسته و افزوده شدند:


      Qorân ke mehin kalâm xânand ânrâ - Gahgâh na bar davâm xanand ânrâ
      Bar gerde piyâle âyati hast moqim - Kandar hame jâ modâm xânand ânrâ



      ...


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی پژوهنده
      Tarkibe piyâleyi ke darham peyvast - Beškastane ân ravâ nemidârad mast
      Candin saro pâye nâzanin az saro dast - Az mehr ke peyvasto be kin ke šekast
      ?
      لخت (مصراع)ِ آخر این­گونه است: Az mehre ke peyvasto be kine ke shekast? یعنی « از روی مهر و علاقه به چه­کسی، این آثارِ هنری (انسان­ها) را به­هم پیوست (آفرید)، و بر اثر کین­جویی با چه کسی دوباره آنها را شکست؟! » (البته شاید علامتِ سؤال را بر مبنایِ بافتارِ شعری نهاده باشی، با این­حال، یک کسرۀ اضافه کم دارد)
      ویراستم.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی پژوهنده
      Ey âmade az âlame rohâniye? taft? - Heyrân šode dar panjo câhâro šešo haft
      Mey nuš nadâni ze kojâ âmadeyi - Xoš bâš nadâni be kojâ xâhi raft
      راست­اش در اینباره، خود-ام مطمئن نیست­ام. اما هر چه باشد، "تفت" باید "قید" باشد و نه نامِ مکانی (که البته شاید این گمان هم نادرست باشد). در رباعیِ دیگری منسوب به خیام آمده:
      ای آنکه نتیجه ٔ چهار و هفتی
      وز هفت و چهار دائماً در تفتی
      می خور که هزار بار بیشت گفتم
      باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی .
      در اینجا، "تفت" به معنایِ گرما و داغی است. معنایِ دیگرش می­تواند "چابُک" باشد. توصیه می­کنم e را (یعنی کسرۀ اضافه را) بستُری.
      e را زدودم. جاییکه دل‌استوار نیستیم گذرانه در {} گذاشتم تا دیرتر بازنگریم:


      Ey âmade az âlame rohâni{e} taft - Heyrân šode dar panjo câhâro šešo haft
      Mey nuš nadâni ze kojâ âmadeyi - Xoš bâš nadâni be kojâ xâhi raft





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی پژوهنده
      In bahr vojud âmade birun ze nehoft - Kas nist ke in gohare tahqiq naseft?
      Har kas soxani az sare sodâ goftand - Ze ânruzi ke hast kas nemidânad goft

      لختِ نخست به کسرۀ اضافه نیاز دارد. (این بحرِ وجود)bahre vojud. زیرا به گمانِ من "وجود" را به دریایی تشبیه کرده که آشکار شده است (از نهفت بیرون آمده است)
      واژه­ی قافیه هم باید nasOft باشد. "سُفتن" واژه­ای است که ریشه­ی پهلوی دارد و در معنایِ "سوراخیدن" است. بنِ مضارع­اش هم "سُنب" است. واژه­ی "سنبه" هم معروف است.
      فعلا تا همین جا کافی­است. بقیه را بعدا ادامه خواهم داد به­شرطی که بدانم چه­میزان راضی بودی؟!
      softan همان بود که گفتی:
      سفتن . [س ُ ت َ ] (مص ) پهلوی «سوفتن » ۞ کردی «سونتین » ۞ (سوراخ کردن ) قیاس کنید، فارسی «سمب » وجه اشتقاق کلمه را (از اوستا) که هرن در اشتقاق اللغة نقل کرده هوبشمان مردود میداند. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سوراخ کردن و سوراخ شدن . (برهان ). سوراخ کردن . (از آنندراج ). سوراخ کردن مهره و مروارید و جز آن :
      بسفتند خرطوم پیلان به تیر
      ز خون شد در و دشت چون آبگیر.


      In bahre vojud âmade birun ze nehoft - Kas nist ke in gohare tahqiq nasoft
      Har kas soxani az sare sodâ goftand - Ze ânruzi ke hast kas nemidânad goft






      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی پژوهنده
      خواهش را، برای اینکه اشتباه نشود، اگر علامتِ پرسش را برای مشکوک بودن در درستیِ خوانش­ات می­گذاری، درونِ کمانک () یا کروشه [] قرارده که به اشتباه نیفتم. با سپاس.
      من سه پیک را یکی کردم تا کار آسانتر شود، اگر چند چامه دیگر را هم سداگذاری کرده و همه اینها را یکی دو ویرایش پایانی هم بکنیم،
      میتوان در ریخت یک pdf زیبا همراه با دو دبیره «پارسی-عربی» و «پارسی جهانیک» چاپ کرد.

      دیگر اینکه نیازی به کمانک و .. نیست پژوهنده جان، در خود چامه‌ها هیچ نشانه‌ای به کار نرفته، همه ? ها را من جایی که مشکوک بوده‌ام گذاشته‌ام.


      درباره دیگر چامه‌ها نگرت چیست؟
      Pazhuhande این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (12-07-2012),mahtab71 (12-24-2012),Pazhuhande (12-08-2012),sonixax (12-07-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. عید قربان ، توحش اسلامی
      از سوی sonixax در تالار دین
      پاسخ: 76
      واپسین پیک: 11-25-2014, 12:30 PM
    2. داستان عید پوریم چیست؟
      از سوی Anarchy در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 36
      واپسین پیک: 02-24-2014, 06:22 PM
    3. زن/مرد ایده آل شما باید دارای چه معیارهایی باشد
      از سوی mamad1 در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 59
      واپسین پیک: 11-25-2012, 07:27 PM
    4. علم و تکنولوژی در خدمت تبعیض
      از سوی Agnostic در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 04-26-2012, 06:23 AM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •