• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 44

    جُستار: تعریف دوستی

    Threaded View

    1. #17
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      زمانیکه میگوییم فرازیست (survival) خوب است، پوشیده (implicit) برای آدمی میگوییم، نه برای ویروسها.
      خوب اول اینکه این یکنوع گونه پرستی است،دوم اینکه باز باید بگوییم که بقای انسان نه بقای من تنها خوب است بقای دیگران خوب نیست (که اگر خوب باشد که آنوقت چه سوال اینکه چرا آدمها در خودشان با ارزش هستند معلوم میشود چرا و لازم نیست ارزش دوست را به شراکت تجاری خلاصه کرد).



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      این تنها باریک (دقیق) کردن تعریف است. ما در اینجا دنبال تعریف دوستی هستیم، میخواهد در دامنه زیستی باشد، میخواهد روانیک باشد!
      کدام تعریف دوستی؟!!!!!!!!!
      ما تعریف کردیم دوستی را،شما گفتی برای خودش نداریم و توضیح بیولوژیکی و فرازیست جایگزین روانشناسی شد.تا ایراد این کشک دانستن اصل تعریف ما حل نشده کدام تعریف دوستی؟!!!!!!!!!!!!!
      ادعای شما این بود که انسانها تنها و تنها برای سود خودشان ارزش قائلند و کار انجام میدهند.به همین خاطر Psychological Alturism نداریم و از نظر روانی ما مانند یک شریک تجاری حساب و کتاب میکنیم.اینکه منشا برخی رانه های روان ما از کجاست با اینکه ما چه میکنیم توفیر دارد و همینجاست که آن اشتباه انجام میشود.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      نیازی به توجیهشان ساده است! زندگی بی زیستن شدنی نیست، پس زیستن خوب است. هر ارزش دیگری هم تنها زمانی خوب است که یا
      ما را زنده نگه دارد (خوراک، سکس) یا شانس زنده ماندن ما را بیافزاید (امنیت اجتماعی، بیمه، پیشگیری از جنگ) که میشود همان بالا بردن تراز هوتادین (کیفی) زندگی.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ساده شده:

      زیستن به خودی خود خواستنی است، چون اگر نباشد هیچ چیز شدنی و باشنده نیست.


      بالاییدن تراز هوتادین زندگی = بالاییدن شانس پایستگی زیستن ما

      اینجا ما بدهیات را (axioms) را تا جای شدنی ساده و کوتاه کرده‌ایم و به زیستن کاسته‌ایم که درست هم هست، چون اگر
      زیستنی نباشد هیچ چیز دیگری هم نخواهد بود، ولی با بودن زیستن هر چیز دیگری که هست یا میتواند باشد نیز خواهد بود.

      با یک همانندی، اگر ما همه ارزشها را مانند آبی ببینیم که از جوی‌ها و سرچشمه‌های کوهستانی و .. میایند، با دنبال کردن
      ریشه همه آنها به «زیستن» میرسیم که همه ارزشها از آن بیرون میایند، که اگر نباشد هیچ چیز دیگری هم نخواهد بود.

      پس اکنون اگر راضی کننده بود، پرسش را دوباره میکنیم، شما گفتید «دوست = کسی که او را برای خودش میخواهیم»
      این دیگر چه حرفیست !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
      اتفاقا این برعکس میشود،یعنی زندگی ارزش خود را باید از میان همان باقی چیزها بگیرد که بدون وجودش نیستند نه اینکه چون بقیه چیزها به زندگی وابسته اند پس زندگی در خودش خوب میشود !!!!!!!!!؟؟؟
      بعد هم زندگی چگونه به کیفیت زندگی تعییز یافت؟
      انسان میشود مدت کوتاهی خوشگذرانی کند و بمیرد میتواند مدت زیادی با رنج بسیار زندگی کند.این وسط چطور کیفیت زندگی از "بقا" حاصل شد و بسادگی هم توجیه شد؟؟؟



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      اینجا هم گفتیم همه ارزشها به «زیستن ما / ژن ما» میرسند، پس کسی که برای خودش بخواهیم هست - ما همه آدمها را
      برای خودشان میخواهیم چون در یک ترازی ژن یکسان با ما دارند و بودنشان بهتر از نبودنشان است- ولی دوست ما نیستند.

      پس دوستی فراتر از «خواستن کسی برای خودش» میرود و این فراتر رفتن در همان فاکتور «سودخواهی دوسویه» که ما گفتیم کوتاه میشود.
      خیر،نخست اینکه ما با شامپانزه ها هم 90 و خرده ای درصد یکسانی ژنی داریم که ارزششان در فرمول شما صفر مطلق است.دوم اینکه این دقیقا عکسش را نتیجه میدهد(اگر درست باشد) و همه بشر اینجور دوست ما میشوند نه اینکه اینها دوست نیستند با هرکس داد و ستد تجاری داشیم میشود دوست.
      البته در تعریف دوستی ارزش ویژه (را هم میتوان اضافه کرد).اینکه با کسی رابطه دوستانه داشته باشیم و خوبی آنرا برای خودش بخواهیم میتواند درست باشد ولی دوست بطور اخص میشود کسی که اهمیت ویژه برای ما دارد و این اهمیت هم ربطی به رابطه تجاری پر رونق دو سویه ندارد در تعریف باز هم.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (12-04-2012),undead_knight (12-05-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 7
      واپسین پیک: 08-23-2013, 09:38 PM
    2. تناقض در تعاریف موجود از خدا
      از سوی Theodor Herzl در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 23
      واپسین پیک: 01-16-2013, 07:05 AM
    3. مفهوم دوستی
      از سوی iranbanoo در تالار هماندیشی
      پاسخ: 31
      واپسین پیک: 12-07-2012, 08:59 PM
    4. پاسخ: 43
      واپسین پیک: 09-10-2012, 10:38 AM
    5. دوستی با مسلمانان و پیروان دیگر مذاهب
      از سوی Russell در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 11
      واپسین پیک: 02-17-2011, 11:09 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •