• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 130

    جُستار: گفتمانهای پیشرفته پیرامون پارسیک

    Threaded View

    1. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      آغازگر جُستار
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      شوند ناپسندی زبان گفتاری (نه هر زبان گفتاری، زبان گفتاری که تا این اندازه با نوشتار دگرسان است!!!!) را 100 بار گفتم!!

      1. فراگیری زبان را برای ناپارسی زبانان دشوار و دشوارتر می کند
      2. فراگیری زبان را برای پارسی زبانان خردسال دشوار می کند
      3. نگارش را در میان دانش آموزان و هتا دانشجویان سست (ضعیف) می کند
      4. "سبب" کاهش توان نوشتاری در میان توده های مردم می شود
      5. به آهستگی "سبب" بی ادب شدن مردم می گردد "آبو بریزین همونجا که میسوزه!!!!"
      و ...
      همه‌اشان نادرست بود:

      1- انیرانی‌ها اگر پارسی بیاموزند برای این نیست که با احمدی نژاد میخواهند گفتگوی دانشیک کنند، برای این است که میخواهند نوشته‌های
      باستانی و یا چکامه‌های خیام و ادبسار ما را خوانده یا با فرهنگ ایرانی آشنا شوند، که خواه ناخواه نیاز به یادگیری کارواژگان درستی مانند «آموختن» و .. هم دارد.

      2- یادگیری پارسی برای خردسالان دشوار است؟ این را از کجای آستینتان در آوردید؟ به کودک زبانی یک میلیون بار سخت‌تر از پارسی هم
      بدهید مانند بلبل یاد میگیرد. من نمیدانم شما را چرا مغز آدم را با شامپانزه یکسره یکی میگیرید!؟ کودک خردسال نتواند زبان یاد بگیرد!!!!

      3- بیخود است. چینی‌ها با آن نگارش بیخودشان وانمانده‌اند، ما با یک دبیره لاتین مانند (UniPers: A New Alphabet for Persian) هیچ دشواری‌ای در نگهداری سیستم دوگانه گفتاری/نوشتاری نخواهیم داشت. با همین تازیک هم نداریم، ولی چون فرهنگ آن نیست مردم سرخود گفتاری را به نوشتاری کشانده‌اند.

      4- باز هم بیخود است.شیوه نگارش پارسی روی دبیره لاتین سخت نیست، هر کس هم نمیتوانست بجای "میتونم" بنویسد "میتوانم"!! خود میتواند یک روزنامه برداشته و در یکی دو ساعت آنرا بفراگیرد. روی هم رفته هم ما نمیاییم بار اندیشیک خودمان را سنگین کنیم چون میان 70 میلیون یک هزارتایی
      آدم نمیتوانند "درست" بنویسند! راه درست این است که آن هزارتا "درست" بنویسند و اندیشه ما و 69 میلیون و اندی آدم سبک بماند!

      5- این دیگر چه بود!؟ زبان گفتاری چه پیوندی به «سبب بی‌ادبی شدن» مردم دارد!!؟



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      پس اکنون که زبان نوشتار پارسی، دشوارتر و بلندتر و درازتر است، بیایید "کلّاً" آن را از بیخ و بن بزنیم!!!!!!!!! این شوند خوبی نیست!! این زبان نوشتار است که واژه سازی می کند، این زبان نوشتار است که زبان را پویا می کند، این نوشتار است که بر جای می ماند (البته با "شرایط" (circumstance) کنونی، نمی گمانم زبان نوشتار پایداری و پابرجایی چندانی داشته باشد، دست کم تا 100 سال آینده!!)، این زبان نوشتار است که چامه سرا می سازد، این زبان نوشتار است که در میان کشورهای دیگر شناسانده می شود و "به عنوان" (as پارسی؟!) زبان "رسمی (official پارسی؟!)" به دیگران آموزانده می شود و ...
      شما گویا نمیتوانید دریابید که دوگانگی سیستم چه سودمندی‌هایی دارد. زبان پارسی یک زبان پیشرفته است و خود را در بند "یک سیستم" خشک و سرد

      مانند انگلیسی نمیکند. برای اینکه بهتر این فلسفه را دریابید، در پارسی ما برای نمونه به دو شیوه چندینه (جمع) میبندیم:

      پسوند چندینه همیشگی "ها": درخت‌ها؛ مهربد‌ها!
      پسوند چندینه دگرگزین "ان": درختان؛ مهربدان!

      اکنون اگر ساخت زبان را به کوته‌اندیشانی که اسپرانتو می‌سخنند میدادیم، بیگمان میگفتند چرا دو راه چندینه بستن داشته باشیم؟ یکی افزوده است! دورش بیاندازید!!

      زبان پارسی ولی برای بار سوم، در کنار سادگی به زیبایی نیز بها میدهد. پس شما میتوانید اگر نیازتان بود بجای "یاخته‌ها" گاهی هم بگویید "یاختگان".

      همین دوگانگی را دستگاه‌های گفتاری و نوشتاری هم داریم. در پارسی شما میتوانید با زیرپا نهادن قانون‌ها و با آشوبناکی هر چه بیشتر در
      زبان گفتاری "بیاندیشید"، سپس زمانیکه اندیشیدید و خواستید آنرا برای دیگران هم بازگویید، آنرا بریخت استاندارد نوشتاری در بیاورید.

      بکوشید این را دریابید:

      1- اندیشیدن آزاد و بی‌قانون در زبان گفتاری
      2- نگارش قانونمند و سخت در زبان نوشتاری

      + در زبان گفتاری هم زمانیکه شما میخواهید "جدی" باشید، زبانتان رسمی و به نوشتاری نزدیک میشود:


      ستوده گرامی، میخواستم از شما اینو بپرسم که برای چی این اندازه به ساده کردن زبان گرایش دارید؟

      چنین گزاره‌ای در زبان گفتاری امروز، زمانیکه بخواهیم "رسمی" باشیم بکار میرود.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      شما باز هم چامه و چکامه و نوشتارهای "ادبی" را با نوشتار "رسمی و معیار" پارسی درهم آمیختید!
      پارسی "معیار" --> "من پارسی را می پرستم" یا (با اندکی چشم پوشی از معیار!) "پارسی را من می پرستم"
      نوشته های "ادبی" --> می پرستم پارسی را من؛ پارسی را من می پرستم؛ می پرستم من پارسی را؛ من می پرستم پارسی را
      آن دو گزاره ی پایین که نوشتاری نبود دوست من، گفتاری بود --> که 2 به توان n ،حالت دارد
      این قانونها که زبان باید اینجور و بهمان باشد ویژه خشک‌اندیشان و ملا نقطی‌ها است!

      زبان پارسی سیستم چندگانه داشته و هرگز این ساختار زیبا و خم‌پذیر خود را در "سیستمی یگانه" فرو نبرده و نمیبرد.

      پس هم زبان نوشتاری، هم زبان گفتاری هر دو به 2 به توان n ریخت آمودنی بوده و این
      از ویژگی‌های شگرف و خواستنی پارسی است، بجای خشکاندن و بدریختن کردن زبان بروید یک کار سودمند بیابیید!




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      درباره ی ناکارآمدی دبیره با شما سخت همراستا هستم. من اگر به خوانایی نوشته هایم "لطمه" نمی خورد، دل استوار بشاید به جای "وَ" از " اُ " یا "اود" بهره می گرفتم.


      آری، در یک دبیره درست نوشتار و گفتار باز هم به یکدیگر نزدیک میشوند. این دبیره عربی بدردنخور زبان را در بند کرده.




      پ.ن.
      پس شما هم روی «اود» همنگرید. به نگر من هم «اود» خوب بود، ولی خود o برای آغاز هم بد نیست:

      o اینکه چرا همان o نگوییم؟

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-29-2012),sonixax (11-29-2012),Sotude (02-12-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. بحث پیرامون دکتر محمد مصدق و نهضت ملی ایران
      از سوی ramin12345 در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 95
      واپسین پیک: 08-18-2016, 06:58 PM
    2. نگرشی پیرامون جنس ''زن''
      از سوی Rationalist در تالار زنامرد
      پاسخ: 387
      واپسین پیک: 04-25-2013, 06:06 PM
    3. پاسخ: 44
      واپسین پیک: 03-20-2013, 11:51 PM
    4. پاسخ: 0
      واپسین پیک: 07-12-2011, 04:30 PM
    5. کار گروهی پیدا کردن دلایل عقب ماندگی ایران
      از سوی sonic در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 21
      واپسین پیک: 01-24-2011, 04:03 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •