من هرگز نخواستم جای زمان کنونه را با گذشته جابه جا کنم! تنها نگره ی خود را در این باره گفتم (هر چند نسنجیده و ناکارآمد! :) ). گفتم پارسی، وارون دیگر همتاهای هندواروپایی خود (مانند انگلندی و دیچلندی و ...) از بُنواژه برای سازیدن زمان(های) گذشته بهره می برد و برای سازیدن زمان(های) کنونه، از بنواژه، بن کنونه را به دست می آورد (استخراج می کند obtain؟!!) و همچنین گفتم فرآیند به دست آوری بن کنونه برای بنواژه های بی روال (ناروالمند) اندکی پیچیده است و "سبب" دشواری زبان می شود. حال شما هِی بگویید: آری، این بنواژه ها روالمند هستند و تنها باید آن ها را آموخت و به یاد سپرد!!!" دوست گرامی،شما بنواژه های بی روال (از نگر من و روالمند از نگر خودتان!) را دست کم به 10 گروه دسته بندی کرده اید، می دانید "یعنی" چه؟!!! من چند ماه پیش سرم سوت کشید تا توانستم 9 دسته از آن ها را بر روی کاغذ بیاورم؛ حال آن که می توانستم از اینترنت فایل آن را فروبار(دانلود) کنم، ولی می خواستم تا خودم یاد بگیرم.
زبان فرانسه با آن دستورزبان دشوار و نگارش و خوانش دشوار تر!!!، تنها 3 گروه (یا دسته) بنواژه دارد (هم روالمند و هم بی روال). از این سه گروه، دو گروه آن روالمند و گروه سوم بسیار بی روال "صرف" (conjugation) می شود.
آن گاه شما بنواژه های بی روال پارسی را نوشتی و می گویی روالمند هستند و تنها بنواژه ی "بودن" بی روال است!!! من که جا خوردم!!
من کاری با زبان Deutsch ندارم! من هی می گویم پارسی را با زبان های ساده تر همسنجی کنید ولی شما باز هم ..! چه جور است پارسی را با زبان چینی همسنجی کنیم! شنیده ام زبان بسیار ساده ای است
سخن شما درست است، حالا حالا ها جای زمان گذشته با کنونه جا به جا نخواهد شد. دست کم در 10 سده ی آینده!
اگر خدا بخواهد، به زودی نوشتاری را به زبان پارسی نوین درانجمن خواهم گذاشت و از شما خواهم خواست نگرتان را درباره ی آن بازگویید، نوشتاری سرشار از آرمان های واگشتی!
(نمی دانم پافشاری شما برای افزودن "ک" به پایان زاب(صفت) ها چیست؟!! این "ک" در زبان پارسی میانه (پهلوی) بود و در گذر زمان ساییده شد؛ من خودم "اصراری" برای بهره گیری از آن ندارم؛ "مگر آنجایی که احساس کنم مصلحتی دارد تفویت می شود!!!" برای نمونه در واژه ی "علمی" --> دانشی --> دانشیک")
باور کنید (خیر سرم!!) دارم برای آزمون سراسری دانشوَری (کارشناسی ارشد) می خوانم وگرنه دل استوار باشید، نه روزی یک بار، بلکه روزی 100بار به این انجمن سر می زدم! پیشنهاد می کنم گفتگوی ما پابرجا بماند ولی نه به این گستردگی و تندی. برای نمونه، هفته ای 1 یا 2 نوشته (از سوی من). به راستی کار زمانبری ست در این انجمن ماندن (--> شاهکار من! نوشتار گفتاری شده!!) گزاره ی درست: ماندن در این انجمن، به راستی کار زمانبری است!!