اولین و مهمترین نکته اینکه فرگشت=تکامل نیست!ما کامل نمیشیم و فرگشت یک سیستم سراسر دقیق و بدون خطا رو برای ما ایجاد نمیکنه.
فرگشت بهترین و موثرترین اندام ها رو برای ما بوجود نمیاره،بلکه در اثر فرگشت از سلول ها و داشته های ژنتیکی ما دارای اندام هایی میشیم.فرگشت از نظر من یک نوع آزمون و خطای زیستیه شاید یا کمی چشم پوشی بشه به شکل یافتن یک توده گل در دستان یک کوزه گر ناشی تشبیهش کرد(که این کوزه گر نقشه ای هم در ذهنش نداره،میسازه و خراب میکنه!) ما مقادیر بی پایان گل(داشته ژنتیکی) و یک کوزه گر هشیار و حرفه ای(نقشه زیستی) نداریم.
فرگشت به سمت یک هدف مخصوصا یک هدف کامل نمیره،اینکه داشتن مثلا چشم های بیشتر یا یک دم ایده خوبی به نظر میرسه( و ممکنه فوایدی داشته باشه) به این معنا نیست که لزوما جهش های تصادفی و انتخاب طبیعی ما رو به اون سمت میبره.
دلایل متنوع هست،چندتایی که میدونم رو بیان میکنم دوستانی که دانششون در این زمینه بیشتر شاید بهتر بتونند توضیح بدند.
اندام های حسی ما از سلول هایی فرگشت پیدا کردند که نسبت به باقی سلول ها در این مورد بهتر عمل میکردند.این اندام ها بهترین نیستند بلکه نتیجه داشته های ما هستند.
داشتن چشم های بهتر از زاویه دیگه هم لزوما خوب نیست،جدا از مصرف انرژی،چشم ها اندام های حساسی هستند و نیاز به مراقبت دارند و اینکه داشتن چشم اضافی نیاز به قدرت مغزی بیشتری هم داره.بنابراین چشم یا چشم های اضافی ممکنه به نسبت هزینه های زیستی که دارند کارایی لازم رو نداشته باشند و این هم یک فاکتور دیگه میتونه باشه.