Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958

Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
مفهوم میهن دوستی‌ و patriotism
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 40

    جُستار: مفهوم میهن دوستی‌ و patriotism

    Threaded View

    1. #25
      دفترچه نویس
      Points: 90,825, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      The last militant
      judgmentalist
       
      Empty
       
      undead_knight آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      Hell inc
      نوشته ها
      3,623
      جُستارها
      14
      امتیازها
      90,825
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      9,174
      از ایشان 7,829 بار در 3,090 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      36 Post(s)
      Tagged
      2 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod نمایش پست ها
      ما چیزی را "منحصر" نکردیم، گفتیم هر چیزی یک سودی دارد چون به تراز هوتادین زیویک (quality of life) ما می‌افزاید یا در راستای فرازیست (survival) پیش میرود.

      اگر نه شما بگو undead_knight جان که برای نمونه، "شکر" به خودی خود چه سودی دارد؟
      نخست اینکه این «آگاهی» در اینجا چیست؟ اگر همان خودآگاهی یا آگاهی از پیرامون (=awareness) است، پس برای
      ما بگویید چگونه "فداکاری" یک آدم برای رهاندن دیگران "زیباست"، اگر در همین راستا آگاهی‌اش را از دست میدهد؟

      اگر هم این آگاهی برای پاسداری از آگاهی خود و آگاهی دیگران است که پس میشود همان چیزی که بالا گفتیم = پاسداری از زیستن (فرازیست)
      زیبایی در آدمی را گفتیم همان «تندرستی» است.
      زیبایی در چیزهای دیگر هم از روی کارکرد آنها میاید و اندازه‌پذیر است.
      برای نمونه، یک باغبان با هرس کردن باغچه از دیدگاه (point-of-view) خودش آنرا زیبا میکند، هنگامیکه از دیدگاه جانوران و
      حشره‌های ریزی که انجا می‌زیوند و خانه و زندگی‌اشان از هم پاشیده و می‌آشوبد، هیچ چیز "زیبایی" در اینکار نیست.
      درباره بیمار ایدزی هم همینجور است، زمانیکه بیمار به جایگاه چهارم و پایانی بیماری‌اش
      رسیده و نشانه‌های بیماری خود را در رنجوری و ناتوانی و رنگ‌پریدگی و .. نمایاندند، بیمار دیگر زیبا نیست.
      شرمندگی یک ابزار فرگشتیک است و کارکرد دارد. کسانی که پیوسته میگویند ما میهن نداریم و .. بگونه‌ای دارند «انگل‌وار» زندگی میکنند.
      چرا؟ چون نیاکان اینها با کار و کوشش و درستی‌ها و نادرستی‌هایشان این خاک را به آنها رسانده‌اند، ولی ایشان بسادگی
      زیر کارهای نادرست آنها زده و میگویند «به ما چه؟» و میروند در یک کشور بهتر زندگی کرده و میگویند «گور بابای نیاکان ما».
      برای اینکه آسانتر دریافت شود، جای نیاکان ایرانی خودتان را با «پدرتان» جایگزین کنید. کارهای نادرست پدرتان هتا
      اگر پیش از زاده شدن شما باشند، همچنان از دید اخلاقی بر دوش شماست که در راستای درست کردنشان بکوشید.
      کسی شما را در بیشتر زمانها "وادار" به این نکرده، ولی از دیدگاه اخلاقی برای هر کس روشن است که کار درست، رسیدگی و تاوان دادن نادرستی‌های پدر است. در کنار آن، میتوانید به کارهای درست پدرتان هم بنازید.
      پس اکنون در همین نمونه، اگر همه هموندان تیره (قبیله) ما آدمکش‌های بی‌اخلاقی بودند و اگر ما به این آگاهیدیم،
      آنگاه از دیدگاه اخلاقی میبایستی "شرمنده" باشیم و این شرمندگی در راستای کارکردش، ما را به سوی «بهتر بودن
      از نیاکان شرم‌آوران» سوق داده و ما دیگر «آدمکش» نمیشویم و این کار را ناپسند می‌شماریم.
      خب کیفیت زندگی و بقا هم ارزش درونی ندارند!ولی قبول میکنم که میتونند سود داشته باشند.
      شکر به خودی خود سودی نداره ولی اینجا مسئله مسئله ارزش هست نه سود،بله سود میتونه ارزش باشه ولی هر ارزشی با سود سنجیده نمیشه.
      منظور من سلف Self-awareness یا خود آگاهی هست(به اختصار همون آگاهی) بنابراین اگر چیزی مثل بقا سودمند هست به خاطر حفظ آگاهی هست،مگرنه اگر آگاهی از بین بره(مثلا شخص دچار صدمه جبران ناپذیر مغزی بشه)زنده موندن و بقا ارزشی نداره.در نتیجه اگر کسی برای پاسداری از آگاهی دیگران از زندگی اونها دفاع میکنه کارش ارزشمند هست،نه به این خاطر که خود زندگی ارزشمنده بلکه به این خاطر که آگاهی ارزشمنده و ارزش زندگی بواسطه آگاهیه.
      در واقع باز به این جمله میرسیم که"تنها مسئله جدی فلسفی خودکشیه!"باقی فقط بعد از این هستند آیا ما میخوایم بمیریم یا زنده بمونیم؟(و اگر زنده بمونیم،پس دلایلی داریم مگرنه فقط از غریزه بقا پیروی میکنیم)آگاهی به خودی خود ارزشمنده چون آگاهی خالق ارزشه!آگاهی تعیین میکنه که چه چیز ارزشمند هست و چه چیز نیست،مگرنه بدون آگاهی هیچ چیزی برای ما وجود نداره.
      زیبایی رو نمیشه سنجید!اصلا اگر ما همه چیز رو بر اساس کارکرد در نظر بگیریم،چطور هنرهای زیبا رو میتونیم بر این مبنا دسته بندی کنیم؟یک تابلو نقاشی که فقط برای زیبا بودن آفریده شده و از نظر من زیبا نیست ولی از نظر شما هست!حتی در مورد انسان ها مثلا به یک فرد لاغر در جایی زیبا گفته میشه و در جایی دیگه همین شخص نازیبا قلمداد میشه،دقت کنید اینجا هر دو نمونه انسان هستند.
      مراحل بیماری=بیماری نیست چون بیماری ایدز مراحل نهفته داره یعنی شخص زیبا هست( و حتی ظاهرا تندرست)ولی در واقع بیمار هست،اگر تندرستی=زیبایی قلمداد بشه در این صورت مثلا یک فرد آفریقایی کاملا تندرست و نرمال میتونه به نظر شخصی من زیبا نباشه،این تناقض رو چطور میشه توجیه کرد؟یا مگر هم زیبایی که غیر انسانی نیست(مثلا یک منظره طبیعی یا حتی انفجار یک سوپر نوا)لزوما نشانه های تندرستی و سالم بودن هستند؟

      انگلی بودن به معنای این هست که ما چیزی رو تولید یا ایجاد نکنیم و فقط از چیزهایی استفاده کنیم که دیگران(مثلا نیاکان)برای ما فراهم آوردند پس خیر انگلی نیست(و حتی بر اساس"سود گرایی"ممکن همین انگل بودن تجویز هم بشه!) چون ما موجودات مستقلی از نیاکانمون هستیم،اتفاقا شکل انگلی اینه که به افتخارات و دستاوردهای اونها چنگ بزنیم و خودمون چیزی رو ایجاد یا تولید نکنیم.

      جدا تعجب میکنم در این موارد چقدر مطلق و یک طرفه نتیجه گیری میکنید!کدوم اخلاق؟(ما اول باید بر سر معیار اخلاقی بودن توافق داشته باشیم) این اخلاقیات به اصطلاح نسبی هست؟من که چیزی جز یک اخلاقیات جهانشمول رو در این کلمات درک نمیکنم.
      پس به نظر من بر اساس اخلاقیات شما ممکنه دوست داشته باشید دین پدرتون رو ادا کنید و بر اساس اخلاقیات من،هیچ دینی بر گردن من نیست.

      گفتم اینکه شما فکر کنید اخلاقیات شما اخلاقیات همگانی هست مشکل داره،از نظر من هیچ شرمندگی وجود نداره و حتی اگر نیاکان ما آدم کش نبودند و بسیار هم آدم های متمدنی بودند،من به این دلیل در راه برچیده شدن فرهنگ آدم کشی تلاش میکنم که فکر میکنم آدم کشی"بد"هست نه اینکه از آدم کشی شرمنده باشم.اگر بر اساس کارکرد سنجیده بشه ممکنه من به این آدم کشی افتخار هم بکنم!(مثلا قبلیه قوی تر شده،مال وثروت زیاد تری پیدا کردیم و...)
      To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
      Tacitus-

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از undead_knight گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-26-2012),mahtab71 (11-28-2012),sonixax (11-26-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •