بازهم کپی ترهات نیمفهم از یک مقالهی خواندهنشده؟ پس فراوانی تولید گیاه لازم برای تغذیهی یک انسان بالغ چه میشود؟ تغذیهی اصلی دامها «غله» نیست، اینهم برآمده از گیر افتادن در حلقهی آدمهای شبیه خودتان و تکرار بیش از اندازهی یک باور غلط است. یکبار نه برای شما که امیدی بهتان نیست، برای دوستانی که ممکن است تحت تاثر پروپاگاند قبیح شما قرار بگیرند توضیح میدهم، بکوشید شاید که بفهمید:
در یک هکتار خاک قابل کشت میتوان در سال؛
۳۰۰۰ تخم مرغ
۱۰۰۰ جوجهی گوشتی
۸۰ مرغ
۹۰۰ کیلوگرم گوشت گاو
۱۲۰۰ کیلوگرم گوشت خوک
۱۰۰ بوقلمون
۵۰ خرگوش
تولید کرد.
این مقداریست که بطور آزمایشی در یکی از مراکز پرورش حیوان در آمریکا بدست آمده. این برای تغذیهی مرغها کمی غلهی اضافی داده میشود، اما باقی جانوران همگی از علفهای خودرو تغذیه میکنند. این میشود تقریبا ۷ میلیون کالری، با توجه به اینکه هر انسان در سال نیاز به ۷۲۰۰۰۰ کالری دارد، اگر آنها «هیچ چیز بجز آنچه در بالا آمده» نخورند، این مقدار برای زنده ماندن توام با سلامتی کامل نه انسان بالغ کافیست. (تمام آمار و اطلاعات برگرفته از صفحهی ۷۷ این کتاب هستند.)
اینرا مقایسه بکنید با مقدار، زمان رشد، و نیز تنوع گیاهانی که میباید در فضایی چند برابر بزرگتر کاشت، آسیبهایی که به محیط زیست خواهند رساند، و از همه مهمتر امکانپذیری تخیلی آنچه رفیق «گیاهخوار» ما پیشنهاد میکند. دو سوم خاک کرهی زمین قابلیت بهرهبرداری کشاورزی برای غلات را ندارد، این یعنی انداختن تمام فشار تولید مورد نیاز برای کرهی زمین به روی یک سیزدهم آن، که خود به معنی غیرقابل استفاده کردن آن در مدتی بسیار کوتاه است. این ادعا که تولید ارگانیک محصولات کشاورزی در یک سوم بخش خاکی کرهی زمین میتواند بیش از هفت میلیارد انسان را با همان مقدار(یا حداقل مقدار لازم برای بدن جهت سلامت ماندن)از پروتئین تغذیه بکند یا خودفریبیست، یا دروغگویی.
میزان کالری موجود در صد گرم گوشت گاو ۵۹۲ است و در صد گرم سویا که غنیترین آلترناتیو گیاهی به حساب میآید ۳۳۹، حال با در نظر گرفتن میزان انرژی که مصرف هرکدام از ایندو خوراک برای انسان به همراه میآورند، هزینهها و بایستگیهای لازم برای تولید آنها را همسنجی بکنیم گوشت صد گام پیشتر قرار میگیرد. گذشته از مقدار، کیفیت هم هست. نوع پروتئین تولیدشده از بدن گاو برای انسان به مراتب جذبپذیرتر از پروتئین تولید شده در غله است، و نیز تمام مواد لازم برای جذب و هضم آنرا در خود دارد، پروتئین غله قابلیت جذب بسیار کمتری برای انسان دارد چراکه در پوشش غیرقابل جذب سلولوزی میآید.
(منبع)
بنا نیست توضیحی در اینباره از پیامبران علفخواری بشنوید که چگونه قرار است هم به دهها نوع گیاه مورد نیاز برای رقابت پایاپای با تغذیهی حیوانی «بصورت ارگانیک» دسترسی داشته باشیم، در سرزمین افسانهها همه چیز بطور خودانگیخته حل میشود، اما در جهان واقعی تغییر رژیم غذایی یعنی وابستگی هرچه بیشتر به کشاورزی صنعتی و نابودی هرچه بیشتر زیستبوم.
یا باید لینکی از مقالهای که به عنوان مدرک از آن استفاده کردهاید را بصورت کامل در اینجا قرار بدهید تا همه توانایی برسی صحت ادعای شما را داشته باشند و بدانند آنچه با استناد به این لینک مطرح کردهاید در این مقاله مطرح(اولا)و اثبات(ثانیا) شده، یا ساکت باشید و بیش از این خودتان را خجالت ندهید.
بصورت کامل نقل قول گرفته شد برای تفریح دوستان
اینها همه از زبان آدمی که تصور میکند بدن تمام b12 مورد نیاز خود را تولید میکند، و مثلا گرمایش زمین پیوندی به رژیم غذایی همهچیز خواری دارد و نمیداند آغاز تاثیر انسان به آن کشف کشاورزی بوده و سهم این صنعت در آلودن هوا به گازهای گلخانهای از سوختهای فسیلی هم بیشتر است...
ناتوانی شما از درک بخش بولد شده و قرمزشده توسط خودتان برای من بسیار عجیب است. من میگویم «تنها منبع طبیعی» شما میگویید «آمپول b12»، دوستان داوری بکنند.