• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 71

    جُستار: فراموشیـــ...

    Threaded View

    1. #19
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی undead_knight نمایش پست ها
      البته من دیفالتم روی فراموشیه توضیح دادن چیزهای بدیهی یکم سخته:) ولی کلا به جز شوک های اولیه باقی موارد نتیجه این هست که شخص زندگی کردن رو از خودش دریغ میکنه.در واقع زندگی کردن نیاز به فراموشی داره،زندگی تکرار تجربه هاست اگر تجربه ها رو فراموش نکنید مثلا بعد از یک بار خوردن یک غذای لذیذ نیازی به خوردن دوباره اون نیست یا حداقل دیگه نمیشه ازش لذت برد ولی ما به طور طبیعی تا حدی مزه غذا رو فراموش میکنیم تا همچنان لذت پابرجا بمونه(به همین خاطر خوردن متوالی یک غذای مورد علاقه هم ممکنه تهوع آور بشه چون مغز فرصت فراموشی پیدا نمیکنه) توصیه:بهترین راه کار برای فراموشی تجربه کردن هر چیزی هست میشه تجربه کرد(و البته تا حد ممکن عوارض ناگوار نداشته باشه)با افزایش تجربه ها عملا فراموشی هم به صورت خود به خودی اتفاق میافته و مغز رو از این ترومای احساسی نجات میده. کلا مغز افراد عاشق دچار یک نوع شبه مسمومیت توسط هورمون هاست:))
      تنها یک نکته کناری: آوند (دلیل) بدمزه شدن خوراک پس از گُسارش چندباره آن فرگشتیک است، هر گونه خوراکی در درازای زمان به تن آسیب‌های ویژه‌ آن خوراک را میرساند و
      مایه‌ی روی هم انباشتگی و زهرزایی است، ولی با گسارش خوراک گوناگون شانس زهرزایی نیز می‌کاهد، از همینرو این گرایش درونی به گوناگونی خوراک در ما فرگشته: خوراک فرگشتیک


      شیوه کارکرد ویر (vir, memory) آدمی نیز همبسته‌ساز است، ولی نکته آورده شده (بالا بردن تجربه‌ها یا آروین‌های روزانه) خود یکی از بهترین رویکردها در برابر وابستگی احساسی است.
      به سخن دیگر کسی که وابسته شده باید تا جاییکه میتواند برنامه روزانه زندگی خود را بدگراند، این دگرش‌ها به پدیداری پیوندهای نورونی نو انجامیده و شانس بازنگری در ویرهای دردناک پیشین را می‌کاهد.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-08-2012),Russell (11-08-2012),sonixax (11-08-2012),undead_knight (11-08-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •