• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 71

    جُستار: فراموشیـــ...

    Threaded View

    1. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      اینکه آیا تمام خاطرات قابل یادآوری هستند یا نه، جستاری مفصل می طلبد و خارج از هدف این جستار است.
      در اینجا آنچه مهند است، فراموشی خاطراتی است که بنیان در رابطه ای عاطفی/جنسی دارند و به سادگی قابل فراموشی نیستند.
      شما از کجا میدانید بسادگی فراموشیدنی نیستند؟
      درباره یادآوردنی بودن همه خاطره‌ها هم میتوانید جستار دیگری را بیاغازید، ولی من همینجا میدانم که چنین چیزی نیست، چرا که:

      1. گُنجایش ویرمانند هر سیستم دیگری مرزمند است.

      2. مغز از رویدادهای پیرامون تنها بخش بسیار بسیار ناچیزی را می‌ویراند، آنهم نه بر پایه سُهش سرراست (direct sensation)، مانند زمانیکه ما با دوربین
      فیلم‌برداری میکنیم، بساکه بر پایه داده‌های بازسازی شده و بی‌اندازه سوگیرانه.
      به سخن دیگر، مغز نمیتواند هتا یک دَم (ثانیه) از همه داده‌های پیرامون خود را هم بی هنجارش (normalization) و فشرده‌سازی (compression) و سوگیری (bias) و کاهش و چندین و چند کار گسترده دیگر بویرد.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      نیازی به توضیحات دوباره نبود! من با این تحلیل شما مشکلی ندارم؛ ولی پرسشی مطرح نمودم که چطور می توان آستانه خوشی را که پشتوانه آن غریزه پرقدرت جنسی می باشد را کاهش داد و یا چیزی همتراز با آن را جایگزین نمود؟!
      ما که نخواستیم آستانه را پایین بیاوریم، گفتیم آستانه چگونه کار میکند و چگونه باید کنش‌های خود را بگونه‌ای ساماند که به آستانه نزدیک شوند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      1. کارکرد احساس را روشن میکند: دانستن اینکه احساس چه کارکردی دارد میتواند مایه‌ی پذیرش آن نه در جایگاه یک دشمن، که یک نِشال (signal) یا راهنمای سودمند دید.
      2. درباره همبستگی ویر (associative memory) روشنسازی میکند.
      خوب؟! در این جستار کجا به کار می آیند؟
      لطفا با نمونه دقیق و کاربستی نشان دهید که از این بابت چگونه می توان سود برد؟!
      یکبار دیگر، مگر هر چیزی که آوردیم در جایگاه راهکار، آنهم از گونه کاربستی آن بود!؟

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      هر آینه بهترین راهکارهای دم دست را خودت و امیر گرامی دادید. من هم یک واکاوی ریشه‌ای‌تر میکنم اینجا روی هم رفته جستار گیرایی است.

      نخست چند چیز را باید دانست: ..
      نخست می‌واکاویم، سپس به راهکار میرسیم، چنانکه کردیم.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      چرا همچون آخوندهای حوزه جهلیه قم، با واژگان مانور می دهید و توضیحاتی تکراری را می نگارید؟!!!
      بر این امید که با بازگویی و بازخوانی دریافت شود، که نشد.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      بیان داشتم که این راهکار در برابر وابستگی شدید جنسی/عاطفی کار آمد نخواهد بود و من به شخصه آن را تجربه نموده ام؛ به گمانم هر کسی هم چنین تجربه ای را داشته باشد؛
      پی به سخن من برده است.
      اینجا که مهره‌اندازی نیست یکی بگوید کردم نشد، یکی بگوید چایی با روغن زیتون! بخور خوب میشود!
      اینها راهکار برگرفته از منطق هستند و روی آروین من و دیگران هم کار میکنند.


      دو مهاد پایندگی خوشی/درد را هم هر کس با یک آزمایش ساده میتواند درستی‌اش را در بیاورد:

      1- کار خوشی‌آوری که می‌انجامید را اینبار میانش بُریده و پس از بگوییم نیم ساعت دوباره از سر بگیرید، ببینید روی هم رفته خوشی‌آورتر است یا نه.
      2- کار دردناکی که پیشتر چندباره می‌بُریدید - بگوییم نگاشتن یک نوشتار- را بکوشید یکجا انجامیده یا اگر بُریدید، تا فردا دیگر سراغ آن نروید، ببینید دردناکی آن میکاهد یا نه.

      پس اگر این دو مهاد کار میکردند - که کار میکنند - در جایگاه فزونساز (amplifier) میتوانند کنش‌های معمولی را خوشی‌آورتر سازند.
      Ouroboros این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-07-2012),Russell (11-06-2012),Unknown (11-06-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •