بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (11-03-2012)
من که فکر میکنم زندگی همه اش همین هست...یعنی مجموعه ای از دوره های متناوب خوشی و غم...زمانی با انگیزه و شادمان و زمانی بی انگیزه و غمگین!!! شاید این هم فرگشتیک باشد
اینجا؟
Mazdak Bamdad
05-08-2008
پیک 101
نقل قول:
چاره این كار یك انگشتری فیروزه است!نوشته شده توسط اتابک
http://zandiq.com/forum/vb/showthrea...8099#post48099
مزدک گرامی ،جان جوان خردمند
لطفا بگوئید احساسات را بدیده شما چگونه میتوان تحت کنترل گرفت ؟
جز خود شما كسی نیست كه شما را از كردار نا سنجیده
در اثر خیزاب احساسات ، بازدارد و خود شما هم كه
در همان لحظه ی خشم و .. ، اگر میتوانستید جلوی
خود را بگیرید، دیگر ای پرسش را در اینجا نمیكردید.
پس شما یك كمك نیاز دارید كه به شما در گاه چنین
بزنگاه هایی، بیاد این بیاورد كه خرد را بر خشم و ترس و
احساس های غریزی دیگر، فرمانروا كند. این كمك هم
همان انگشتری است كه شما پس از این پاسخ ما ، به
بهایی گران ( مثلاً از پلاتین) میخرید تا هرگاه بدان بنگرید
بیاد این گفتگو و موضوع آن، یعنی كنترل احساسات بیفتید.
بكوشید كه نگین ان به ریخت مربع باشد، مربع ، نماد خرد
است ( پرهون یا دایره، نماد احساساتند). پس بیاد میاورید
خرد نگین انگشتر ( پرهون) احساسات است. در گاه چیرگی
احساسات، نگاهتان ناگزیر به دست و انگشتری می افتد،
پیش از پی گرفتن كارتان، تا ده شماره بشمارید و در آن ده دم،
اندیشه كنید كه آیا كاری كه میخواهید بكنید درست است یاخیر!
ولی چرا فیروزه؟ چون من خود از رنگ آبی خوشم
میاید و انرا ارامش بخش حس میكنم. فزون برین،
پیروزی در كاربرد خرد است!
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
آهنگ شاد از بهترین دستاوردهای ایرانیان است، چرا که نه، من هر گاه نیاز به یک خورده شادی افزوده پیدا میکنم راست کارم میشوند!
دوستان به این هم نگرش داشته باشند که افسردگی چیز بدی نیست، کاراییهای بسیار سودمندی هم دارد: افسردگی
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
دلیل این ماجرا خیلی طبیعیه
خود من یک هفته بنا بود شمال بمونیم
بعد از روز سوم انقدر فضا برام خفه کننده شد (مخصوصا هوای ابری) که سر ماشینو کج کردم سمت شیراز
دلیل عادت به محل زندگیمون هست
مثلا هی میگن رانندگی توی شیراز بده و توی تهران خوبه
به نظر من که این یه دروغه محضه
انقد رانندگی تهرانی ها بد هست که تا رسیدم شیراز وقتی یه ماشین به نشانه اعتراض دستشو گذاشت رو بوق گوش خراش به جای اینکه فحش بدم جیگرم حال اومد
خوب این چیزها برای شما هنر دوستان است ..
من کارکرد آهنگ را دگراندن mood به دلخواه میبینم، آهنگ ایرانی هم در شاد کردن بسیار کارآمد است، همه چیز که نباید ارجدار و سپنتا و اینها باشد ...
رَپ هم آهنگ پرخاش (اعتراض) است و بس پسندیدنی.
چنگار چه پیوندی به افسردگی دارد آلیس جان؟
افسردگی یک مکانیسم مانهایک (ذهنی) است و چون فرگشته پس باید کارکرد سودمند هم داشته باشد.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
قبول ندارم
تهران شهر تضاد ها هست به قول میلاد
اگر بالاترین نقطه پیشرفت فرهنگی توی تهرانه دقیقا پایین ترین نقطه پسرفت فرهنگی هم باز توی همون تهرانه
اگر بالاترین نقطه پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در تهرانه دقیقا پایین ترین نقطه پسرفت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی باز هم توی تهرانه
پولدار ترین توی تهرانه
فقیر ترین توی تهرانه
بزرگترین توی تهران
گوچکترین توی تهران
خود من هر وقت قطار و سیل کودکان کار رو توی تمامی خیابون های تهرون می بینم
حاظر میشم توی دامن دور افتاده ترین کوره دهات ها نماز بخونم
در مورد شیراز و انبوه مزدور و چه و چه اتفاقا نظر من برعکسه
به نظر من مردم شیراز مردمی هستند که اکثرا مخالف هستن با سیستم و البته ساکت
اگر دیدید تمرکز مزدور ها در یک جا زیاد هست نگید اون شهر بده و لایق بمب اتم
اتفاقا باید خوش حال بشید و دنبال دلیل بگردید که چرا تمرکز مزدور ها در این نقطه زیاده؟ چه عاملی باعث شده
در ادامه حرفای گذشتم این رو هم میگم که تمرکز همین افرادی که می فرمایید در تهران با فاصله دست نیافتنی بیشتر از تمام شهر ها هست
که البته این خبر خوشی هست که نشون میده کمیت حگومت در این شهر لنگه
من افسرده نیستم دوستان. فقط انگیزه ندارم.
هماکنون 2 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 2 مهمان)