• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 71

    جُستار: فراموشیـــ...

    Threaded View

    1. #10
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      براستی که اگر می خواستم کدهای یک برنامه پیچیده شی گرایی را بررسی کنم؛ همچون مطالعه این پست چنین سردرگم نمی شدم!
      ساختار حافظه آدمی چنین است که نمی توان به معنای واقعی و کامل کلمه، چیزی را "فراموشید". حتی نظریه هایی هم در برخی آروین های مربوط به LSD وجود دارند که حتی ابتدایی ترین خاطرات مربوط به دوران جنینی هم ممکن است قابل یاد آوری باشند!
      یادآوردنی بودن به چم به یادسپاری همیشگی نیست! ویر یا همان حافظه آدم زینه‌‌ایک است (زینه = درجه)
      یک چیز را میتوان بروشنی به یاد آورد، میتوان بکدری به یاد آورد و میتوان به یاد هم نیاورد!

      بیشمار نمونه داریم که یک چیزی که کسی باید به یاد بیاورد را به یاد نمیاورد. از سوی دیگر، ما میدانیم که مغز آدمی اگرچه بسیار بزرگ است، ولی
      بیمرز نیست و سرانجام یک اندازه‌ای داده را بیشتر نمیتواند نگه دارد، تازه آنهایی که نگه میدارد هم خود به دو بخش ویر کنشگر و ویر ناکنشگر (active/memory) بخش میشوند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      آنچه پیرامون " آستانه خوشی/ درد " بیان نمودید را چگونه در برابر وابستگی شدید عاطفی/جنسی کارآمد می دانید؟ مقصودم این است که چه چیزی را در آستانه خوشی به جز برخی مخدرها، جایگزین
      مناسب و همترازی می دانید؟
      آستانه خوشی و درد روشن میکند که چگونه وابستگی سخت روی میگیرد.

      ما چیزی به نام خوگیری داریم (عادت) و چیزی به نام کژخویی داریم (اعتیاد). تنها دگرسانی میان این دو در اندازه‌ای
      است که آستانه خوشی را بالا میبرند. یک چیزی که آستانه خوشی را اندکی بالا میبرد، میشود خوگیری. کسی که
      هر روز یک ساعت پیاده‌روی میرود، به پیاده‌روی خوی میگیرد و اگر یک روز نرود درد اندکی در ماهیچه‌ها و افسردگی کوچکی
      میتواند داشته باشد که برآیند برهم خوردن خوی است.
      از سوی دیگر، رفتار یا کنشی که این آستانه را بسیار بالا ببرد به وابستگی و کژخویی میانجامد. اگر کسی در یک ماه
      پنج بار ecstasy بگُسارد، پس از ماه یکم آن اندازه آستانه خوشی وی بالا رفته که در نبود برانگیزنده ecstasy دچار افسردگی
      ژرفی خواهد شد و از هیچ چیز دیگری نیز "خوشی نخواهد برد"، چرا که آستانه وی بسیار بالا رفته و کارهای روزانه به او
      دیگر آن اندازه خوشی‌بخش نیستند که جایگزین ecstasy شوند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      1. هنایش (تاثیر) درد و خوشی در فرایند ویریدن (به یادسپاری)
      ...
      «1» نیز چیز پیچیده‌ای ندارد. احساس در فرایند ویرش (memorization) کارکرد بسیار سودمندی داشته و مانند اندیشه «پیش‌پردازش» شده است.
      این هم یکی از ویژگی های مهادین حافظه است و چه پیوندی با جستار دارد؟!
      1. کارکرد احساس را روشن میکند: دانستن اینکه احساس چه کارکردی دارد میتواند مایه‌ی پذیرش آن نه در جایگاه یک دشمن، که یک نِشال (signal) یا راهنمای سودمند دید.
      2. درباره همبستگی ویر (associative memory) روشنسازی میکند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Mehrbod
      دو مهاد پایندگی خوشی و درد
      این راهکار هم در اینجا چندان جوابگو نخواهد بود؛ به طوری که خود من هم نتوانستم در این باره از چنین راهکاری به نتیجه برسم و حتی رنج فراوانی که به یکباره در این روش ادراک می شود؛
      ممکن است عواقب خطرناکی را هم با خود به همراه داشته باشد.
      اینها چنانکه میگویند، راهکار برای بهره‌بَری یا exploit کردن هستند.
      اگر گفتمان خوگیری در برابر کژخویی را دریافته باشید، گفتیم که اگر کس به یک چیز کژخو شده باشد، از انجام کارهای روزانه پیشین خود احساس
      خوشی نخواهد گرفت، چرا که این کارها بمانند پیش به آستانه خوشی وی نزدیک نبوده و نمیتوانند جایگزین کنش کژخوکننده باشند.
      در اینجا ما میتوانیم از دو مهاد نامبرده بمانند یک فُزونساز (amplifier) سود برده و ساختگی‌وار به خوشی کنش‌های روزانه پیشین بیافزاییم.
      Anarchy این را پسندید.

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (11-03-2012),Russell (11-03-2012),sonixax (11-03-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •