1. هنر بیزمان نداریم؛ هنری که به درد شرایط کنونی نخورد، خود راهش را از میان مردم به گوشهی موزه پیدا میکند.
2. خورهی اندیشهی منطقی در جایگاه اول دین است، اما اینکه عجین شدن اشعار فارسی با زندگی مردم و شعردوستی افراطی، (چه علت یا چه معلولِ وجود شاعران نابغه باشد)، خورهی اندیشهی منطقی است، مستقل از اینست که در غرب چه گذشته. کسی چه می داند، شاید کانت از ایران برمیخواست! اگر همان کانت را هم از کودکی در گوشش حافظ و مولانا میخوانند، آیا میتوانست چنان اندیشههای نوینی ارائه کند؟
اینها که از نوشتههای من و شما هم پارسیتر هستند، و اتفاقا عربیزدایی به فهم اینها کمک میکند!![]()