منم حرفم همین هست که شما زنان رو پایین تر و کمتر از مردان و به عنوان جنس پست تر میشناسید. حالا اینکه خواستار حقوق مساوی باهاشون هستید یا نه موضوع دیگری هست.
منم حرفم همین هست که شما زنان رو پایین تر و کمتر از مردان و به عنوان جنس پست تر میشناسید. حالا اینکه خواستار حقوق مساوی باهاشون هستید یا نه موضوع دیگری هست.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
باز هم بیشتر شد هیچ که
خوشبختانه چیزهایی که من گرایش دارم بسیارند و همواره چیزی هست که هنباز میان دختران بیابم، ولی در این چیزها دخترها سر در نمیاورند:
رایانه: کمابیش هیچی نمیدانند، هتا زمانیکه رشته دانشگاهیاشان است.
برنامهریزی: کمابیش 100 درسد نرمافزارهای کاربردی بدست پسرها نوشته میشوند!
فلسفه: دوستانِ دختری که فلسفه میخواندند من داشتهام، ولی همچنان چیز درخوری نداشتهاند و یک چیزی در مایههای توتیوار خواندن همان چرندیات گنگ هگل و ..
مزداهیک (ریاضی): دخترهای بسیار بسیار کمی میابیم که از مزداهیک براستی سر در بیاورند.
فرنود رایانش (compute) کردن نیست، که دریافت مزداهیک در جایگاه شیوهای برای اندیشیدن و نگرش به جهان.
ژنتیک: در این زمینه هر از گاهی دخترانی میبینیم، ولی باز شمارشان بسیار بسیار کمتر از پسرها است.
فرگشت: ما چندین و چند ساله میکوشیم بگوییم پشتوانه «ناز کردن» چیست، ولی هنوز دختری ندیدهایم این را بپذیرد!
فیزیک: گمان نمیکنم شما یک دختر ببینید که بتوانید درباره فیزیک کوانتومی سخنی به او بگویید! چیزهای آهنجیده گویا هیچ خواستاری ندارند میان دختران.
همبودشناسی (sociology): کمتر دختری میبینید که از سازوکار همبود سر در بیاورد، جهان برای بیشتر زنان گویا در fashion و جایگاه همبودین شخص نهفته و بس!
...
روی هم رفته برخی از رشتههای بالا از دید ارزشهای آدمی والا هستند (فلسفه، همبودشناسی، ژنتیک، فرگشت، مزداهیک، ..) برخی هم تنها گرایشهای من هستند (فیزیک، برنامهریزی، رایانه، ..).
فراموش نشود، در هر زمینهای شما بگردید چندتایی دختر میابید، نکته در آمار و شمار این دختران و رویکرد هماگ (کلی) دختران در برابر پسران در جهان است.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Rationalist (10-05-2012),Russell (10-05-2012),sonixax (10-05-2012)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)