• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    برگ 1 از 2 12 واپسینواپسین
    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 1754

    جُستار: کافه دومگو

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      چند وقتیه به یک بازی به اسم بطری بازی علاقمند شدم
      این دیگه چه بازییه

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. 4 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-05-2012),Mehrbod (10-05-2012),Ouroboros (10-05-2012),sonixax (10-05-2012)

    3. #2
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      این دیگه چه بازییه
      همونجوری که خانم آلیس شرح دادن. این بازی دسته جمعیه. باید یک بطری معمولا خالی رو دور خودش میچرخونیم به هرکس که افتاد همون دوتا گزینه جلوی پاشه.
      بین پسرها معمولا برای اینکه طرفی که بطری بهش اشاره کرده حقیقتش رو بگه فحش میگذارند!
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (10-06-2012),Anarchy (10-06-2012)

    5. #3
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      ولی تقریباً همه بر این باورند که عامل سرماخوردگی قرار گرفتن در محیط سرد است !
      یعنی یک عمر در اشتباه بودیمـــ... ؟
      سرماخوردگی یک ویروسه که حتی قبل از ورود اسپانیایی ها به آمریکا هم در آنجا وجود نداشت!
      با ورود اسپانیایی ها به قاره ی آمریکا 20 میلیون سرخپوست سرماخوردند و مُردند...
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    6. #4
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      سرماخوردگی یک ویروسه که حتی قبل از ورود اسپانیایی ها به آمریکا هم در آنجا وجود نداشت!
      با ورود اسپانیایی ها به قاره ی آمریکا 20 میلیون سرخپوست سرماخوردند و مُردند...
      این شوخی بود دیگه؟

    7. 3 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (10-06-2012),Ouroboros (10-06-2012),shirin (10-06-2012)

    8. #5
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      این شوخی بود دیگه؟
      خیر. من این رو قبلا شنیده بودم. چند وقت پیش من و تو هم یک مستند درباره ی کشف آمریکا نشون میداد که همین رو تایید کرد. حتی اسب رو هم اسپانیایی ها با خودشون به آمریکا بردن و قبل از اون در آمریکا اسبی وجود نداشت!
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    9. 2 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-06-2012),Mehrbod (10-06-2012)

    10. #6
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      خیر. من این رو قبلا شنیده بودم. چند وقت پیش من و تو هم یک مستند درباره ی کشف آمریکا نشون میداد که همین رو تایید کرد. حتی اسب رو هم اسپانیایی ها با خودشون به آمریکا بردن و قبل از اون در آمریکا اسبی وجود نداشت!
      آخه اسب کجا ویروس کجا !!! هم از نظر تئوری خیلی خنده داره هم از نظر اینکه یه مستند بتونه ثابت کنه 500 سال پیش ویروس خاصی رو از یه قاره بردن قاره دیگه...ویروس و باکتری و اینها مگه همش چند ساله کشف شده!!

    11. 3 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Alice (10-06-2012),Ouroboros (10-06-2012),Russell (10-06-2012)

    12. #7
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      آخه اسب کجا ویروس کجا !!! هم از نظر تئوری خیلی خنده داره هم از نظر اینکه یه مستند بتونه ثابت کنه 500 سال پیش ویروس خاصی رو از یه قاره بردن قاره دیگه...ویروس و باکتری و اینها مگه همش چند ساله کشف شده!!
      نقاشی ها و کنده کاری های روی دیوارها رو نشون میداد. دست نوشته های تاریخی مایاها و اینکاها رو ترجمه کرده بودن. تا قبل از اون همچین بیماری فراگیر کشنده ای با این مشخصات(سرماخوردگی یا آنفولانزا) در اون قاره گزارش نشده بوده.
      اونقدر آدم میمیرن که این ها شهرهاشون رو ول میکنن به امون اسپاگتی و میرن.... فیلم معتقد بود که بدون این کشتار عظیم ویروس سرماخوردگی محال بود اسپانیایی ها بتونن آمریکا رو فتح کنن.
      جمعیتشون نسبت به اون زمان خیلی زیاد بود و بعد از کشتار ویروس خیلی کم و آسیب پذیر شده بودن
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    13. 2 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-06-2012),Russell (10-06-2012)

    14. #8
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      همونجوری که خانم آلیس شرح دادن. این بازی دسته جمعیه. باید یک بطری معمولا خالی رو دور خودش میچرخونیم به هرکس که افتاد همون دوتا گزینه جلوی پاشه.
      بین پسرها معمولا برای اینکه طرفی که بطری بهش اشاره کرده حقیقتش رو بگه فحش میگذارند!
      ما یه بار تو کافی شاپ بازی می کردیمـــ... ؛ بطری اومد سمت من ، و چون میدونستم پسرا سوالای شخصی می پرسن و دوس ندارم بهشون جواب بدم جرات رو انتخاب کردمــــ... ؛
      از قضا چندتا پسر اونورتر نشسته بودن ؛ دوستم بین اون چند نفر اونی که از همه داغون تر بود رو انتخاب کرد و گفت باید بری از اون شماره بگیری ، گفت باید علناً بهش بگی شماره شو بنویسه تو یه کاغذ بده بهت و ما هم ببینیم ؛ منم عصبانی گفتم نه عمراً من اینکارو نمیکنمـــ... خلاصه بقیه پسرا انقدر اسرار کردن و گفتن که بازیه وقتی انتخاب کردی باید پاش وایسی وگرنه شما رو به خیر ما رو به سلامت ؛
      منم بی چاره :) آخر Okay دادمـــ...
      پاشدم رفتم سراغ اون چند نفر ؛ یه کم بالا سرشون موندم با شک و دودلی نمی دوستم چیکار باید بکنمـــ... یه نگاهم به دوستام بود یه نگاهم به این پسرا ؛ بهم گفتن بله خانوم مشکلی پیش اومده ؟
      گفتم ببخشید ما داشتیم جرات یا حقیقت بازی میکردیم ، بعد من جرات رو انتخاب کردم ، قرار شده که شما شمارتون رو بنویسین رو یه کاغذ و به من بدین و دوستامم ببینن ! (دوستام اونطرف همه قیافمو که با چندش باهاشون حرف میزدم رو میدیدن و میترکیدن از خنده )
      بعدش پسره با کمال پر رویی برگشت بهم گفت نـــه من شمارمو به شما نمی دم ، من G*y اَم دوستاشم شروع کردن به نیشخند زدن !
      منم احساس کردم شخصیتم خورد شد همون لحظه برگشتم رفتم پیش دوستام و ماجرا رو گفتم ، ول کن نبودن گفتن هرجوری شده باید بگیری ؛ (اون پسرا هم از دور حواسشون به من بود ) میخواستم داد بزنم سره دوستام اعصابمو خورد کرده بودنـــ...
      خلاصه بازم رفتم ؛ به پسره گفتم حالا شما یه شماره بدید اینا ولم کنن ! ایندفه گفت باشه به روی چشم ، سه نفر بودن ، اول خودش شمارشو نوشت بعد دوستش گفت واسه منم بنویس ، اون یکی هم گفت ماله منم بنویس ، پسره گفت نه فقط خودم ، ولی بعد هر سه تا تو یه ورق نوشتن با اسماشون دادن بهم و تاکید کردن که من فلانی ام و اون فلانی ، از هرکی خوشت اومده به اون زنگ بزن ، اسرار کردن که حتماً زنگ بزنـیــآ ما منتظریمـــ... ! منم گفتم فک کن یه درصد ! پشت سرم که داشتم میرفتم بازم کلی اسرار کردن که شوخی کردیم باهات حتماً زنگ بزنـیــآ...
      خلاصه تا آخر سه تایی از دور به من نگاه می کردن فک میکردن حالا خبری شده مثلنـــ... مسخره هــآ...
      پشت دستمو داغ کردم که دیگه جرات رو انتخاب کنمـــ... هرچند بازم بعدها انتخاب کردمـــ... :)

    15. 4 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-06-2012),Mehrbod (10-06-2012),Russell (10-06-2012),shirin (10-06-2012)

    16. #9
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Alice نمایش پست ها
      ما یه بار تو کافی شاپ بازی می کردیمـــ... ؛ بطری اومد سمت من ، و چون میدونستم پسرا سوالای شخصی می پرسن و دوس ندارم بهشون جواب بدم جرات رو انتخاب کردمــــ... ؛
      از قضا چندتا پسر اونورتر نشسته بودن ؛ دوستم بین اون چند نفر اونی که از همه داغون تر بود رو انتخاب کرد و گفت باید بری از اون شماره بگیری ، گفت باید علناً بهش بگی شماره شو بنویسه تو یه کاغذ بده بهت و ما هم ببینیم ؛ منم عصبانی گفتم نه عمراً من اینکارو نمیکنمـــ... خلاصه بقیه پسرا انقدر اسرار کردن و گفتن که بازیه وقتی انتخاب کردی باید پاش وایسی وگرنه شما رو به خیر ما رو به سلامت ؛
      منم بی چاره :) آخر Okay دادمـــ...
      پاشدم رفتم سراغ اون چند نفر ؛ یه کم بالا سرشون موندم با شک و دودلی نمی دوستم چیکار باید بکنمـــ... یه نگاهم به دوستام بود یه نگاهم به این پسرا ؛ بهم گفتن بله خانوم مشکلی پیش اومده ؟
      گفتم ببخشید ما داشتیم جرات یا حقیقت بازی میکردیم ، بعد من جرات رو انتخاب کردم ، قرار شده که شما شمارتون رو بنویسین رو یه کاغذ و به من بدین و دوستامم ببینن ! (دوستام اونطرف همه قیافمو که با چندش باهاشون حرف میزدم رو میدیدن و میترکیدن از خنده )
      بعدش پسره با کمال پر رویی برگشت بهم گفت نـــه من شمارمو به شما نمی دم ، من G*y اَم دوستاشم شروع کردن به نیشخند زدن !
      منم احساس کردم شخصیتم خورد شد همون لحظه برگشتم رفتم پیش دوستام و ماجرا رو گفتم ، ول کن نبودن گفتن هرجوری شده باید بگیری ؛ (اون پسرا هم از دور حواسشون به من بود ) میخواستم داد بزنم سره دوستام اعصابمو خورد کرده بودنـــ...
      خلاصه بازم رفتم ؛ به پسره گفتم حالا شما یه شماره بدید اینا ولم کنن ! ایندفه گفت باشه به روی چشم ، سه نفر بودن ، اول خودش شمارشو نوشت بعد دوستش گفت واسه منم بنویس ، اون یکی هم گفت ماله منم بنویس ، پسره گفت نه فقط خودم ، ولی بعد هر سه تا تو یه ورق نوشتن با اسماشون دادن بهم و تاکید کردن که من فلانی ام و اون فلانی ، از هرکی خوشت اومده به اون زنگ بزن ، اسرار کردن که حتماً زنگ بزنـیــآ ما منتظریمـــ... ! منم گفتم فک کن یه درصد ! پشت سرم که داشتم میرفتم بازم کلی اسرار کردن که شوخی کردیم باهات حتماً زنگ بزنـیــآ...
      خلاصه تا آخر سه تایی از دور به من نگاه می کردن فک میکردن حالا خبری شده مثلنـــ... مسخره هــآ...
      پشت دستمو داغ کردم که دیگه جرات رو انتخاب کنمـــ... هرچند بازم بعدها انتخاب کردمـــ... :)
      بالاخره زنگ زدی یا نه آلیس جان؟راستشو بگو...

      من از این بازیا خوشم نمیاد...هیچ وقتم بازی نکردم!!!

    17. یک کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (10-06-2012)

    18. #10
      بازداشت همیشگی
      Points: 47,012, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      بدون وضعیت
       
      هیچ
       
      Alice آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Sep 2012
      نوشته ها
      1,716
      جُستارها
      8
      امتیازها
      47,012
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      2,739
      از ایشان 4,155 بار در 1,601 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      75 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      بالاخره زنگ زدی یا نه آلیس جان؟راستشو بگو...

      من از این بازیا خوشم نمیاد...هیچ وقتم بازی نکردم!!!
      نه بابا ؛ دیگه واسه چی باید بهشون زنگ میزدم !
      شمائم که به قول محربُد عاری از هر گناهی ، از این بازی ها هم خوشت نمیاد :)
      محربُد همون مهربُده هــآ ؛ این اشتباه آگاهانه س ؛ دوباره گیر ندینـــ...

    19. 2 کاربر برای این پست سودمند از Alice گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-06-2012),Mehrbod (10-06-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •