خب درسته و حرفی نیست...ما به دلایل گوناگونی از اونها جلوتریم که البته همون شانس هم در اون خیلی دخیل بوده و من سهم کمتری رو به تلاش مردم خودمون میدم!!! مثلا موقعیت جغرافیایی،داشتن نفت و منابع طبیعی و حتی مورد توجه بیشتر قدرت های جهانی بودن.
ظاهرا از ما که گذشته دیگه مگه اینکه دنبال تو بیایم و جاودانه بشیم...شاید ببینیم این تغییرات رو!!
نمیتونم بپذیرم که شانس این همه دخیل بوده...ما خودمون به دست خودمون این کار رو کردیم!! مثلا بدشانسی شاید بشه گفت بیماری شاه بوده یا نوشتن مقاله احمد رشیدی مطلق...
من تحت تاثیر 4 تا آخوند نمیگم آزادی خلاصه شده بوده در آبجو و ویسکی!! ناراحتیم از اینه که خیلی بهتر از این میشد عمل کرد و از همه ظرفیت استفاده نشد...ولی در اینکه اون دوران برای ما شده یه تکیه گاه و انگیزه خب بد نیست!! اما ای کاش اصلا تغییری اتفاق نمیوفتاد که امروز از اون روزها به عنوان پشتوانه یاد کنیم.
تا چند سال پیش منم خیلی خوش بین بودم...اما هر چه بیشتر وارد اجتماع شدم و مسائل رو لمس کردم بیشتر مطمئن شدم که خیلی غیر واقعی فکر میکردم...اخلاقیات مردم اصلا دگرگون شده و اینها به عنوان فرهنگ جا افتاده...از شدن که میشه اما همون چند نسل رو فراموش نکن...در کل میخواستم بگم من دارم سعی میکنم ایران رو فراموش کنم![]()








































!!
پاسخ با گفتآورد