مهربد جان کمی درنگ کن ما هم به شما برسیم؛
این طور شما پیش می روید، ما شرمنده تان می شویم!![]()
مهربد جان کمی درنگ کن ما هم به شما برسیم؛
این طور شما پیش می روید، ما شرمنده تان می شویم!![]()
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
نه، همه سپاسگزاری از آن من است خردگرا جان
چند گاهی بود با کارهای بجا مانده سر و کله میزدم و انگیزه بایا برای انجامشان نبود، ولی بجای پافشاری گفتم یک خوردهای با پرداخت به
این جستار و زیر و رو کردن نسکهای خوانده شده و پژوهش بیشتر و بالا کشیدن دانستههای پراکنده، برای این خستگی و بیانگیزگی
راهکار میابیم، که روی هم رفته فراتر از چشمداشت خودم هم شد و کارها دارند بسیار بهتر از آنکه میپنداشتم پیش میروند!
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Alice(09-26-2012),Rationalist (09-26-2012),sonixax (09-26-2012)
شما خیلی زحمت کشیدید. اول خودت دانلودش کردی برای اینکه دیگران استفاده نکنن از بین بردیش؟ حداقل اگه برات خیلی مهم بوده خودت هم نباید استفاده میکردی بدون خریدن. کاش مردم ما تا میتونستن تو دانلود این کتابا حق کپی رایت رو رعایت نمیکردن. کتاب مفتی هم نمیخونن چه برسه کتاب پولی.
sonixax (09-26-2012)
نه شیرین جان ایشان چیزی را نابود و پاک نکردند، کتاب سر جایش است (من لینک خرید را هم کنارش گذاشتم): http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A...620/#post14421
از دید اخلاقی هم گمان نمیکنم چیزی بتوان گفت جز اینکه حق با ایشان است و کسی خواست
بخواند باید در برابر این همه رنج و کوشش نویسنده کمی هم دست به جیب شده و پول خرج کند.
من یک خوردهای اخلاقیات سُستی در این زمینه دارم و دیدم این است که آن اندازه دشواری و بدبختی در جهان هست که گذرانه به این چیزها
نمیشود زیاد اندیشید؛ کتاب را اگر کسی میتوانست بخرد باید بخرد، اگرنه که بهتر است خوانده و با دانش خود بجایش یک گرهی از دشواریها باز کند.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
حق کپی رایت محترم هست و باید رعایت بشه. ولی من اگه به نظرم فیلمی یا آهنگی یا کتابی دارای حق کپی رایت هست و کسی نباید استفاده کنه اول از همه خودم رعایت میکردم. هر چند در مورد کتاب اونم تو جامعه فلک زده ما که مردم اینقدر بیسواد و ناآگاه هستن بهتره کتاب مجانی در اختیارشون گذاشته بشه تا بخونن شاید فرجی شد. مخصوصا که دیگه الکترونیکی باشه کتابه که هزینه ای هم نداره. اگه من نویسنده باشم و کتابم جایی منتشر نده ترجیح میدم مفتی بذارمش تو اینترنت تا مردم بخونن. :D
از همین تریبون از مهربد تشکر می کنم بایت این تاپیک ؛
خیلی مفید بود برام
دستت درد نکنه مهربد
می خواهید از شخصیت من ایراد بگیرید؟خیلی هم خوب است؛ ولی شوربختانه سطحی نگریتان پیرامونِ من، حتی با پاسخ مهربد هم از میان نرفت! من در ابتدا پنداشتم که شرایط استفاده از آن کتاب رایگان است و از این رو آن را دانلود کردم و همان ابتدا برای اطمینانِ بیشتر شرایطِ استفاده آن را بررسی کردم که پی به فروشِ انحصاری آن برای نویسنده اش بردم.
من خود را از بیشینه بشریت جدا می بینم؛ مردم ایران که جای خود دارند!
آنچه من در موردِ آن کتاب عمل کردم، نه به خاطرِ قانون کپی رایت، بلکه به خاطر سیستم اخلاقی در فلسفه خودم بود.
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
نه من قصد ایراد گرفتن از شما نداشتم و در مورد شما اصلا فکری نکردم چه سطحی چه عمقی. فقط پستتون توجهم رو جلب کرد.
sonixax (09-27-2012)
ضمیر ناخودآگاهِ آدمی بسیار حساس تر و مستعد تر از آنی است که ما تا به حال به آن توجه داشته ایم. و این اثر پذیری هنگامی خود را نشان می دهد که که به طورِ ناگهانی برخی خاطرات و احساساتی فراموش شده و عجیب را در خودآگاهیمان ادراک می کنیم؛ یا در هنگامِ مواجهه با شرایطی مشابه به تجربیاتِ گذشته که بر ناخودآگاه اثر گذر بوده اند، دوباره آن خاطرات و احساسات برایمان زنده می شوند!
حال بر اساسِ این ویژگی ناخودآگاه، ما می توانیم در کاهش و چه بسا جلوگیری از خستگی به راهکارهایی دست یابیم.
با درنظر گرفتن یک محیطِ مناسب و برانگیزنده برای ناخودآگاه که به طور اختصاصی در آنجا به کار و پویایی مشغول باشیم، خود موجب این گشته تا ضمیرناخودآگاه هم ما را در پویاییمان همراهی کند و به موجب آن فرایند خستگی بسیار کمتر ایجاد می گردد. برای نمونه اگر شما جهت کار و پویایی اتاقی ویژه اختصاص دهید و همچنین برای خواب، تلویزیون و... هم اتاق هایی دیگر، به راستی پس از مدتی پی به سودمندی این راهکار در همراهی ناخودآگاه برای آنچه می خواستید و همچنین سودمندی آن در کاهشِ خستگی می برید.
شاید بتوان این ویژگی ناخودآگاه را در ''شرطی بودن'' آن هم تبیین نمود، ولی به باور من در مورد جستارِ شرطی بودن ناخودآگاه بحثِ فراوان تر و مهم تری لازم است و باید از آن به طور گسترده تری سود ببریم!
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)