• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 41

    جُستار: روانکاوی

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      ۱. فروید خواب را زبان تکلم ناخودآگاه تلقی می‌کرده نه من! حال اگر منکر نقش خواب در این رابطه بشوید، به بخشی بسیار مهم و اساسی از نظریه‌ی او خدشه وارد می‌شود. همچنین بخش بزرگی از کار درمانی او نیز بی‌اعتبار خواهد شد، چراکه مبتنی بر تفسیر خواب بوده(او از این طریق به «درمان» بیماران می‌پرداخته). اینکه ناخودآگاه به راستی وجود دارد یا نه، آنچناکه فروید می‌گفته هست یا نه، اگر هست آیا به راستی نقشی چنان برجسته در رفتار آدمی دارد یا نه مانده تا اثبات بشود، این احکام کیلویی هم نقشی در آن اثبات یا ابطال احتمالی نخواهد داشت.

      ۲. تعریف دانش مگر کاری‌ست فلسفی؟ فلسفیدن پیرامون دانش البته عملی‌ست جالب و آموزنده، ولی مفهوم دانش تعریف شده‌ است، توسط محدودیت‌های طبیعی و عینی واقعا موجود نه گفتمان‌های هیجان‌انگیز آکادمیک. بر ماست که اگر قصد طرح نظریه‌های علمی داریم، تحت آن تعاریف و استانده‌ها باشیم.

      ۳. خیر روش آزمایش و تعداد اشخاص تحت آزمایش و ... هم آمده، می‌گویم نمی‌خوانید همینست دیگر. بعضی آزمایشات کور هستند، اما بسیار محدود، بعضی دیگر گسترده هستند اما نتیجه به آزمایش ربطی ندارد، بعضی دیگر گروه‌های کنترل شده مورد آزمایش قرار نگرفته‌اند و غیره. کلا تا وقتی موسسه‌ای مستقل از کالت‌های روانکاوی اثربخشی آن را تائید نکند من به درستی بر سر موضع خود مبنی بر ‌بی‌اثر بودن روانکاوی پافشاری خواهم کرد. علاوه بر این، بعضی حتی مخرب بون آن‌را پیشنهاد کرده‌اند.

      ۴. من توانایی چنین کاری را ندارم، کسانی که دارند روانکاوی را چندان جدی نمی‌گیرند که بخواهند آن‌را آزمایش بکنند به همین دلایلی که پیشتر گفتیم. تا آنوقت خود شما دوستداران این مکتب باید بکوشید تا سرحد امکان آن‌را با متدهای جدید علمی بکنید.

      Russell این را پسندید.
      زنده باد زندگی!

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (09-09-2012),Russell (09-09-2012),sonixax (09-09-2012)

    3. #2
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      فروید خواب را زبان تکلم ناخودآگاه تلقی می‌کرده نه من! حال اگر منکر نقش خواب در این رابطه بشوید، به بخشی بسیار مهم و اساسی از نظریه‌ی او خدشه وارد می‌شود. همچنین بخش بزرگی از کار درمانی او نیز بی‌اعتبار خواهد شد، چراکه مبتنی بر تفسیر خواب بوده(او از این طریق به «درمان» بیماران می‌پرداخته).
      آری درست است؛ ولی چه ارتباطی به پرسش من دارد؟ گفتم که در برخی از درمانها ممکن است او در تفسیر رفتارهای ناخودآگاه در خواب اشتباه کرده باشد و چه بسا برخی از درمان هایش به شکست خورده باشند. ولی این دلیلی بر اشتباه بودن نگرشش مبنی بر نقش خواب در نمایش رفتارهای ناخودآگاه نمی باشد. چرا شما علاقه مندید موضوع را تنها سیاه یا سفید ببینید؟!


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      اینکه ناخودآگاه به راستی وجود دارد یا نه، آنچناکه فروید می‌گفته هست یا نه، اگر هست آیا به راستی نقشی چنان برجسته در رفتار آدمی دارد یا نه مانده تا اثبات بشود
      آه...!
      شما در وجود خودِ ناخودآگاه هم مشکل دارید؟!
      البته مقصود من از واژه ناخودآگاه که با مقصود موردنظرِ فروید نزدیک است چنین می باشد:
      تعریف من از این واژه:‌ هر پدیده و فرایند غیر ارادی و یا ناآگاهانه در وجود آدمی. همچون کارکرد ماهیچه قلب،رویا دیدن.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      ولی مفهوم دانش تعریف شده‌ است، توسط محدودیت‌های طبیعی و عینی واقعا موجود نه گفتمان‌های هیجان‌انگیز آکادمیک. بر ماست که اگر قصد طرح نظریه‌های علمی داریم، تحت آن تعاریف و استانده‌ها باشیم.
      چشم به راه چنین پاسخی بودم، که خودتان هم بدان اذعان نمودید!
      محدودیت های طبیعی و عینی چگونه برایتان حاصل شده اند؟! خلاف این است که بر اساس ادراکات خود از جهان پیرامونتان و سپس سنجش خرد(شناسایی حقایق) برایتان حاصل گشته اند؟ آیا تمام این ادراکات را حقایقی مسلم و ثابت می دانید؟ اگر این ادراکات برای برخی افراد متفاوت بود، چه باید کرد؟
      با این نگرش شما، پس اگر مفهوم دانش ثابت و تعریف شده(؟!) است، نمی باید در نظریه ها و حتی اثبات های دانشیک هم شک برد و آنها را رد کرد؛ زیرا متدولوژی سود برده شده برای آنها همواره ثابت و محدود می باشد! لطفا دقت فرمایید که آنچه شما در یک پژوهش با آزمایش های گوناگون،چند باره و شرایط کنترل شده آزمایشگاهی انجام می دهید در اساس مهم نیست! بلکه آنچه شما به عنوان پژوهشگر از تحلیل و بررسی آن آزمایش ها ادراک می کنید، مهم می باشد.برای همین برخی در یک پژوهش تنها به ده نمونه آزمایشی بسنده می کنند و برخی دیگر به صد نمونه. برخی کلا نسبت به روانکاوی ناباورند(مانند شما) و برخی (همچون من) برای آن اعتباری نسبی درنظر می گیرند.
      از این رو، به خاطر اینکه بیشتر ادراکات ما دارای اعتباری نسبی می باشند؛ من باورمندم که در ابتدا باید برای ''دانش'' مفهومی فلسفی از لحاظ نوع و کیفیت ادراکات خود از جهان هستی، به شکلی بنیادین و ریشه ای درنظر بگیریم.
      امیدوارم توانسته باشم مقصودم را به شما برسانم/



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      خیر روش آزمایش و تعداد اشخاص تحت آزمایش و ... هم آمده، می‌گویم نمی‌خوانید همینست دیگر. بعضی آزمایشات کور هستند، اما بسیار محدود، بعضی دیگر گسترده هستند اما نتیجه به آزمایش ربطی ندارد، بعضی دیگر گروه‌های کنترل شده مورد آزمایش قرار نگرفته‌اند و غیره.
      محتوا و مواردی که در پست قبلیتان نوشته بودید؛ به گونه ای بودند که برای اظهار نظر در مورد آنها لازم است به طور دایم و کامل به عنوان ناظر در انجام پژوهش ها حضور داشته باشید؛ نه اینکه از روی چند خط خلاصه ی نتایج در مورد آنها قضاوت کنید.
      حال اگر شما اصرار دارید من خودم آن صفحه را نخوانده به شما معرفی کرده ام؛ دیگر جای سخنی
      نمی ماند!

      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    4. 3 کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Mehrbod (09-09-2012),Russell (09-09-2012),sonixax (09-09-2012)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Rationalism Ideology نمایش پست ها
      آری درست است؛ ولی چه ارتباطی به پرسش من دارد؟ گفتم که در برخی از درمانها ممکن است او در تفسیر رفتارهای ناخودآگاه در خواب اشتباه کرده باشد و چه بسا برخی از درمان هایش به شکست خورده باشند. ولی این دلیلی بر اشتباه بودن نگرشش مبنی بر نقش خواب در نمایش رفتارهای ناخودآگاه نمی باشد. چرا شما علاقه مندید موضوع را تنها سیاه یا سفید ببینید؟!



      آه...!
      شما در وجود خودِ ناخودآگاه هم مشکل دارید؟!
      البته مقصود من از واژه ناخودآگاه که با مقصود موردنظرِ فروید نزدیک است چنین می باشد:








      چشم به راه چنین پاسخی بودم، که خودتان هم بدان اذعان نمودید!
      محدودیت های طبیعی و عینی چگونه برایتان حاصل شده اند؟! خلاف این است که بر اساس ادراکات خود از جهان پیرامونتان و سپس سنجش خرد(شناسایی حقایق) برایتان حاصل گشته اند؟ آیا تمام این ادراکات را حقایقی مسلم و ثابت می دانید؟ اگر این ادراکات برای برخی افراد متفاوت بود، چه باید کرد؟
      با این نگرش شما، پس اگر مفهوم دانش ثابت و تعریف شده(؟!) است، نمی باید در نظریه ها و حتی اثبات های دانشیک هم شک برد و آنها را رد کرد؛ زیرا متدولوژی سود برده شده برای آنها همواره ثابت و محدود می باشد! لطفا دقت فرمایید که آنچه شما در یک پژوهش با آزمایش های گوناگون،چند باره و شرایط کنترل شده آزمایشگاهی انجام می دهید در اساس مهم نیست! بلکه آنچه شما به عنوان پژوهشگر از تحلیل و بررسی آن آزمایش ها ادراک می کنید، مهم می باشد.برای همین برخی در یک پژوهش تنها به ده نمونه آزمایشی بسنده می کنند و برخی دیگر به صد نمونه. برخی کلا نسبت به روانکاوی ناباورند(مانند شما) و برخی (همچون من) برای آن اعتباری نسبی درنظر می گیرند.
      از این رو، به خاطر اینکه بیشتر ادراکات ما دارای اعتباری نسبی می باشند؛ من باورمندم که در ابتدا باید برای ''دانش'' مفهومی فلسفی از لحاظ نوع و کیفیت ادراکات خود از جهان هستی، به شکلی بنیادین و ریشه ای درنظر بگیریم.
      امیدوارم توانسته باشم مقصودم را به شما برسانم/




      محتوا و مواردی که در پست قبلیتان نوشته بودید؛ به گونه ای بودند که برای اظهار نظر در مورد آنها لازم است به طور دایم و کامل به عنوان ناظر در انجام پژوهش ها حضور داشته باشید؛ نه اینکه از روی چند خط خلاصه ی نتایج در مورد آنها قضاوت کنید.
      حال اگر شما اصرار دارید من خودم آن صفحه را نخوانده به شما معرفی کرده ام؛ دیگر جای سخنی
      نمی ماند!

      1. به این خاطر که اغلب چیزها همینطور هستند.

      وانگهی این بحث در اینباره بود که آیا روانکاوی توانایی انعطاف دارد یا نه، من گفتم که اجزای گوناگون روانکاوی به شدت درهم تنیده هستند، و از دست رفتن یکی می‌تواند بطور مسلسل‌وار به نابودی باقی بیانجامد، در جایگاه مثال هم پیوند میان تعبیر خواب و نقش ناخودآگاه را آوردم، که با رد شدن اولی دومی هم از اعتبار ساقط خواهد شد، زیرا تنها رابطی که فروید برای سخن گفتن معالج با ناخودآگاه معرفی کرده بود همین تعبیر خواب‌ها بود(بعلاوه‌ی البته چیزهای دیگر).

      2. من در وجود همه چیز شک دارم، مگر زمانی که اثبات شده باشد. به نظر شما ناخودآگاه چیزی‌ست اثبات‌شده؟ چگونه، کجا و توسط چه کسی اثبات شده؟ به راستی همان اهمیتی را دارد که فروید برای آن قائل بوده؟ ساختمان آن چگونه است، همچون یک دریای طوفانی(فروید)، یک اسطوره(یونگ)یا یک زبان(لکان)؟ جایگاه آن کجاست، عرصه‌ی خیالی(فروید)، نمادین(یونگ) یا واقعی(لکان)؟ چرا؟

      3. به باور من صحبت از محدودیت یا گوناگونی ادراک به راستی بی‌مورد است زیرا ما نمی‌توانیم این محدودیت‌ها یا گوناگونی‌ها را تعریف بکنیم، یا از هر طریقی بشناسیم، یا در هر شرایطی از سیطره‌ی سلطه‌ی آن‌ها بیرون بجهیم. اگرهم محدودیتی وجود دارد مهم نیست، ما چیز دیگری نداریم. علم کوشیده تا دقیق‌ترین توضیح ممکن برای پدیده‌ها را فراهم بکند، و این روش به زعم من از همه‌ی آن‌های دیگر درست‌تر و بی‌طرف‌تر است، و البته موفق‌تر. به خاطر داشته باشید که آلترناتیو دانشیکی برای روانکاوی هست که تلاش می‌کند با تکیه بر فیزیولوژی‌ ِ جنون، استفاده از دارودرمانی، بهره بردن از نورولوژی و آزمایش‌های پزشکی توضیح و از آن مهم‌تر درمانی برای این بیماران پیدا بکند، تا اینجا هم (از دیدگاهی علمی) به مراتب موفق‌تر از روانکاوی عمل کرده.

      به زعم من آنچه توضیح و تشریح و تعریف آن مهم‌تر از دانش است، روانکاوی‌ست! این نقدهای من بیشتر متوجه روانکاوی سنتی، یا ماقبل دهه‌ی هشتاد است، از آن دهه به این سو بیشتر روانکاوان تلاش شایسته‌ی تقدیری برای مستند کردن ادعاهای پیشین آغازیده‌اند و بسیاری باورهای غلط فروید را رها کرده، بخشهای اثبات‌شده یا هنوز غیرقابل اثبات را نگاه داشته‌اند و از آن مهمتر، جایگاه درست خود که رفع مشکلات روحی-روانی انسان‌های سالم است را یافته‌اند و بیشتر به عنوان مشاور فعالیت می‌کنند. مثلا دیروز این مقاله را می‌خواندم(لینک)، و پاسخی که به آن داده شده(لینک). این گفتگوی جالب برای من درونمایه‌ی بنیادین انتقادها، مشکلات و راه‌حل بیشتر آن‌ها را ارائه می‌کند. بنابراین اگر بحث بر سر روانکاوی مدرن ِ امروزی‌ست، من با آن مشکلی ندارم، بلکه دشواری اصلی من با دو چیز است، اول استفاده از روانکاوی برای «درمان» است. خود روانکاوان هم به نظر می‌رسد چندان میلی به این کار ندارند، و به قول فوکو بیشتر مایل به وارد گفتگو شدن با جنون هستند. مشکل دیگر من با روانکاوی، پراکندگی دیوانه‌وار آنست، بطوری‌که پیرامون همه چیز آن، میان مکاتب و شارحان گوناگون، اختلاف نظر هست.

      4. شما مرا متهم کردید که لینک‌تان را نخوانده‌ام، یا خوانده‌ام و دارم بامبول درمی‌آورم، منهم گفتم که لینک شما هرگز حاوی آن نوع از اثباتی که من طالب آن هستم نیست.

      زنده باد زندگی!

    6. یک کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (09-10-2012)

    7. #4
      سخنور یکم
      Points: 17,184, Level: 83
      Level completed: 67%, Points required for next Level: 166
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      !More Extreme
       
      Empty
       
      Rationalist آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Aug 2012
      ماندگاه
      اتاق قرمزم!
      نوشته ها
      632
      جُستارها
      16
      امتیازها
      17,184
      رنک
      83
      Post Thanks / Like
      سپاس
      586
      از ایشان 1,202 بار در 511 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      13 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      به نظر شما ناخودآگاه چیزی‌ست اثبات‌شده؟ چگونه، کجا و توسط چه کسی اثبات شده؟ به راستی همان اهمیتی را دارد که فروید برای آن قائل بوده؟
      آری ناخودآگاه برای من اثبات شده است. زیرا چنین مفهومی را در وجود خود به عنوان واقعیت درک می کنم. اگر مقصودتان اهمیتی است که فروید برای ناخودآگاه در تاثیرگذاری فراوان آن در وجود آدمی قایل بوده؛ آری من نیز بدان باورمند هستم.
      به طور کلی ضمیرخودآگاه، تنها بخش کوچکی از وجود ما را دربرگرفته است.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      ساختمان آن چگونه است، همچون یک دریای طوفانی(فروید)، یک اسطوره(یونگ)یا یک زبان(لکان)؟ جایگاه آن کجاست، عرصه‌ی خیالی(فروید)، نمادین(یونگ) یا واقعی(لکان)؟ چرا؟
      این ها پرسش هایی عمیق و گسترده می باشند و من در پژوهش خود هیچ گاه نگرش یکی از این روان شناسان بزرگ را کامل و شامل نمی دانم. بلکه باورمندم که هر یک به شکلی در درک ناخودآگاه می توانند به ما یاری رسانند.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      به باور من صحبت از محدودیت یا گوناگونی ادراک به راستی بی‌مورد است زیرا ما نمی‌توانیم این محدودیت‌ها یا گوناگونی‌ها را تعریف بکنیم، یا از هر طریقی بشناسیم
      دست شما درد نکند! پس کارِ تمام فیلسوفان و فلسفه شان با این نگرش شما بیهوده و بی ارزش بوده است!
      به باور من محدودیت های ادراکی به نسبت اعتباری که دارند، قابل تعریف و تمایز هستند و شناخت آنها هم از اعتبار و نوع آن ادراک برایمان صورت می گیرد. برای نمونه درک من نسبت به خودآگاهی ام، حقیقتی ثابت و دایمی می باشد ولی نسبت به روانکاوی این طور نیست و تنها اعتباری نسبی برای آن قایلم که ممکن است باورم در مورد آن دگرگون شود.



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      یا در هر شرایطی از سیطره‌ی سلطه‌ی آن‌ها بیرون بجهیم. اگرهم محدودیتی وجود دارد مهم نیست، ما چیز دیگری نداریم.
      آری به طور کلی اساسِ ادراکات ما جبری می باشد ولی وقتی نسبی بودن یک باور را درنظر بگیریم و بر آن اساس اعتباری برای آن باور درنظر بگیریم، محدودیت های ادراکی هم اهمیتشان روشن می گردد.


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      مشکل دیگر من با روانکاوی، پراکندگی دیوانه‌وار آنست، بطوری‌که پیرامون همه چیز آن، میان مکاتب و شارحان گوناگون، اختلاف نظر هست.
      چرا؟ این که مشکل روانکاوی به حساب نمی آید!


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      لینک شما هرگز حاوی آن نوع از اثباتی که من طالب آن هستم نیست.
      لینک آن تارنما برای من نقش روانکاوی را در بسیاری از اختلال ها و مشکلات روانی اثبات می کرد و از این رو برای شما هم آن را معرفی کردم که گفتید خودم هم آنرا نخوانده ام!
      حال که شما آن را اثبات کننده نمی دانید، مشکل من نیست.
      ...و به این موجودات دوپا بگو: آن اراده‌ای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!

    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از Rationalist گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (09-16-2012),sonixax (09-16-2012)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •